یکی از کلیدواژههای پرتکرار در روحانیتپژوهی مفهوم «زی طلبگی» است؛ مفهومی که عمدتاً با رویکردی توصیهای و در مصادیقی همچون سرووضع ظاهری، وضعیت مالی، رفتارهای طلاب و مسائلی از این قبیل از آن یاد شده است. در برخی رویکردها زی طلبگی به شیوههای آموزشی و یادگیری در حوزه و شیوههای زندگی طلاب اطلاق شده است[۱] .
در تعیین مصادیق و حتی مفهوم زی طلبگی ادبیات مفصلی تولید شده؛ در عین حال بهنظر میرسد تفکیک دو عنصر گوهر (ذاتیات) و پوسته (عرضیات) زی طلبگی در بدو امر برای فهم آنچه خلاف و یا همسو با زی طلبگی است ضروری مینماید؛ چراکه مؤلفههای مربوط به گوهر یا ذاتیات زی طلبگی میتوانند از جمله خطوط قرمزی تلقی شوند که در هر دورهای گذر از آن به منزله خروج از اقتضائات طلبگی است. در واقع مؤلفههای مربوط به گوهر زی طلبگی با تغییرات و تطورات فرهنگی، مکانی و زمانی ثبات خود را حفظ میکنند؛ اما مفاهیم پوستهای یا عرضی زی طلبگی میتوانند مکانمند، زمانمند و با تطورات و تغییرات فرهنگی تغییر کنند و بهعنوان خط قرمز مطرح نشوند که از جمله آنها لباس روحانیت بوده که در دورههای مختلف حیات شیعی رنگ و مدلهای متنوع داشته است. عناصر پوستهای و عرضی زی طلبگی در طی حیات تاریخی حوزههای علمیه شکل گرفته و سیالیت خاص خود را داشته و بالاخص در حیطه مصادیق تغییرات بسیاری داشته است.
از میان عناصر گوهری زی طلبگی میتوان به مهمترین عنصر آن که ارتباط با هویت یک طلبه دارد اشاره کرد که همان ترویج و تبلیغ پیام دین در امتداد مسیر انبیای الهی است. در این فضا «طلبهی امروز، عالمِ فردا است و عالم دین، وارث انبیا؛ انبیای الهی نیز، مأمور تعلیم و تربیت جامعه بودهاند. مراد از تعلیم، تعلیم كتاب و حكمت (نه آموزش حساب و هندسه و جغرافیا) و مراد از تربیت نیز، تربیت معنوی انسانها (و نه تربیت بدنی، یا تربیت هنری) است. بنابراین، طلبه یك نیروی فرهنگی و عنصر تعلیمی ـ تربیتی در جامعه است كه برای گسترش فرهنگ دینی آماده میشود و تلاش میكند»[۲] . این قبیل سنتها در طول حیات روحانیت شیعی حفظ و نسل به نسل از طریق سنت شاگرد و استادی منتقل شده است.
اما پس از گذر از این سطح، زی طلبگی در حوزه عرضیات یک مفهوم زمانمند و تاریخی فرض میشود که سایر شئونات آن بهعنوان پوسته آن گوهر قابل طرح میباشند.
بدیهی است برخی مفاهیم وابسته به گوهر اصلی زی طلبگی که در راستای مسیر انبیا است، ثابت و در عین حال ممکن است مصادیق آن در دورههای مختلف متفاوت باشند؛ مثلاً زهد در یکصد سال پیش بهعنوان یکی از مفاهیم اصیل زی طلبگی، به شکل بسیار قوی مورد توجه علما و سلف صالح بهعنوان یکی از مصادیق زی طلبگی بوده و بسیاری از ایشان در شرایط بسیار سخت و طاقتفرسا، زاهدانه موتور محرکه حوزههای علمیه بودهاند. اما امروزه و بالاخص بعد از انقلاب اسلامی مدارس علمیهای که در گذشته طلاب با شرایط طاقتفرسا در آن مشغول به درس بودند، مجهز به کولرگازی، اینترنت، سلفسرویس و سایر امکانات شده و اساساً سبک زندگی طلبگی در بسیاری از حوزهها از جمله ارتباط با حوزه تکنولوژی دگرگون شده و حتی بر اساس برخی پژوهشهای صورتگرفته «طلاب نسبت به پدیده تکنولوژی بسیار باز هستند و حتی بهنظر میرسد در استقبال از تکنولوژی و استفاده از جنبههایی از آن نسبت به دانشگاهها نیز جلوتر هستند»[۳] .
تصاویر و رفتارهایی که برخی طلاب در فضای مجازی از خود به نمایش میگذارند، بیشتر به رفتارهای سلبریتیها نزدیک است. در فرهنگ سلبریتیها اصالت با مشهوربودن و دیدهشدن است و آنها معمولاً در زمینههای موسیقی، ورزش، رسانه و سیاست و… دارای محبوبیت هستند و فضای مجازی یکی از بسترهای مناسب برای این فرهنگ است.
در این فضا از جمله موضوعاتی که طی ماههای گذشته در حوزه زی طلبگی ـ و با رشد تکنولوژی رسانه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی ـ چالش برانگیز شده، حضور طلاب در فضای مجازی است. مهمتر آنکه طلاب در کنار انگیزههایی همچون تبلیغ دین، شناساندن سبک زندگی روحانیت به مردم و سایر انگیزهها برای حضور در این فضا، خود از این فضا تأثیراتی گرفته و دچار چالشهایی میشوند. یکی از این چالشها که طی ماههای گذشته در خصوص آن مجادلاتی صورت گرفته تصاویر و رفتارهایی است که برخی از طلاب در این فضا از خود به نمایش میگذارند؛ رفتارهایی که بیشتر به رفتارهای سلبریتیها نزدیک است. در فرهنگ سلبریتیها اصالت با مشهور بودن و دیدهشدن است و آنها معمولاً در زمینههای موسیقی، ورزش، رسانه و سیاست و… دارای محبوبیت هستند و فضای مجازی یکی از بسترهای مناسب برای این فرهنگ است. اما گسترش این فرهنگ در بین طلاب و انتشار تصاویر و رفتارها و رویههای خاص از سوی صنف حوزویان مشابه با رفتارهای سلبریتیها، به اعتقاد برخی با مفهوم زی طلبگی ناسازگار است.
در گذشته و در بین سلف صالح تلاش بر گمنامی و مشهورنشدن بود و چهبسا بزرگانی از شخصیتهای حوزوی از شیخ انصاری گرفته تا میرزای شیرازی و بزرگان بعد از انقلاب که به نحوی از انحا از مرجعیت و عناوین حوزوی گریزان بودند و در صورت احساس تکلیف، به این حوزه ورود میکردند و چهبسا شخصیتهای حوزوی که کتابهایشان را بهصورت ناشناس منتشر کرده و تنها هدفشان ترویج و تبلیغ دین بوده است. اما این روند در بین برخی از طلاب جوان فعال در فضای مجازی تداوم نیافته؛ چراکه رفتارهایشان در فضای مجازی مبین نوعی نیاز به دیده و تائیدشدن را نشان میدهد. با اغماض نظر از علتها و دلایل این رفتارها باید دید آیا این مسأله با روندی که از سوی بزرگان در گذشته پیگیری شده است منافات دارد یا خیر؟ باید دید آیا گفتوگوها و منازعات آینده حوزویان در زمینه زی طلبگی این چالش را مرتبط با عناصر ذاتی و گوهری زی طلبگی قلمداد و و در نهایت مواجهه جدیتری با این پدیده خواهد شد؟ یا با تن دادن به شرایط و اقتضائاتی که سلبریتیها در فضای مجازی به وجود آوردهاند، تفسیری از زی طلبگی همسو با اینگونه رفتارها ارائه خواهد گردید؟ در نهایت به نظر میرسد یکی از راهبردهای بلندمدت در این حوزه میتواند تهیه مرامنامهها و منشورهای اخلاقی روحانیت در زمینه زی طلبگی و تعیین حدود و ثغور این مفهوم با رویکردی با ضمانت اجرائی بالا باشد.