آیتﷲ اراکی
ابتدا میخواهم خاطرهای منتشر نشده از آیتﷲ صدر را که خودم در متن آن بودم بیان کنم. در زمان وقوع این ماجرا، شهید صدر مرجع تقلید بودند و دهها هزار مقلد داشتند. این واقعه نشانگر ولایتمداری شهید صدر و التزام عملی وی به ولایت است و اینکه ایشان ولایت فقیه را حتی در حق مراجع تقلید و همگان جاری میدانستند. بعد از پیروزی انقلاب که شهید صدر قیام خود را علیه رژیم بعث آغاز کرد و مردم از اقصی نقاط عراق با ایشان اعلام همبستگی کردند، حجتالاسلام والمسلمین مهری، بهصورت شفاهی پیامی از جانب ایشان برای امام فرستاد مبنی بر اینکه در آن پیام استجازهای از امام داشتند که بنده شما را ولی امر مسلمین میدانم و در این قیامی که علیه رژیم بعث دارم میدانم به شهادت خواهم رسید و از شما میخواهم تکلیف بنده را معین بفرمایید که آیا در عراق بمانم یا خیر؟ امام در پاسخ فرمودند که به آیتﷲ صدر ابلاغ بفرمایید در عراق بمانند و مقاومت کنند و خداوند یارشان خواهد بود. در اثر این پیام ایشان مقاومت کردند تا به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
مرحوم صدر در ذیل فقه نظام، مبحثی به نام «منطقة الفراغ» دارند. برخی به اشتباه گمان کردهاند که منطقة الفراغ یعنی اینکه در تشریع جای خالی وجود دارد؛ درحالیکه این برداشت دقیقی از مطالب ایشان نیست.
ایشان در نظامهای اجتماعی از جمله اقتصاد، جزئیات احکام حلال و حرام فقهی را به قانون مدنی تعبیر میکنند؛ لذا احکام معاملات، حدود و… از مقوله قانون مدنی است و از آن میتوان مکتب اقتصادی کشف کرد؛ یعنی مجموعه ارزشهایی که عدالت در آن بخش تفسیر و تبیین میشود.
شهید صدر در کنار تفسیر و تبیین روابط موجود، معتقد است نظریهای که بتواند مقتضای عدالت در روابط اجتماعی را تأمین کند، در اسلام و منابع دینی ما آمده است. ایشان از آن به مکتب تعبیر کرده و فرموده این مکتب مبتنی بر ارزشهایی است که راهی برای جامعه بهتر تشکیل دادن است؛ لذا مذهب مربوط به بایدها و علم مربوط به هستها است.
[با اشاره به یک کارشناس اقتصادی که در رسانه ملی در مورد عدم دخالت کارشناسان دینی در مسائل اقتصادی سخن گفت] اگر مکتب اقتصادی اسلام در جامعهای پیاده شد، علمالاقتصاد آن جامعه با سایر کشورهایی که اقتصادشان اسلامی نیست، تفاوت خواهد کرد و این یعنی مذهب است که بستر علم اقتصادی و سایر علوم را ایجاد میکند.
بحث فقه نظامی که شهید صدر بیان کرده، فراتر از مذهب اقتصادی و سیاسی و… است؛ فقه نظام یعنی فقه انسان کلان. اگر جامعه، مجموعهی حاکم و محکوم است که حاکم باید عدالت اجتماعی را تبدیل به قانون و زیرساختهای فرهنگی و اقتصادی و سیاسی کند، در اینجا نیاز به فقه مربوط به جامعه مرکب از حاکم و محکوم بر اساس احکام فقه خرد داریم؛ یعنی از احکام خرد، مذهب منتج و از آن فقه نظام تبیین میشود و در اینجاست که منطقة الفراغ خود را نشان میدهد. لذا منطقة الفراغ جای خالی در تشریع نیست؛ بلکه منطقهای است که باید بهوسیله حاکم و فرمانروا و نظام حاکمیت برای مدیریت جامعه تبیین شود که منبعث از مذهب و فقه خرد است.
در مواردی ممکن است مستحب شرعی در فقه خرد در فقه کلان تبدیل به واجب شود؛ مثلاً نظافت، بهعنوان امری مستحب در فقه رفتار خرد، در فقه کلان تبدیل به حکم واجب میشود.
متأسفانه کتب مرحوم صدر هنوز در جامعه و حوزهها مهجور است و میبایست در این زمینه تلاش بیشتری در حوزه صورت بگیرد.
آیتﷲ کعبی
جامعترین توصیف در مورد شهید صدر را رهبر انقلاب بیان کردهاند که فرمودند شهید صدر نابغه انقلابی بود که زودهنگام انقلاب را درک کرد. ایشان شهید صدر را الگوی مرجعیت انقلابی، اساتید انقلابی و جریان حوزه تحولخواه دانستند که در ۴۷ سالگی استاد خارج فقه و اصول و مرجع تقلید بود.
آیتﷲ شاهرودی نقل میکردند که زمانی آیتﷲ خویی پیش ایشان از کسی نام بردند که ششماه شاگرد شهید صدر بوده و در پی ایجاد فتنه در حوزه نجف و اقدام علیه شهید صدر بود و به آقای خویی گفته بود که آقای صدر حزب تشکیل داده و قصد دارد پای انگلیس را به اینجا بکشد. مرحوم خویی با اطلاع از منش شهید صدر و فتنهای که درصدد ایجاد آن علیه وی بودند، در جواب گفته بودند که اگر آقای صدر حزب تشکیل بدهد، بنده اولین عضو حزبش خواهم بود.
شهید صدر اندیشه سیاسی و نظریه سیاسی را بر اساس علوم انسانی و فقه حکومتی و نظامسازی اسلامی بیان کردند و این میتواند راهنمای کسانی باشد که در این راستا میخواهند تحصیل و تدریس کنند.
به عقیده شهید صدر مرجعیت مربوط به کسی است که پرچم اسلام را حمل میکند؛ لذا ما باید همه سرباز ولی فقیه باشیم. شهید صدر در این راستا به آیات قرآن تمسک کرده است. به عقیده وی سرآغاز حکومت و سیاست و حقوق با دولت دینی شروع شده و دولت در متن دین است؛ از این رو نمیتوان دولت را از متن دین جدا کرد؛ یعنی دولت پدیدهای وحیانی بهشمار میرود.
شهید صدر با استفاده از آیات قرآن میفرماید در رأس حکومت دینی اول باید انبیا، دوم اولیا و صنف سوم علما قرار بگیرند؛ زیرا آنان محافظ قانون و مکتب الهی هستند. اولیا و عالمان چون فهم درستتری از دین دارند، بهتر میتوانند دین را هم پیاده کنند؛ از این رو شایسته برای حاکمیت هستند.
ایشان در ادامه به آسیبشناسی شهید صدر از حکومت دینی پرداخت و گفت: اولین آسیب این است که مدیران حکومت دینی به خاطر قدرت، از باورها و ارزشهای الهی کوتاه بیایند و برای خواستههای دونپایهی برخی افراد از دین تنزل کنند و آسیب دوم این است که مدیران، دنیاطلب شوند؛ لذا شهید صدر برای ساختار حکومت نظریهای بر مبانی دینی طراحی کرده بدین شکل که در رأس ساختار اسلامی خداوند است و جایگاه مردم از دید ایشان پذیرش شریعت اسلامی و مسئولیت در برابر اجرای شریعت است که به آن استخلاف میگویند.
به گفته رهبر عزیزمان، انقلاب پنج مرحله دارد که کشورمان اکنون در مرحله تحقق دولت اسلامی است. در این مرحله ۳۶ سال است متوقفیم و اگر از آن عبور نکنیم، دولت اسلامی در کادر، محتوا و اجرا نخواهد توانست اهداف انقلاب را به پیش ببرد؛ لذا شهید صدر معتقد بود که در رأس دولت باید کاندیدای ولی فقیه باشد که یا به نحو تفویض و یا به نحو معرفی پیشهنگام تعیین شود.