در ابتدای جلسه حجتالاسلام والمسلمین قاضیزاده، مدیر مؤسسه فهیم، ضمن عرض خیرمقدم به حضار گفت این مؤسسه خصوصی بوده و با همکاری و مشارکت اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی تأسیس شده است و سعی بر این بوده که در آن، نگاه پیشرو نسبت به مسائل دینی وجود داشته باشد. او با بیان این که تاکنون جلسات مؤسسه را در سه قالب ارائه نظریه، بررسی کتاب و مناظره علمی برگزار کردهایم، افزود: در تمام این جلسات، نگاهمان به مسألهی مورد بحث، علمی بوده است و تا کنون نیز حدود صد استاد را برای ارائه نقطه نظراتشان دعوت کردهایم و علت پایایی مؤسسه نیز در غیرسیاسیبودن و علمیبودن آن است.
او تأکید کرد: در باب بحث حجاب که در این جلسه به آن خواهیم پرداخت، باید به دو نکته اشاره کنم؛ اول اینکه اصل حجاب بین اندیشمندان دینی بهعنوان دستور دینی، مسألهای غیراختلافی است و دوم اینکه وظیفه حقوقی و قانونی حکومت و دولت در باب حجاب و اجبار به آن را اینجا مورد بررسی قرار نخواهیم داد؛ بلکه به محدوده حجاب که بین فقها از حیث نظری، اختلافی است، اشاره خواهیم کرد. البته در این جلسه هم قصد فتوادادن نداریم و ارائه فتوا بهعهدهی مراجع تقلید است؛ بلکه میخواهیم بحث آکادمیک و نظری داشته باشیم و فتوادادن برعهده مراجع است.
سوزنچی: شالوده سخنان آقای ترکاشوند در کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر این است که آیا حجاب، واقعاً درعصر پیامبر که امکاناتی چون حمام و سرویس بهداشتی وجود نداشته، به همین شکل بوده است یا خیر. بنده هم در اینجا میخواهم به این مسأله بپردازم که آیا دوختهنبودن لباس و برهنگی طبق آنچه آقای ترکاشوند در کتابشان ادعا کردهاند، در عصر پیامبر شایع بوده یا خیر؟ به نظر بنده ادلهی ایشان برای اثبات ادعایشان، ناتمام است و ایشان به دلایل زیر واقعیات را زیر گرفتهاند:
- ایشان از لغات، معانیای جز آنچه رایج است، اراده کردهاند و معانی شاذ و نادر را به موارد متعدد سرایت دادهاند؛
- طبق آن چیزی که بنده از اساتید تاریخ پرسیدم، در تاریخ بشری، زمانی را نداشتهایم که حجاب وجود نداشته باشد و برهنگی در آن رایج بوده باشد؛ البته به جز در قرن بیست؛
- اتفاقاً در گذشته برای سرکوب غریزه جنسی از پوشاندن خود و حجاب استفاده میکردهاند؛
- بنا به گفتهی دورکیم جوامع بدوی با تابو شکل گرفتهاند؛
- ممنوعیت ارتباط با محارم در جوامع بدوی به واسطه لباس انجام میشده است؛
- طبق آنچه قرآن میفرماید لباس حتی برای آدم و حوا وجود داشته؛ گرچه آقای ترکاشوند از این لباس سعی کردهاند معنای دیگری را اراده کنند؛
- آقای پاکتچی درمقالهای به نام «حجاب: پوشش عرب جاهلی» میگوید زنان اعراب جاهلی طوری لباس میپوشیدهاند که فقط یک چشمشان بیرون بوده است؛
- اسم های زیادی برای پوشش و حجاب در بین اعراب جاهلی وجود داشته که اهمیت حجاب را نشان میدهد؛
- شهری که به اعتراف تاریخ مهمترین تجارتش پارچه بوده ـ یعنی مکه ـ نمیتواند در آن، لختبودن رایج بوده باشد؛
- طواف عریان پدیدهای بسیار نادر و با کارکرد فرهنگی و نه دینی بوده که آقای ترکاشوند در کتابشان به کل جامعهی عرب آن زمان تعمیم دادهاند؛
- این غیر ممکن است که ۱۴۰۰ سال معنای حجاب در جهان اسلام تحریف شده باشد و کسی هم چیزی نگفته باشد و به یکباره آقای ترکاشوند این تحریف را کشف کرده باشند و آن را در کتابشان اعلام نمایند؛
- فقها و اندیشمندان اسلامی بر روی حجاب اجماع قاطع دارند و اصل حجاب را غیرقابل انکار میدانند؛
- اینکه در روایات داریم که خواستگار میتواند موی زن را هم نگاه کند، مؤید است که حجاب از همان زمان رایج بوده است؛
- یکی از مشکلاتی که آقای ترکاشوند در ادعاهایشان در کتاب دارند، در نظر نگرفتن مقام وضع و استعمال لغات است و ایشان مکرر و در موارد متعددی اشتباه بردشات کردهاند؛
- قدر متیقن برای همگان از جمله آقای ترکاشوند این است که از نیمه اول قرن یکم به بعد این حجابی که الآن وجود دارد بین مسلمین وجود داشته است و تلاشی که مخالفین ازجمله آقای ترکاشوند دارند، برای اثبات عدم وجود حجاب به معنای کنونی برای قبل از این زمان است؛ در حالی که ایشان برای اثبات رایج بودن برهنگی در همان زمان ـ یعنی نیمه اول قرن یکم ـ در استعمال کلمات اشتباه کردهاند و بهعنوان مثال ایشان معنای رجل را به قدری عام درنظر گرفتهاند که حتی شامل زن هم میشود!
ترکاشوند: بحث من چه در اینجا و چه در کتابم در مورد محدودهی حجاب زنان است؛ زیرا حجاب مردان چندان مورد اعتنا نیست و کاری هم به این ندارم که چقدر به متون مربوط به این مسأله عمل شده و درو اقع میخواهم مجموعه و بسته فقه را نقد و بررسی کنم. انگیزه من از نگارش کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر ـ که تنها کتاب موجود معتنابه در موضوع حجاب است ـ بررسی آرای علما ـ ازجمله علمای سنتی ـ در باب حجاب بود و میخواستم دلایل علمای معتقد به حجاب به معنای کنونی را به نقد بکشم. دلایل این علما که حول جلوگیری از مفسده میباشد، عبارتست از:
- جلوگیری از فحشا به وسیلهی حفظ حجاب توسط زن مسلمان؛ که البته این مسأله بهصورت جدی در متون قدیم ذکر نشده است؛
- حفظ حرمت زن مسلمان به وسیلهی استفاده از حجاب که بیشتر منظور این علما پوشاندن سر است و اینکه زنان غیرمسلمان به واسطه عدم ضرورت حفظ حرمتشان، نیازی به پوشانیدن موهای خود ندارند؛
- حفظ حجاب در طبیعت و ذات بشر نهفته هست.
ضمن اینکه بنده قبول دارم که حفظ حجاب در طبیعت و ذات بشر نهفته هست، ولی باید بگوییم که قدمای ما برای رسیدن به این نیات خوب متأسفانه بسیاری از مسائل مهم را نادیده گرفتهاند و در واقع با این کارشان مواردی را نادیده گرفتهاند که عبارتست از:
- علمای ما از کارکرد زیباییمحورانه لباس غفلت ورزیدند. قرآن سه کارکرد برای لباس درنظر می گیرد: اول) جلوگیری از سرما و گرما؛ دوم) ماهیت شرعی حجاب؛ سوم) مایه آراستگیبودن؛ یعنی انسان به واسطه پوشیدن لباس میخواهد بر فراتر از پایینتنهی خود، به زیبایی اندامش بیفزاید.
سوزنچی: آقای ترکاشوند که میگویند شخصیت مردان با حفظ حجاب بیشتر زنان، مخدوش میشود باید بدانند که اگر قرار است با حفظ پوشش زن، مرد بیشخصیت شود، کافی است به ضوابط دانشگاههای غربی درباره حفظ حجاب مراجعه کنند. به نظرم کتاب ایشان غیر از اینکه مطالب تکراری زیادی دارد، قطعاً نمیتواند تنها منبع درباره حجاب قرار بگیرد و حتی میتوانم بگویم که کتاب ایشان اعتبار خاصی ندارد. ایشان بهجای اثبات ادعاهای خودشان، ذهن فقها را میخوانند.
علمای ما کارکرد سوم را به کلی نادیده میگیرند؛ زیرا حجاب ایدهآل زن از دیدگاه قاطبهی این علما، حجاب زن قاجاری است که جز چشمانش چیزی دیده نمیشد. سؤال من این است که چنین پوششی که زن را کاملاً محو میکند چه زیباییای میتواند داشته باشد؟
- دومین چیزی که بین قدما نادیده گرفته شده، تمامیت زن است. رأی اصلی و قطعی تمام قدما دربارهی زن، بنا به اینکه «البیت جلبابها» یا «استحباب الحبس المرأة فی البیت» این است که زن باید درخانه محبوس باشد و حتی اگر هم برای امر ضروری میخواهد بیرون بیاید باید مانند یک خیمه خود را بپوشاند و حتی در احکام گفته میشود بهتر است زن برای اعتکاف، نماز و تشییع جنازه بیرون نیاید؛ چرا که احتمال مفسده وجود دارد.
- سومین چیزی که فقها نادیده گرفتند شخصیت مرد بود. وقتی که بین مردان و زنان پرده ضخیمی ترسیم میشود و تحریکها و هیجانات مردان را مبنا قرار میدهیم، در واقع مردان را بیشخصیت و بیجنبه معرفی کردهایم و با تنگتر کردن هر چه بیشتر حلقهی حجاب، این بی جنبهتر کردن مردان، گویا رنگ بیشتری به خود میگیرد.
- چهارمین چیزی که فقها در نظر نگرفتند اختلاف فاحش بین حجاب مرد و زن بود. ترسیمی که فقهای شیعه و سنی از حجاب برای زن دارند کامل و صددرصد است. این را شما مقایسه کنید با حجاب مردان که تقریباً صفر است و با پوشاندن عورت حتی با دست محقق میشود!
بهنظر بنده مشکل ما این است که برای حل مسائل خودمان از جمله در حجاب، به قرآن به عنوان یک سندبالادستی مراجعه نکردیم تا اصل مسأله را فهم کنیم و امروز هم ما تاوان تعبد در متن را میدهیم.
سوزنچی: آقای ترکاشوند در فهم مسأله دچار تخیل شدهاند. ایشان بسیاری از مستحبها را چه درکتابشان و چه در اینجا واجب جلوه دادند. ایشان که میگویند شخصیت مردان با حفظ حجاب بیشتر زنان، مخدوش میشود باید بدانند که اگر قرار است با حفظ پوشش زن، مرد بیشخصیت شود، کافی است به ضوابط دانشگاههای غربی درباره حفظ حجاب مراجعه کنند. به نظرم کتاب ایشان غیر از اینکه مطالب تکراری زیادی دارد، قطعاً نمیتواند تنها منبع درباره حجاب قرار بگیرد و حتی میتوانم بگویم که کتاب ایشان اعتبار خاصی ندارد. ایشان بهجای اثبات ادعاهای خودشان، ذهن فقها را میخوانند. اینکه ایشان طواف عریان را بهعنوان یک پدیده رایج در جامعهی عربی آن زمان تلقی کردهاند و آن را به تمام حوزههای جامعه تعمیم دادهاند، کار بسیار اشتباهی است؛ چرا که طواف عریان یک مراسم آیینی مشرکانه از سوی عدهی کمی از اعراب جاهلی بوده است. ایشان ضوابط فهم متن را حفظ نکردهاند و برای فهم متن نیاز بود که متوجه بسیاری از مسائل فقهی و اصولی از جمله مطلق و مقید و یا جواز و عدم جواز استناد به مفهوم مخالف میبودند.
ترکاشوند: آقای سوزنچی میگویند که بنده در کتابم گفتهام در زمان بعثت، پیامبر برهنه بودهاند! بنده ابداً چنین ادعایی نداشته و ندارم و در ابتدای کتاب هم گفتهام که سعیام بر این است که توضیح دهم در آن زمان چه نوع پوششی، رایج بوده و گفتهام که گاهی افراد بیلباس هم وجود داشتهاند؛ همانطور که افراد ثروتمند هم وجود داشتهاند که لباسهای بلندی میپوشیدند. لذا همانطور که نمیتوان لباس بلند ثروتمندان آن زمان را به کل جامعهی آن زمان تعمیم داد، نمیتوان عریان بودن را هم به اکثریت مردم آن زمان تعمیم داد؛ بنابراین نه عریان بودن و نه لباس بلند پوشیدن در آن زمان رایج نبوده است. آقای سوزنچی به بنده میگویند نمیتوانید ادعا کنید که اولین کسی هستید که بعد از ۱۴۰۰ سال مسألهی به این مهمی را کشف کردهاید. بنده هم در پاسخ ایشان میتوانم موارد متعددی را مثال بزنم که فقهای ما حرف جدیدی را زدهاند که قبلاً آن را کسی نزده و یا حتی علمای قبلی، خلاف آن را میگفتهاند. بهعنوان مثال، تمام فقهای سابق، جهاد ابتدایی را پذیرفتهاند؛ ولی امروزه برخی فقهای حتی سنتی ما جهاد ابتدایی در زمان غیبت را قبول ندارند؛ در حالی که آیات قرآن و روایات به آن تصریح کردهاند.
مثال دیگر اینکه طبق آرای قدیم، جان و مال کفار نامحترم بوده؛ در حالی که الآن نظر فقها چنین نیست. مثال دیگر این که آقای سوزنچی درباره نام مبارک حضرت علی در قرآن کار کردهاند و در یک مدت بسیار کوتاهی به این نتیجه رسیدهاند که نام حضرت امیر در قرآن امده است که البته ادعای ایشان خیلی مهم است و چهبسا ایشان بتوانند با اثبات حرفشان یک جامعه را از سردرگمی نجات دهند و بسیاری از اختلافات میان مسلمانان را حل کنند؛ هرچند کتب معتبر تفسیری ما حرف خلاف ادعای آقای سوزنچی را زدهاند و البته ایشان بهعنوان یک محقق حق هم دارند حرف جدید بزنند؛ ولی چرا من این حق را نداشته باشم؟!
به نظرم اگر به نود سال پیش برگردیم و این مناظره را بخواهیم در آن زمان انجام دهیم، دعوای ما بر سر روسری نبود؛ بلکه بر سر روبند و پوشیه داشتیم مناظره و بحث میکردیم. لذا میخواهم بگویم رسیدن به وضعیت موجود بسیار زمانبر بوده و ما نباید بیش از این مقاومت کنیم؛ بلکه باید کار علمی انجام دهیم. حتماً شما به یاد دارید که بسیاری از چیزها مثل ویدیو که در همین ده پانزده سال اخیر حرام، ممنوع و غیرقانونی بود، به یک باره حلال و قانونی شد؛ طوری که به یاد دارم زمانی که در سپاه شاغل بودم، در یکی از فروشگاههای وابسته به سپاه دستگاه ویدیو را به صورت قسطی میفروختند و معنای فروش قسطی هم این است که دوست داریم اکثریت جمعیت، بتوانند یک نمونه از این دستگاه را در خانه خود داشته باشند.
ترکاشوند: سعیام بر این است که توضیح دهم در آن زمان چه نوع پوششی، رایج بوده و گفتهام که گاهی افراد بیلباس هم وجود داشتهاند؛ همانطور که افراد ثروتمند هم وجود داشتهاند که لباسهای بلندی میپوشیدند. لذا همانطور که نمیتوان لباس بلند ثروتمندان آن زمان را به کل جامعهی آن زمان تعمیم داد، نمیتوان عریان بودن را هم به اکثریت مردم آن زمان تعمیم داد؛ بنابراین نه عریان بودن و نه لباس بلند پوشیدن در آن زمان رایج نبوده است.
یکی دیگر از ایرادهایی که آقای سوزنچی به بنده میگیرند، معناهای عجیبی است که به نظر ایشان بنده از لغات اراده کردهام؛ در حالیکه در این کتاب بنده معانی و آرای متعدد و مختلف را ذکر کردهام و واقعاً هم هنگام نگارش کتاب به دنبال این بودم که معانی و مواردی را پیدا کنم که به نظر و فتوای علمای امروز نزدیک باشد و نشان دهد که من دارم حرف شاذی را میزنم.
به نظرم نیاز است که بدانیم برای اثبات اینکه فردی مثل ترکاشوند اشتباه میکند، نباید حرفهای اصلی و فرعی را به هم بیامیزیم. مثلاً در بحث کشیدن عبای حضرت زهرا بر روی سرشان هنگام ورود سلمان به منزل ایشان و اینکه اگر ایشان عبا را روی سر مبارکشان میکشیدند، قسمتی از پایشان دیده میشد و اگر هم پایشان را میپوشاندند، سرشان بدون پوشش میماند و در نهایت حضرت ترجیح دادند که سرشان را بپوشانند، خواستهام بگویم و اثبات کنم که جامههای آن زمان دوخته نبوده است و این ادعای آقای سوزنچی مبنی بر اینکه حضرت زهرا سرشان را با پارچه دیگری غیر از آن یک تکه پارچه پوشاندهاند، اشتباه است و بنده اسناد متعددی را دیدهام که نشان میدهد حضرت با همان یک پارچه، سرشان را پوشاندهاند.
سوزنچی: اولاً اگر به نود سال پیش برگردیم، قطعاً مناظره ما همچنان بر سر همین چیزی است که الآن داریم دربارهی آن صحبت میکنیم و نه بر روی اثبات واجب بودن پوشیه برای زنان. به نظر بنده ایشان درفهم و استنادات مطالب و آیات و روایات مشکل دارند و با فضاسازی جلو رفتند. تمام تلاشهای آقای ترکاشوند در کتابشان برای اثبات این ادعایشان است که عریانی در میان اعراب رایج بوده و لباسها دوخته نبوده است. ایشان هر جایی که روایات را موافق آرای خود نمیدانند، آنها را جعلی معرفی میکنند و به فضاسازی میپردازند و برای ادعای جدیدشان هم استدلالی نمیآورند و صرفاً از تقطیع احادیث استفاده میکنند و چهبسا تقطیع حدیث، در مواردی منجر به توهینآمیز بودن آن روایت هم بشود. ایشان، وقایع خاص را عام جلوه میدهند و در آخرین بخش از کتاب خود در باب تحریف معنای حجاب ـ تحریف به زعم ایشان ـ میگویند فهمها دربارهی حجاب دچار اشتباه شده است. مگر میتوان ۲۳ سال تلاش پیامبر برای جا انداختن حجاب را نادیده گرفت و ادعا کرد که خلیفه دوم در عرض چندسال و به یکباره حجاب رایج امروزی را برزنان تحمیل کرد؟! آقای ترکاشوند میگویند حیا و حجاب با هم پیوند خورده؛ در حالی که نباید چنین میشد. سؤال من از ایشان این است که یعنی شما این تعداد احادیث را انکار میکنید؟! ضمن اینکه حتی در کتب مقدس قبلی هم به لزوم رعایت حجاب توسط زنان اشاره شده است.
ترکاشوند: بنده ۷۰ لغت مربوط به پوشش و لباس را در بین اسناد قدیم تا کنون بررسی کردهام و هیچکدام ربطی به حجاب شرعی به معنای امروزی نداشتند. حتی به کتب مقدس پیشین هم مراجعه کردم و در قسمتهای اصلی آنها هیچ اشارهای به حجاب به معنای کنونیاش نشده بود؛ پس این ادعا که بگوییم حجاب امری است قدیمی و حتی در کتب مقدس پیشین ذکر شده، بلااعتبار است. ضمن اینکه شکی نیست که خلیفه دوم حجاب کنونی را رایج کرد؛ مگر ایشان در زمان پیامبر و حتی در جلوی ایشان به حجاب زنان پیامبر اعتراض نمیکرد؟ لذا یقیناً چنین فردی میتواند بعد از پیامبر حجاب دلخواهش را به جامعه تحمیل کرده باشد. آقای سوزنچی میگویند بنده اسناد را گشتهام و هر چه از تأیید برهنگی بوده را پیدا کردهام و گفتهام که این هم سند. این حرف ایشان درست است؛ چراکه بنده به دنبال حجاب واجب شرعی بودهام؛ نه اینکه فقط گزارش پوشاک آن زمان را داده باشم. در واقع بنده هم همان رویه فقها را اتخاذ کردهام. ضمن اینکه بنده اصلاً به دنبال ترویج برهنگی نبوده و نیستم. روزی پیامبر با انس بنمالک با هم روی یک اسب نشسته بودند و به واسطه حرکت اسب و وزش باد و دوختهنبودن لباس پیامبر، قسمتی از ران ایشان دیده میشود. هیچ کس هم ران مرد را عورت تلقی نکرده است. آیا میتوان گفت فقها که میگویند ران مرد عورت نیست، خدای ناکرده دنبال اشاعهی برهنگی و فحشا هستند؟! بنده با ضرس قاطع معتقدم که عورت بیانشده در روایات، جسد و بدن است؛ نه گردن و سر.
اما اجازه دهید در انتهای بحث به محدودهی حجاب شرعی در زمان کنونی بپردازیم. از قدیمالایام روسری کارکرد شرعی و اخلاقی و جنسی نداشته؛ بلکه استفاده از روسری، امری تشریفاتی، رسومی و آدابی بوده است؛ زیرا زنان کنیز مسلمان، زنان یائسه، زنان غیرمسلمان ساکن در حوزه جغرافیایی مسلمانان و زنان مسلمان عزادار، از پوشاندن سر و استفاده از روسری معاف بودهاند و مردان مسلمان میتوانستند به سر آنها نگاه کنند و اگر پوشش سر ربطی به تحریکشدن و مسائل جنسی میداشت، چه فرقی بین برده و غیربرده وجود دارد؟ به خصوص که زنان عزادار در حضور معصومین و نامحرمان موی خود را پریشان میکردند و اگر این کار ممنوع بوده، باید ایشان از کارشان نهی میشدهاند؛ چرا که کارشان بهنظر امثال آقای سوزنچی اشاعه فحشا بوده است. ضمن اینکه خصوص مو در متون موضوعیت چندانی ندارد و دعوا بر سر سطح سر است.
سوزنچی: موضع آقای ترکاشوند در کتابشان، با آنچه الآن گفتند، فرق میکند و از این جهت بسیار خوشحالم که ایشان از قسمتی از حرفهایشان در کتاب عقبنشینی کردند. ضمن اینکه حجاب، امروز به نماد مسلمانی تبدیل شده است؛ در حالیکه ۲۰۰ سال قبل اینطور نبود. جامعه امروز تصویرمحور است و وقتی در رسانههای دنیا درباره زن مسلمان بحث میشود، او را با حجاب درنظر میآورند. اگر خدا حجاب را وضع کرده است مردم را به بهانه آرای فقها علیه خدا نشورانیم. حجاب، امری فقهی، اسلامی و قرآنی است و محدوده آن نیز در آثار همه علمای اسلامی بیان شده و سر و گردن نیز جزو آن است.
اما راجع به استثنائاتی هم که آقای ترکاشوند شمردند باید بگویم که در قانونگذاری، عمدهی قوانین با کسر و انکسار مصالح و مفاسد تعیین میشود و نمیخواهیم و نمیتوان تمام شرایط و استثنائات را در قانون ذکر کرد. در حجاب هم همین مسأله را داریم و البته استثنائاتی هم وجود دارد. حجاب کارکردهایی مانند کارکرد فرهنگی، عفت و جلوگیری از تحریک جنسی دارد و زنان ذمی و کنیزان، شهروندان درجه دو بودهاند و قرار هم نیست لزوماً آنها در قانون ذکر شده باشند؛ زیرا شأن قانون بالاست. ضمن اینکه این ادعای آقای ترکاشوند در مورد زنان عزادار، سند ندارد.
خسروی
دکتر سوزنچی رو آدمی بسیار علمیتر و آکادمیک میدیدم. ولی متأسفانه بعضی از استدلالات ایشون در این مناظره احساسی، غیرمنطقی و با زدن برچسب و قضاوت بوده. نقدشون نقد علمی نبود. گرچه که بعضی از سخنانشون صحیحه.
حسن موسوی
با عرض سلام
مشکل آقای ترکاشوند این است که از اتفاقات و رخدادهای طبیعی آن زمان (البته برخلاف صحبت های آقای سوزنچی، کاملاً صحیح الست.) اقدام به صدور فتوا زدند../// اگر هردو عزیز خارج اصول بلد بودند با مراجعه به حکم می توانستند به راحتی صحبت های اقای ترکاشوند را تایید بفرمایند: حکم شرعی: زن آزاد باید در جامعه اسلامی پوشش داشته باشد زن برده می تواند یا بهتر است پوشش داشته باشد. اصول: زن ازاد مکلف شده است زنی که به ذاته اختیار دارد، یعنی اختیار از زن آزاد سلب شده است..// بعد به زن برده که ذاتاً اختیار ندارد، اختیار انتخاب پوشش داده شده است… // هردو عزیز را دعوت می کنم اصول یاد بگیرند …. ذکر چند نکته ضرروی است: اول اینکه در هنگام خواستگاری مرد می تواند زن را بالباسی نازکی که عورتش هم مشخص باشد ببیند…//پس فقط دیدن مو در هنگام خواستگاری نبوده جناب اقای سوزنچی… اما خدمت جناب افای ترکاشوند همانطور که اشاره کردید قبل از شهید اول کسی به الزام پوشاندن مو فتوا نداده بود وشهید اول در قرن اول هجری نبوده است…// اما درمورد شهید اول، ایشان تقریباً چند قرن زندگی می کردند..// ایشان در فلسطین و لبنان امروزی زندگی می کردند…// حال پوشش مردم ان سرزمین را مورد توجه قرار می دهیم..// هم اکنون از بازماندگان ان زمان یهودیانی همین الان در اسرائیل زندگی می کنند با نام (( یهودی حریدی))، اگر در اینترنت سرچ کنید چیزی شبیه پوشش قاجار می یابید، جالب است که نظریاتی همچون صحبت نکردن با نامحرم، حرام بودن موسیقی و… هم در انجا هست، مسیحیت که ادامه دین یهود است را مطالعه بفرمایید..// پوشش زنان راهبه مسیحی …// قطعاً خواهید دید که شهید اول حکمش را از محل زندگی اش استخراج کرده و عملاً به جای پوشش اسلامی، پوشش یهود را ترویج کرده است…// من اقوام قدیمی ایرانی مثل لر و کرد و… را بررسی کردم…// لباس های انها سیاه ندارد و پر از رنگ استف اینکه می گویند پوشش مشکی چادر و… از ایران امده مزخرفی بیش نیست…// حتی می گویند زنان بزرگزاده زرتشتی هم چنین بوده اند غلط فکر می کنند…//
من سخنان زیادی در این باب دارم ولی در این جا نمی گنجد…//کافی است حرفهایی که زدم را سرچ کنید و از تعصبات لجوجانه دست بردارید..
خیر دنیا و آخرت را برای زهپویان حق از ایزد منان خواستارم.
امین بلندی
سلام عرض میکنم و متشکرم از آیات قرآن کریم، احادیث، و تاریخچه ای که ارائه داده اید. این گفتگو ( مناظره ) پر بود از متهم کردن و … و سست کردن استدلال صاحب کتاب بدون استدلال قوی تر.
به نظرم رسید حقیقت این است که » حجاب » به شخصی که آن را برای خودش تعریف و استنباط، و آزادانه انتخاب میکنه، بنا به جامعه و زمانه ای که در آن زندگی می کند، بستگی.دارد.
اگر بالاجبار و به دلیل عادت مألوف خانوادگی و فرهنگ و حکومت سیاسی باشه، با از بین رفتن یا سپری شدنشون، اون چی! اجباری و عادتی و سیاسی هم از بین می رود. یا سست می شود.
یعنی اگر با انتخاب از روی اختیار و آزادی نباشد، پایدار نخواهد بود.( ،مثال وجدانی : جامعه زیسته خودمان).
شاهان پهلوی آشکارا و نهان با پوشش کامل بانوان به جد مبارزه کردند. نتیجه : بر کثرت و شدت پوشش=حجاب، افزوده شد.
برعکسش را در ۴۰ سال گذشته نیز به جد تبلیغ کردند – بالاجبار هم کردند -. اکنون! و از حدود ۱۵ سال پیش، اتفاقی که افتاده ازهر من الشمس است. چیز بسیار بسیار اندکی بنام حجاب=پوشش خاص زن،، وجود دارد و باقی مانده است.
دیگر این مسئله » حجاب » هیاهو بر سر هیچ است.
ای صاحبان خرد! پند بگیرید. مگرنه! اندک باقیمانده » حجاب » را هم از دست می دهیم( برای همیشه).
متشکرم!
ناشناس
اگر بنا باشد هر کس نظر بدهد دیگر دین چه مهنا دارد ؟ بگوئیم هر کس طبق نظر خود عمل کند
ناشناس
مباحث حجاب اقای ترکاشوند با ایات قران هماهنگی بیشتری دارد وقانع کننده ومنطقی به نظر میرسد واقای سوزنچی بجای استدلال منطقی جبهه گیری می کنند
ناشناس
به نظر این بنده الله دین جز استدلال و عقلانیت بشر در باب شیوه تفکر و زندگی نیست، چرا که در جای جای قرآن توصیه به تفکر و تعقل در بسیاری از مباحث به جد توصیه و حتی به قطع امر شده است.
پس در باب عمل به احکام الهی که شاید حاصل استدلال برخی فقها باشد چگونه می توان آنرا پذیرفت ولیکن استدلال و تعقل بشری که خود جواب گوی اعمال خود است قابل پذیرش نباشد.
در نهایت همواره قرآن خود را ساده و قابل فهم معرفی نموده که خود گواه بر درک اشخاص از نیازهای دینی بشر دارد.
سید علی
به نظر حقیر شما دچار خطای متودولوژیک شدید.
ناشناس
برداشت هایی که آقای ترکاشوندازآیات قرآن دارند خیلی منطقی تراست
ناشناس
باسلام
امیدوار بودم افرادی که نظرات بالا رو مطرح کردن حداقل چند صفحه از کتاب آقای ترکاشوند رو بخونن تا وارد باغ بشن بعد نظرات شاخدار رو بفرماین !
از آقای سوزنچی انتظار بیشتری میرفت ادعاهای آقای ترکاشوند کاملا با قرآن و روایات معتبر مخالفت دارد و هر دانشجوی سال دوم علوم قرآن و حدیث میفهمه که قصد آقای ترکاشوند بحث علمی نیست چه رسد به مقاطع بالاتر و حوزویون!
صراحتاعرض کنم آقای ترکاشوند فقط برای عوام کتاب نوشته اند و قصد تاثیر بر عامه را داشته اند
آقای ترکاشوند اگر به پاسخگویی در روز قیامت اعتقادی نداری حداقل نگران آبروی خود در محافل علمی باش.
فاطمه
به نظرم خیلی خوبه که این مناظرات انجام بشودهمین مناظرات هستند که باعث پیشرفت علوم انسانی اسلامی میشود امابه نظرم دراین مناظره استدلال های دوطرف ضعیف بودوهیچکدام نمیتوانستند دیدگاه خودرا مستدل وخوب بیان کنند اما باتوجه به مطالعه ای که ازکتاب آقای ترکاشوند داشتم به نظرم ایشون فقط سند های تاریخی رومورد بررسی قرار دادند وازتاریخ خواستند یک موضوع فقهی مثل حجاب یانبود حجاب رااثبات کنند درصورتیکه ما برای اثبات حجاب باید به ادله ی فقهی واصولی مراجعه کنیم وآنهاراملاک نظر قرار دهیم نهصرفا یکسری سندهای تاریخی که مطمئنا درآنها تحریف هم شده البته مادرفقه هم روایات ضعیف هم داریم وممکن است خیلی روایات صحیح نباشد ولی یک فقیه میتواند روایات ضعیف ازقوی راتشخیص دهدواگر آقای ترکاشوند براساس روایاتی که قوی هستند ازنظر فقهی توانستند اثبات کنند درآنجا جای بحث است.
ناشناس
متن مناظره به نظر ناقص می آید ! برای اطلاع بیشتر توصیه میکنم نقد مکتوب آقای سوزنچی بر کتاب آقای ترکاشوند را حتما بخوانید حدود ۲۹ صفحه است. با مطالعه آن نقد، متوجه بیسوادی (یا غرض ورزی) نویسنده کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر میشوید … حتما بخوانید بسیار دقیق و علمی است.
علی
سلام علیکم و رحمه الله
چه در مسئله حجاب و چه در مسائل دیگر باید از شخص معصوم اطاعت مطلق کرد نباید یک قدم پیشتر و نه یک قدم عقب تر که باعث هلاکت ما میشود برداریم
حتی اعمال ور فتار حضرت عباس (علیه السلام)و حضرت زینب سلام الله علیها برای ما حجت و یقین آور نیست و خود ایشان هم نیاز داشتند که از معصومین پیروی کنند
و قرآن صراحتا از اعمالی که مارا به شک و ظن وا میدارد نهی کرده و به یقین داشتن در انجام اعمال چه واجب و چه مسحب را توصیه میکند
این قبیل مناظرات هم مطمئنا بر ظن و گمان جامعه چه بسا بدتر شدن اوضاع مثلا حجاب میانجامد
والسلام
ناشناس
سلام و عرض ادب.
کتاب حجاب شرعی آقای ترکاشوند را از دو جهت می شود بررسی کرد.
جهت علمی و پژوهشی و جهت عوامانه و جنبه عمومی.
از جهت پژوهش علمی به اندازه ای تناقض و مخالفت با آیات در آن هست که لاجرم حرف خدا پذیرفتنی است و خواننده ترجیح می دهد که نظرات و استنباط ها و ذهن خوانی های نویسنده را در جهت آگاهی بیشتر و استحکام بیشتر آیات درباره حجاب برداشت نماید..بحث لغوی در کتاب جناب آقای ترکاشوند کاملا شخصی و سلیقه ای است.
جنبه عوامانه کتاب که در این فقره انگار بیشتر استقبال شده به این دلیل که مردم حوصله خوندن کتب رجال و حدیث و بحث لغوی و مستندات تاریخی رو ندارند و ظاهر رو میگیرند و قادر به تشخیص تناقضات و احادیث مجعول نیستند… به هر حال هر کسی با این حد از امکانات علمی باید در درگاه الهی پاسخگو باشه…
ناشناس
در ضمن باید بگویم اینگزارش از گفتگوی بین این دو بزرگوار کامل نیست…
واقعا من به عنوان یک زن برام سوال ایجاد شده!!!
چرا در مورد مسائل ما زنان و پوششمان اینقدر مردان دارند به خودشان زحمت می دهند؟؟؟؟
به چه چیزی میخواهند برسند؟؟
چه سود یا ضرری عایدشان می شود؟؟
مریم
با سلام. به نظرم بحث بسیار جالب است و ادله آقای ترکاشوند بسیار قویتر از آقای سوزنچی عمل میکند.آقای سوزنچی در این مناظره بیش از آن که استدلال کند به تخریب کتاب پرداخته اند. درباره زنان عزادار هم من یک نکته اضافه میکنم که اگر زیارت ناحیه را با آن سند و مصدر ضعیف بپذیریم، که اکثر علما از آن دفاع میکنند، باید این را هم بپذیریم که حضرت زینب در برابر نامحرم مو پریشان کرده اند و این خود یکی از مصادیق موپریشانی اهل بیت امام حسین نزد نامحرم میباشد. سپاس
یک طلبه
مناظره را دیدم و چند نکته:
۱. آقای سوزنچی هم اخلاق را رعایت نکردند و هم طوری سخن گفتند که گویا دنبال نقد علمی نبودند بلکه وظیفه داشتند ادعاهای صاحب کتاب را ضعیف جلوه بدهند تا مبادا مؤمنان گمراه شوند! از این جهت برای ایشان و شیوه باطلی که در مورد مسائل علمی در پیش گرفتهاند شدیداً متأسف شدم.
۲. پاسخهای جناب ترکاشوند بیشترِ اشکالات جناب سوزنچی را دفع میکرد(جز چند مورد) اما جناب سوزنچی در جایی که بطلان برداشتش از کتاب یا بطلان تحقیقش آشکار میشد نه درصدد پاسخ بر میآمدند و نه اقرار به اشتباه میکردند!
۳. به هر روی از مؤسسه فهیم بابت ترتیب دادن چنین جلساتی عمیقاً متشکرم و امیدوارم ادامه پیدا کند.
سینا
چه خوب است چنین مباحثاتی ادامه یابد
علی آقا
چیزی که من از این مناظره فهمیدم تلاش آقای ترکاشوند برای استدلال و تلاش آقای سوزنچی برای تخطئه، برچسب زنی و حمله به شخصیت طرف مقابل هست.
مشخص هست که هدف آقای سوزنچی رسیدن به حقیقت نیست بلکه فقط شکست دادن ترکاشوند در مناظره مد نظر او بوده است. برای سوزنچی و شیوه تفکر او متاسفم.
ش
صحبت هاي آقاي سوزنچي دلايل ضعيفي دارد و بيشتراز اينكه بر بارعلمي مطلب بيافزايد از جنبه هاي تحقير و كوبيدن طرف مقابل استفاده كرده، اينكه مناظره علمي نميشه
ناشناس
با سلام
دیدگاه های آقای ترکاشوند رو قبول ندارم چون استدلال هاشون بسیار ضعیف بود ولی ضمن موافقت با دیدگاه آقای سوزنچی کمی نسبت به شیوه نقادی ایشون انتقاد دارم و در واقع انتظار بیشتری از شخص ایشون داشتم که علمی تر و فنی تر بحث رو تحلیل کنند.
مجید امینی
با سلام استدلالات اقای ترکاشوند درباره این که در عصر پیامبر خیلی حجاب رعایت نمی شد و در زمان خلیفه دوم رعایت حجاب تشدید شده از نظر آیات قرآن خیلی منطقی به نظر نمی رسد . همه معتقدیم که حضرت رسول مکرم اسلام ص تمام و کمال به قران عمل کرده اند و از سوی دیگر قران در چند مورد به پیامبر دستور داده بر اجرای حجاب و پوشش زنان . از جمله :
. «وَ قَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ اْلأُولى ؛ ای زنان پیامبر! در خانه های خود بمانید و هم چون جاهلیت نخستین در میان مردم ظاهر نشوید. اندام و وسایل زینت خود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهید.»(۱)
مراد از جاهلیت اولی همان جاهلیتی است که مقارن عصر پیامبر(ص) بوده و به طوری که در تاریخ آمده آن موقع زنان حجاب درستی نداشتند و دنباله روسری خود را به پشت سر می انداختند به گونه ای که گلو و قسمتی از سینه و گردن بند و گوشواره آنان نمایان بود و به این ترتیب قرآن همسران پیامبر را از این گونه اعمال باز می دارد. البته بدون شک این حکم عام و تکیه آیات بر زنان پیامبر به عنوان تأکید بیشتر است.(۲)
۲. «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ ِلأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ … ؛ ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو روسری های بلند خود را بر خویش فرو افکنند تا شناخته نشوند و مورد آزار قرار نگیرند.»(۳)
۳. «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ … ؛ به زنان با ایمان بگو چشم های خود را فرو گیرند و از نگاه به مردان نامحرم خودداری کنند و دامان خود را حفظ نمایند و نباید زینت خود را آشکار سازند جز آن مقدار که طبیعتا ظاهر است و اطراف روسری های خود را بر سینه خود افکند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)»(۴) پس رعایت حجاب طبق انچه در قران امده از واجبات بوده که پیامبر هم در حکومت اسلامی به ان عمل می کرده است . مگر این که نعوذبالله بگوییم پیامبر قران را تمام و کمال عمل نکرده است . در باب حجاب حضرات زهرای مرضیه س هم اقای دکتر ترکاشوند خیلی دقیق تاریخ را نخوانده اند و احیانا استناد تاریخی روایات را خیلی دقیق بررسی نکرده اند . انجه که می گویند حضرت زهرا س مجبور شدند پارچه روی سرشان بگذارند اما پای ایشان معلوم بوده ، این دقیقا خلاف دستور قران کریم است مگر می شود حضرت زهرای اطهر س که مقام عصمت دارند گناه مرتکب شوند . طبق ایه قران این گونه پوششی که اقای ترکاشوند گفته اند خلاف تعالیم شریعت است مگر می شود معصوم چنین رفتار کنند ؟! سند روایی اقای ترکاشوند ضعیف است .
ناصر امان نژاد
باسلام
در این مناظره جوانب یک مناظره علمی و هدفمند رعایت نشده است.در برابر طرح حجاب شرعی آقای ترکاشوند تنها میتوانم بگویم ایشان می بایست قبل از انتشار این کتاب بطور جدی و بدور از شتابزدگی ابتدا به تاریخ دسترسی بشر به پارچه و تجارت های بین المللی شهرهای مطرح چون مکه با شام و…و همچنین تاریخ دخت ودوز انسان اولیه و ایضا آمار احتمالی کشته شدگان اعراب بدوی(دوره جاهلی)از سرمای شب آب وهوای بیابانی و عقل کلی صاحب رسالت در معضل عریانی صرف(به زعم نویسنده)و همچنین به صنایع دستی چون حصیر بافی ،نخ ریسی،شمشیر سازی ،تهیه زین ویراق اسب ها و کجاوه های شتر و از همه مهمتر آیه تطهیر (از رجس و دنس)در خاندان وحی و…می پرداختند .با این حساب کتابی که آقای ترکاشوند می کنند می بایست مریم عذرا و دیگر قدیسان تاریخ بواسطه این معضل خیالی دکتر (عدم دوخت ودوز پارچه)در وادی برهنگی ولو برای یک بار در انظار افتاده باشند.ازطرفی می توان تنها در یک زاویه نظر دکتر را با احتمالات تایید کرد و آن اینکه اعراب بادیه ای که حتا عرضه تهیه پارچه را نداشته اند مبتلا به برهنگی شده اند.
بهر حال دستور شارع در جهت «عدم برهنگی «ابتدا در میان مسلمانان و سپس در سایر نقاط دنیا است.حالا چه ذهنیات دکتر ترکاشوند با آنها همسو باشد و چه نباشد.اصل دنیای الان ماست که زن اگر نتواند خود را پوشش دهد و یا در این کار تسامح و تساهل ورزد بدون تردید طعمه شهوت مردان لجام گسیخته خواهد شد واز آنها جز ابزاری شهوانی چیزی دیگر نخواهد ماند.
دنیای تحقیق دنیای انصاف بدور از نفسانیت است.
والسلام
ناصر امان نژاد-خرم آباد
ناشناس
سلام فرض کنید امثال من که علمی ندارند به این صحبتها گوش میکنند تا چیزی بفهمند جناب سوزنچی واقعا خلاصه از گفتار شما چی باید یاد بگیرم؟
ناشناس
با سلام. اگر بدون غرض بخواهیم به مقوله حجاب فکر کنیم باید بپذیریم که حجاب مردان و زنان و بحث محرم و نامحرم بسیار ضروری در جهت مقابله با فساد و فحشا است لذا تلاش برای موجه جلوه دادن بی حجابی تلاش برای حکومت شیطان بر دلهای ماست. اگر قرآن و پیامبر و احادیث رو هم کنار بگذاریم از واقعیتی که طبیعت وجود ماست و آنهم غریزه جنسی و تحریک آن است که نمیتوان فرار کرد. با کدوم استدلال و منطق میتوان منکر شهوت آدمها شد ؟ با کدوم منطق و استدلال میشود بی حجابی رو توجیه کرد و گفت که اثری بر تحریک و مفسده ندارد ؟ گرفتاریهای جهان بدون سیره نبی مکرم اسلام و ائمه معصومین یعنی همین اخبار و احوالی که از فسادهای اخلاقی و سیاسی و اقتصادی هر روز و هر روز میشنویم و میبینیم.
ناشناس
اگر به فرض حجاب رو از آیات قرآن استدلال کردید، حدود اون رو چطور توجیه میکنید؟ صورت و کفین. مطمئنا چنین نبوده و نیست.
اجباری کردن حجاب اون هم به این شکل امروزی بماند!
توجیه نکنید. استدلال واضح کنید. من که هیچوقت پاسخی برای سوال های ساده خودم دریافت نکردم. صرفا مقابله و توجیه بوده.
علی
برداشت از دین بدون طی مقدمات علمی افتادن در هلاکت است بدون شک
گرچه توقع این بود که پاسخ های قوی تری داده می شد اما حق می هم به آقای سوزنچی که
روی اشکالات مبنایی تاکید کند.
واقعا آقای ترکاشوند در برداشت از آیات قرآنی پیاده است به معنای واقعی و اصلا الفاظ عربی و ادبیات عرب در حد مقدمات هم بلد نیست می گوید. حفظ فرج یعنی پوشیدن فرج !!! واقعا یک نگاه ساده در آیات و روایات نشان می دهد حفظ فرج اصطلاحی قرآنی به معنای انجام ندادن امور جنسی حرام است و اشکالات متعدد در این کتاب که در این وجیزه نمی گنجد
اصغر جوادیپور
بنده تحقیقات آقای ترکاشوند را بسیار پسندیدم و امیدوارم اینگونه تحقیقات بیشتر انجام شود.
استناد به روایاتی که هم شیعه و سنی قبول دارند منصافنه ترین کار است.
وقتی حدیث داریم که هنگام عن کردن با هم صحبت نکنید، نشان از نیزان فهم و شعور هوام آن دوران میباشد.
حالا مردنی که هنگام عن کردن با هم صحبت میکردن را انتظار دارید حجابشان را اینطور که الان مطرح است نگه میداشتند؟!!!
منتظر
متاسفم برای شما، آقای جوادیپور
استاد سوزن چی متفکر و محقق قرآن، بسیار مدلل در مناظره به موضوع حجاب پرداختید
ناشناس
بنظرم برای دگم اندیشی خودتون متاسف باشید وگرنه حرف ایشون کاملا صحیحه
ناشناس
آقا اصلا من دوست ندارم روسری بپوشم نمیخوام و نمیتونم تحملش کنم زوره؟
معصومه
لااکراه فی دین
سوالی که دارم
ولی هیچ گاه پاسخ قانع کننده دریافت نکردم
واقعا در دین اجبار هست.
آیا دین یک امر تقلیدی هست ، یا اکتسابی وتحقیقی ؟
آیا انسان آلان به آن بلوغ فکری نرسیده ؟
ناشناس
ادامه آیه رو بخونید پاسختون رو می گیرید. راه رشد از غی روشن شده و انسان انتخاب می کنه که رشد کنه یا به ورطه هلاک بیفته.
نمونه بلوغ فکری انسان منقطع از پروردگار و هدایت الهی رو در غرب مشاهده می کنیم. ذلت و خفتی که انسان هوسران دچارش شده، از سگ ورزی گرفته تا آلودگی به انواع رذالت های جنسی، و فروپاشی معنای رفیع انسانیت و نکته جالب همبستگی این میزان انحطاط اخلاقی با کم کردن پوششه.