بسم ﷲ الرحمن الرحیم
خدمت اساتید و بزرگواران شورای عالی حوزههای علمیه
سلام علیکم
احتراماً به استحضار میرساند اینجانب از اساتید سطح عالی حوزه، پس از بررسیهای مفصلی که در سیر تاریخی و حالات کنونی حوزههای علمیه نمودهام، نکات و مسائلی را پیرامون پیشرفت و تعالی حوزه بهدست آوردهام که اگرچه زیره به کرمان بردن است، اما به اختصار به یک مورد آن اشاره مینمایم و در صورت لزوم مشروح آن را عرضه خواهم داشت.
مسأله اداره حوزهها و ایجاد نظم در حوزه از مسائلی است که قابل انکار و اشکال نیست؛ لکن ظاهراً این مسأله با مسأله «وحدت رویه» و چارچوبه کامل اشتباه شده و باعث شده تا حوزه در سراشیبی انحطاط و به تبع آن انهدام کشیده شود.
حضرات مستحضر هستند که «وحدت رویه» موجب کنار رفتن رقابت و به تبع آن نابودی پیشرفت خواهد شد که نتیجهای جز سکون و ازبین رفتن استعدادها نخواهد داشت.
از سوی دیگر فراخواندن و اجبار همه طلاب به حرکت در یک مسیر خاص ـ که فقط مورد تأیید و رضای عدهای محدود از بزرگان علماست ـ نیز یعنی نادیده گرفتن استعدادهای طلاب و از آن مهمتر نادیده گرفتن نظرات مقابل که گاهی با گذشت زمان معلوم میگردد که قویتر و صحیحتر بوده است.
بنابراین به عنوان عضو کوچکی از مجموعه عظیم و گرانسنگ حوزه علمیه از بزرگواران تصمیم گیرنده درخواست مینمایم، یک بار دیگ مسأله «نظم» و مسأله «وحدت رویه» را بررسی نموده و از ضرر بیشتر جلوگیری فرمایند.
به عنوان پیشنهاد عرض مینمایم میتوان چارچوبهای حداقلی تعریف نمود و با واگذاری هر مدرسه به یکی از علمای صاحبنظر، بهدنبال نتیجه حداکثری بود. توضیح اینکه خواندن برخی دروس از نظر برخی آقایان الزامی است و از نظر برخی دیگر یا همگانی نیست و یا حتی آنها را مضر میدانند. از سوی دیگر برخی از درسهایی که خوانده نمیشوند یا بهصورت غیر حضوری ارائه میشوند، از نظر بسیاری از بزرگان لازم و ضروری است. بنابراین اگر به درسهای مورد اتفاق بزرگان ـ آن هم در حد اتفاق نظر ایشان ـ بسنده شود و مابقی به اختیار هر عالمی در مدرسه خود گذاشته شود، هر مدرسه در زمینهای رشد مینماید. همچنین هر طلبهای با بررسی و اختیار خود به هر مدرسهای که بیشتر با استعدادش مطابقت دارد میرود. در این راستا علومی که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند هم هم مطرح میشوند. همچنین طلاب مجبور نخواهند بود درسهایی را بخوانند که گاهی هیچ استعدادی در آن ندارند و به این واسطه از پیشرفتهای بعدی باز بمانند.
و من ﷲ التوفیق
ناشناس
هر مسجدی را به اختیار یک عالمی گذاشته اند لذا برخی مساجد بسیار موفق هستند ولی مساجدی که عالم آنها به دلیل کبر سنی که به آن به تدریج رسیده است یا به دلیل اشتغال اداری یا تحصیلی که بعدها پیدا کرده است و یا عدم استعداد و علاقه شخصی ، فرصتی به جز اقامه جماعت ندارد و بعد از اقامه نماز از مسجد می رود را چه باید کرد؟ مدارس علمیه در اوایل و قبل از انقلاب هر کدام در اختیار عالمی بود و بعد ازانقلاب و هجوم جوانان به مدارس علمیه بسیاری از مدارس شهرستانها از نظر علمی چیزی فراتر از فاجعه سقوط علمی بودند. چگونه ایشان مدعی است که تاریخ علمی مدارس حوزه را بررسی کرده است آیا از این موارد که تنها حدود بیست سال قبل اتفاق افتاده بی اطلاع هستند؟
سید حجت
منظور این نیست که به کلی واگذار به یک عالم شود و هیچ نظارتی نشود تا تبدیل به فاجعه شود!!!
حمید
بسم الله الرحمن الرحیم
این حرف واقعا صحیح است و باید بدان عمل شود