شاید بعد از مبعث، حادثهای به اهمیت هجرت پیامبر اکرم(ص) در تاریخ اسلام و زندگی آن حضرت نباشد. درباره این موضوع کمتر بحث شده است. اینکه چگونه هجرت، مبدأ تاریخ اسلام شد بهخاطر همین اهمیت است.
هجرت بزرگترین راهبرد بهرهگیری از فرصتها و روش مبارزه با تهدیدهاست. هجرت بزرگترین سازوکار کسب قدرت و شوکت است. هجرت بزرگترین مکانیزم ظرفیتسازی، دولتسازی، جامعهسازی و دروازه تمدنسازی است. هجرت یعنی شکستن بنبستها، انسدادها، تصلبها و پا گذاشتن بر زمین و زمان. هجرت یعنی رهایی از قفس تنگ زمین و شرایط دشوار زمان. هجرت یعنی آزادی از همه غل و زنجیرهایی که زمانه بر پای انسان خدایی بسته است. هجرت به لحاظ فقهی در صورت وجود شرایط خفقان و استبداد ، حکمش بر همه واجب است و فقط بر پیامبر واجب نبود. طبق آیات الهی همین الآن هم انسانهایی که در ممالک کفر و استبدادی و طاغوتی هستند و نمیتوانند دیندار باشند و به وظایف شرعی خود عمل کنند، بر آنها واجب است که مهاجرت نمایند.
حاکمیت قریش سیزده سال تمام شرایطی را در مکه علیه پیامبر(ص) بهوجود آورده بود که دیگر نه تبلیغ رسالت و نه زیست مؤمنانه برای رسول مکرم اسلام(ص) و یارانش مقدور نبود. در طول این سیزده سال حضرت از تمام ظرفیتهای مکه استفاده کرد؛ از ظرفیت قبیله به نحو احسن بهره برد؛ بنیهاشم به خاطر حضرت در مقابل بنی امیه ایستاد. حضرت ابوطالب تعصبات قبیلگی را به نفع پیامبر تحریک کرد و وقتی تهدید به قتل و اخراج حضرت جدی شد ابوطالب از همه بنیهاشم خواست اگر اسلام را هم نپذیرفتهاند، به دفاع از پیامبر(ص) برخیزند. بخشی از اینهایی که با حضرت به شعب ابوطالب رفتند مسلمان نبودند. تعصب حضرت حمزه سیدالشهدا معروف است. پیامبر(ص) اسلام فرمود هر تعصبی نارواست؛ به جز تعصب عمویم حمزه.
بعد از جریان سهساله محاصره در شعب ابیطالب، پیامبر(ص) به فکر بازکردن بنبست موجود برآمد؛ به اطراف مکه سفرهایی میکند؛ به طائف میرود؛ جمعی از مسلمانان را به حبشه اعزام میکند؛ اما گویا انسداد مکه با این چیزها باز نمیشود. نگاه حضرت به شهر استراتژیک مدینه است. مدینه با فرهنگ بود، آبادانی بیشتری داشت، در قطببندی دنیای آن روز، زیر سلطه امپراطوری ایران و روم نبود، نزدیک به مکه است، مادر عبدالمطلب جده پیامبر(ص) از اهالی مدینه بوده است و نهایتاً نزاعهایی که بین قبایل مدنی وجود داشت، زمینه پذیرش یک مصلح الهی در آنجا فراهم میکرد. از طرفی یهودیان ساکن مدینه که با تورات ارتباط داشتند فضای آمادهای را نسبت به آمدن پیغمبر خاتم(ص) ایجاد کرده بودند. لذا پیامبر(ص) روی مدینه برنامهریزی میکند؛ با افرادی که برای تجارت یا سیاحت یا زیارت خانه خدا به مکه میآیند صحبت و زمینه را ارزیابی میکند. در ایام حج جمع محدودی به حج میآیند؛ با آنها نیز صحبت میکند. سال بعد ۱۲ نفر در عقبه اولی خدمت حضرت میرسند و حضرت زمینه پذیرش اسلام را در مدینه بررسی میکند. مصعب بن عمیر به عنوان نماینده پیامبر(ص) به همراه آنها به مدینه میرود برای تبلیغ دین و ارزیابی شرایط مدینه.
با تشکیل حکومت اسلامی، مقولاتی همچون امنیت، عدالت، رفاه، نظم و قانونمندی هم در مدینه حاکم میشود. برای اولین بار دفاع مقدس و جهاد تشریع میشود و اقتدار مسلمانان بالاخره شهر امن الهی مکه مکرمه را آزاد و فتح الفتوح انجام میشود. اینها سرآغاز ورود به عرصه بینالملل آن روز است؛ نامهنگاری پیامبر(ص) به سران کشورها بهویژه دو امپراطور ابرقدرت آن روز و دعوت آنها به اسلام، دورنمای تازهای از افق تمدن اسلامی را نمایان کرد.
در سال سیزدهم بعثت در عقبه ثانیه، بیش از هفتاد نفر به حج می آیند و ضمن ابراز علاقه به اسلام، درخواست میکنند تا با پیامبر(ص) ملاقات کنند. بخشی از آنها اسلام را پذیرفته بودند. پیامبر(ص) محلی را به دور از چشم حکومت قریش پیشبینی میکند و با یارانش شبانه در جلسه مشترک شرکت میکنند. عباس بن عبدالمطلب به نفع پیامبر(ص) سخنرانی میکند و از اهالی مدینه برای حضرت قول حمایت و تبلیغ میگیرد.
در طول این چند سال حضرت مسلمانان را به مهاجرت بهسمت مکه تشویق میکند. عدهای به آنجا میروند. قریشیان هم متوجه مهاجرتها هستند و جلوگیری میکنند. سه ماه بعد از عقبه ثانیه، خداوند حضرت را ـ بهصورت خبر غیبی ـ از توطئه قتل و اخراج قریش مطلع میکند. سران قریش در دارالندوه نقشه قتل شبانه حضرت را میکشند. قرار است در شب اول ربیع، توطئه اجرایی شود. رسول خدا(ص) حضرت علی(ع) را بهجای خود در لیلةالمبیت میگذارد و از منزل به سمت غار ثور که در جنوب مکه است، حرکت میکند. قریشیان بر بستر پیامبر(ص) حاضر میشوند و بعد از اینکه متوجه خروج آن حضرت علی(ع) را بسیار آزار و شکنجه میدهند. پیامبر(ص) به همراه ابوبکر سه شبانهروز در غار ثور میمانند. شب اول علی(ع) به دیدار آنها میرود. پیامبر(ص) از وی میخواهد که چند مرکب فراهم کند تا آنها به سمت مدینه بروند و خودش نیز به مکه برود و امانتهایی که از مردم نزد پیامبر(ص) بوده را تحویل و به مسلمانان خبر دهد که به سمت مدینه حرکت کنند و خود ـ حضرت امیر(ع) ـ نیز با خانوادهاش به مدینه بروند.
پیامبر(ص) با ابوبکر از غار خارج میشوند و فاصله ۴۲۰ کیلومتری مکه تا مدینه را در حدود ۹ روز طی میکنند و در تاریخ دوازدهم ربیع الاول به منطقه قبا در مدینه میرسند چند روز بعد امام علی(ع) با خانواده به آنها ملحق میشوند و در روز شانزده ربیع با استقبال تاریخی مردم مدینه وارد شهر میشوند.
هرچند در مکه بخشی از عناصر اساسی تشکیل دولت اسلامی وجود داشت، اما عنصر قلمرو با هجرت به مدینه بهدست آمد و حکومت اسلامی شکل گرفت؛ اتحاد ملی به وجود آمد؛ مرکز فرمانروایی در مسجد پایهگذاری شد؛ قانون اساسی مدینه با حضور مهاجرین، اوس و خزرج، مسیحیان و همپیمانان آنها تدوین و پیامبر(ص) بهعنوان حاکم بلامنازع و فصل الخطاب پذیرفته شد. با تشکیل حکومت اسلامی، مقولاتی همچون امنیت، عدالت، رفاه، نظم و قانونمندی هم در مدینه حاکم میشود. برای اولین بار دفاع مقدس و جهاد تشریع میشود و اقتدار مسلمانان بالاخره شهر امن الهی مکه مکرمه را آزاد و فتح الفتوح انجام میشود. اینها سرآغاز ورود به عرصه بینالملل آن روز است؛ نامهنگاری پیامبر(ص) به سران کشورها بهویژه دو امپراطور ابرقدرت آن روز و دعوت آنها به اسلام، دورنمای تازهای از افق تمدن اسلامی را نمایان کرد و پیامبر(ص) موفق شد شبه جزیره عرب را وارد یک سبک زندگی مؤمنانه نماید.
یادآوری این تاریخ درخشان برای این است که ما بدانیم در مدینه فاضله اسلامی ما از چه راهبردها و روشهایی استفاده شده است؛ چه ظرفیتسازیهایی انجام شد تا جامعهسازی و دولتسازی محقق گردید؛ دولت مدینه چه نوع سیاست فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی، داخلی و خارجیای را در پیش گرفت. امروز اگر توسط مقام معظم رهبری، مراحل پنجگانه انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی وتمدن اسلامی مطرح شده است باید از شیوههای جامعهسازی و تمدنسازی صدر اسلام استفاده شود. باید ببینیم رمز موفقیت پیامبر(ص) در چه بود؛ باید شرایط جامعه آن روز، کاستیها، آسیبها، فرصتها و تهدیدهای آن را مطالعه و در مسیر تمدنسازی نوین اسلامی از آنها بهرهبرداری کنیم.
(سخنرانی در مجمع پیروان امام و رهبری؛ قم؛ اول ربیعالاول ۱۴۳۹)