سایت مباحثات در چند مطلب به بررسی زی طلبگی و برخی چالشهایی که اخیراً در فضای مجازی ایجاد شده پرداخته است که نکات مهم و قابل تأملی دارد. اما در کنار همهی این موارد با مشاهده برخی گلایهها از رفتارهای خلاف زی طلبگی، موضوعی ذهنم را درگیر کرده بود که به نظر میرسد مجال بیان آن در این قسمت مهیا شده است.
آنچه در سالها و ماههای اخیر مورد گلایه برخی از دلسوزان و اساتید قرار گرفته و به اعتقاد آنان خلاف زیطلبگی بوده، بر اساس مشاهده یک عکس یا چند ثانیه فیلم است. برخی از این تصاویر مربوط میشود به قرارگرفتن فلان هنرپیشه با وضعیت حجاب نامناسب یا رفتار برخی طلاب در بین مردم به عنوان فعالیت فرهنگی یا دقایقی از مداحی ظاهراً نامناسب یک طلبه معمم.
در موارد نامبردهشده دو مؤلفه مهم یعنی یک «فرایند رسانهای» در کنار یک «رفتار طلبگی» مورد نقد و ارزیابی قرار گرفتهاست. اما به نظر میرسد در این قضاوتها، بُعد اقتضائات رسانهای کمتر مورد توجه بوده و تنها به بخش معیارهای زی طلبگی پرداخته شده است.
اساساً رسانه عرصهای است که به شدت زمینه ایجاد سوءتفاهم و برداشتهای خلاف واقع در آن زیاد است. موارد زیادی بودهاست که یک عکس از رفتار افراد مورد اعتراض قرار گرفته، اما با ارائه توضیحاتی مشخص شده که ماجرا چیز دیگری بوده و تصویر دقیقاً خلاف اتفاق را نشان داده است. در برنامههای مختلف مقدمات و مؤخراتی وجود دارد که تصویر از یک لحظه یا چندثانیه فیلم به هیچعنوان نمیتواند به صورت کامل منتقلکننده فضای ماوقع و اتفاقات قبل و بعد آن تصویر را نشان دهد.
لازمهی قضاوت درباره اینکه یک طلبه در تصویر منتشرشده، زی طلبگی را رعایت کرده است یا نه این است که اشراف کاملی به چگونگی شکلگیری این تصویر و فضای حاکم بر آن داشته باشیم. این اشراف کامل هم نیازمند سؤال و گفتوگو است. باید از فرد مورد نظر درباره اینکه چرا و چگونه در کنار افرادی قرار گرفته که مثلاً حجاب کاملی ندارند و پوشش آنان مناسب شأن روحانیت نیست سؤال شود.
یکی از موارد مورد اعتراض، انتشار فیلم کوتاهی از مسابقه سیبخوری توسط تعدادی از طلاب ملبس در کنار دریا بوده است. آیا برای قضاوت درباره این رفتار لازم نیست اطلاعات کاملی از چگونگی فعالیت سهماهه این طلاب در منطقه داشت؟ باید دانست طلاب در چه فضایی برنامههای خود را برگزار میکنند. آیا ابتکار عمل و فضای غالب از سوی طلاب بوده یا طلاب در این فضا منفعل بودهاند؟ واکنش مردم درقبال این برنامهها چه بوده و در نهایت به استهزای طلاب پرداختهاند یا اینکه بهانهای برای برقراری ارتباط بوده است؟
نمونه دیگر اجرای برخی برنامههای طنز و شاد توسط روحانیون برای کودکان است. قطعاً برای قضاوت درباره این رفتار و تطبیق آن با هنجارهای روحانیت باید در فضای اجرای برنامه بود. مثال آخر برخی فیلمها از نحوه عزاداری افراد یا عمامه بر زمین کوبیدن علما در روز عاشوراست. اگر کسی در این فضا قرار نگرفته باشد درک و تحلیل درستی از چرایی این رفتار نخواهد داشت.
خلاصه مطلب آنکه از اساتید معزز و دلسوزان شأن و جایگاه روحانیت انتظار میرود یک عکس یا فیلم کوتاه منتشرشده در فضای مجازی را معیار تام برای قضاوت خود قرار ندهند؛ و در کنار سایر مؤلفهها به اقتضائات و ویژگیهای رسانه هم توجه جدی داشته باشند.