گویی مراسم حج هم میباید یکی از اعمال پرمشقّت عبادی لقب گیرد. سختی و صعوبت این عمل، این بار نه بهواسطهی «طواف» و «رمی» و «سعی» و «حَلق»، بلکه بهسبب پروایِ جان است. فاجعهی منا مُهرصحّهای بود بر اینکه حج ابراهیمی هم میباید عبادتی در خوف لقب گیرد. اگرچه اعمال عبادی سببساز آرامش میگردند؛ اما بودهاند مراسمهایی عبادی و دینی که جان مؤمنان را با خطر مواجه کردهاند. شاید اوج این بیم و هراسها در بیتالمقدس رخ میدهد؛ مکانی که از کهنترین شهرهای جهان بهشمار میرود و رگههایی از سه دین بزرگ الهی در آنجا ریشه دارد. یهودیان اما عرصه را بر دیگران تنگ کردهاند و اعمال عبادی را با دشواری همراه نمودهاند. یهودیان بر این باورند که بقایای معبد هیکل -معبدی که سلیمان نبی بهدستور خداوند ساخته و شرح آن در کتاب مقدس آمده است – در زیر مسجدالاقصی قرار دارد. همین اعتقاد سبب شده است تا برخی تندروهای یهودی برای تخریب مسجد الاقصی و احیای آن معبد، تلاش کنند. سالهاست بیتالمقدس که میباید محلی برای کسب آرامش باشد، به نمادی از چالش و نزاع بدل شده است.
در این میان کشور هندوستان سابقهای دیرین در برجای نهادن قربانی در مراسم عبادی دارد. بسیار اتفاق افتاده است که در این کشور، مراسمی عبادی به عزایی ملی بدل شده است. مهرماه سال ۱۳۹۲ بود که مراسم «ناواتری» که مخصوص پرستش خدای «ورگا» است به کشتهشدن ۶۰ نفر انجامید. ملیونها نفر به معابد شمال هندوستان رفته بودند تا کسب آرامش کنند؛ اما آرامشی ابدی را نصیب بردند.
مراسم «کومبه میلا» در هندوستان نیز چندی پیش با همین سرنوشت مواجه شد. هر ۱۲ سال یکبار ملیونها هندو از سراسر جهان در نزدیکی شهر ﷲآباد واقع در شمال هند گرد هم میآیند تا در بزرگترین گردهمایی مذهبی جهان که «کومبه میلا» نام دارد شرکت کنند. نقطه اوج این مراسم غسل در رودخانه گنگ است. زائران معتقدند که با آبتنی در رود گنگ، گناهان خود را میزدایند و از دورِ بستهی تناسخ رهایی مییابند. این مراسم بارها قربانیان زیادی را برجای گذاشته است.
مسیحیان نیز از اینگونه قربانیان مراسم عبادی بینصیب نماندهاند. سال ۲۰۰۰ میلادی بود که در فیلیپین مراسم «نازارس سیاه» (ناصری سیاه) به فاجعهای بدل شد. جشنواره ناصری سیاه، از بزرگترین جشنهای مسیحیان کاتولیک در سطح جهان است. این مراسم با حمل مجسمهای بزرگ در خیابان برگزار میشود و معمولاً زوّار با پای پیاده آن را در یک مسافت هفت کیلومتری همراهی میکنند. جمعیت چندهزارنفری از پیروان حضرت مسیح(ع) با اعتقاد به اینکه آن حضرت از قدرت شفادهی برخوردار است، با پای پیاده خود را در حالی روی تندیس مسیح انداختند که بر اثر این اقدام، تعدادی کشته و زخمی شدند.
مراسم غسل تعمید هم بدون مشقات و برجاینهادن قربانی نبوده است. این مراسم که بخشی از مناسک مذهبی مسیحیان کاتولیک است در کشور زیمبابوه فاجعه آفریده بود. وقتی که این مراسم برای چندکودک در حال اجرا بود، ۶ کودک بهعلت قرارگرفتن طولانیمدت در زیر آب، جان باختند. مسیحیان همچنین در روزی موسوم به «جمعه بزرگ» ضمن بهنمایشگذاشتن مصائبی که بزرگان یهود بر سر مسیح آوردهاند، با گذاشتن کلاهی از خارهای فلزی بر سر، تازیانهخوردن و کوبیدن میخ به کف دستها و پاهای خود، سعی میکنند تا مقداری از درد و رنجی را که معتقدند مسیح تحمل کرد، تجربه کرده و در مصائب او سهیم شوند. این مراسم نیز هرساله زخمیهای زیادی را برجای میگذارد.
ماجرای زیارت حسین بن علی و کربلای معلّا اما از جنس دیگری است. اگرچه جانهای بسیاری در این راه قربانی شده، اما فرونهادن این زیارت به هیچ بهانهای مقبول نبوده است؛ حتی بیم از جان هم سبب نمیشده تا زیارت کربلا مورد تردید و انکار قرار گیرد. روایات عدیدهای در این خصوص، نشان میدهد که خوف از سلطان و بیم جان نیز در این طریق مورد پسند و رضایت بوده است. از حضرت ابی جعفر(ع) پرسش میشود که چه میفرمایید درباره کسی که با خوف و هراس پدر شما را زیارت کند؟ حضرت پاسخ میدهد: در روزی که فزع اکبر است، حقتعالی او را امان دهد و فرشتگان به وی بشارت داده و به او میگویند، مترس و محزون مباش؛ امروز روزی است که تو در آن رستگار میشوی.[۱] در این وادی حتی رعب و بیم و هراس و ترس هم مقبول و ممدوح بوده است. در روایتی دیگری از معصوم آمده است: کسی که بهخاطر ما خائف باشد، حقتعالی او را در سایه عرش مکان دهد و همصحبتش حضرت امام حسین(ع) در زیر عرش میباشد و حق تعالی او را از فزعهای روز قیامت در امان میدارد؛ مردم به فزع و جزع خواهند آمد؛ ولی او فزع نمیکند؛ پس اگر فزع کند فرشتگان او را آرام کرده و بهواسطه بشارتدادن، قلبش را ساکت و ساکن مینمایند.[۲] گویی در ماجرای امام حسین(ع) حتی بیم از جان هم سبب آن نبوده که این عمل تعطیل گردد.
در ماجرای حج امسال اما، بیتدبیری جماعتی سببساز خوف در عبادت شده است؛ عبادتی که میباید در زمین امن الهی صورت پذیرد؛ بیکفایتیها، زمین امن الهی را به مکانی ناآرام و عبادتی خوفناک بدل کرده است.
در راه عبادت، جانهای بسیاری قربان شده است. شاید هم مشیّت الهی چنین است که باید هزاران نفر در این وادی جان دهند تا یک نفر پرکشد و ارج و قرب بیابد. قربانیانی که همگی فدای یک جانِ پیراسته میگردند.
صد هزاران طفل سر بُبریده شد/ تا کلیم ﷲ صاحب دیده شد
صد هزاران دین و دل تاراج رفت/ تا محمّد(ص) یک شبی معراج رفت