برای آشنایی بیشتر با تاریخ حوزههای علوم اسلامی، باید راهی سرچشمه زلالش شد. نخستین بذر این «شجره مبارکه» در عهد نبوت پاشیده شد. «علم»، «تعلیم» و … مفاهیمی نبودند که بعدها بر اثر تماس با فرهنگهای یونانی، پارسی و … به جامعه اسلامی وارد شده و در افکار مسلمانان رسوخ یافته باشند. مراجعه به متون اصیل اسلامی ـ قرآن و سنت ـ این حقیقت را به خوبی آشکار میسازد که همگام با اولین آیات وحی الهی، تعلیم و تعلم در جامعه اسلامی مطرح بود.
در سیره پیامبر(ص)، هنگامی که نخستین گروه از اهل مدینه، پنهانی در مکه اسلام میآوردند، پیامبر گرامی(ص) مصعب بن عمیر را همراه آنان به مدینه میفرستد تا احکام اسلام را به مسلمانان بیاموزد.[۱] همین شخص عامل نشر اسلام در مدینه و آمادهساختن زمینه هجرت پیامبر به مدینه بود. و همچنین بعد از هجرت، افرادی را بهعنوان تعلیم حقایق اسلامی به اطراف ارسال میفرمود؛ که برای نمونه میتوان از فرستادن امیرالمؤمنین(ع) به یمن نام برد.[۲]
از سوی دیگر، خود مدینه بهعنوان یک مرکز نیرومند و پرتحرک برای طرح مسائل اسلامی در آمد که آموزگار و ناظر بر آن شخص رسول ﷲ(ص) بود. این حوزه با خصایص و ویژگیهای خود، زمینهساز کلیه حوزههای علمیای بود که بعدها در جهان اسلام شکل گرفت. این ویژگیها عبارتند از:
۱. حضور معلمی مانند پیامبر(ص)
نخستین و مهمترین خصوصیت آن را در وجود معلم و سرپرستی همچون رسول ﷲ(ص) باید دانست. آموزش عالیترین مفاهیم الهی و انسانی در مکتبی که ارتباط مستقیم با وحی دارد، با روح طمأنینه در افراد ایجاد، مطالب به صورت قطعی و بدون احتمال هرگونه اشتباه و انحراف به آنان القا میشود.
۲. سادگی و وضوح مسائل
این مطلب از خصوصیات کلیه مکاتب انبیای الهی است که دقیقترین و عالیترین مسائل را با سادهترین و روشنترین تعابیر بیان میکنند. در این مکتبها نه دیدن دورههای تخصصی لازم است و نه داشتن امتیازات خاص. این جا دیگر آکادمی افلاطون نیست که بر سر در آن بنویسند: هرکس هندسه نمیداند، وارد نشود.
۳. همگانیبودن آموزش
براساس تفکر اصیل اسلامی مبنی بر تلازم «علم» و «تکلیف»، همه مسلمانان مکلف به آموختن بودهاند و بدین جهت مطالب عالی اسلام در همه سطوح جامعه ـ زن، مرد، بیسواد، باسواد، پیر، جوان و … ـ مطرح میشده است و همگان مکلف به یادگیری بودهاند. علاوه بر خواندن قرآن که در اوقات مختلف انجام میگرفت، مسلمانان مکلف بودند یک سوره از قرآن را ـ که غالباً حامل مفاهیم متعدد اسلامی است ـ در هر نماز بخوانند. این خود راهی برای نشر معارف قرآنی در میان جامعه بود.
۴. آموزش دانشهای ضروری
دانش مورد آموزش در این حوزه از اصلیترین و ضروریترین دانشها در زندگی انسانی است؛ به طوری که اسلام از زاویه جهانبینی بیشتر به تفسیر جهان میپردازد تا تبیین آن؛ و از جهت علمی نیز رابطهها بیشتر مورد نظر است: رابطه انسان با خدا، با جامعه، با خود، با حیوانات و … .
بررسی قرآن نشان میدهد بیش ترین مسائل مطرح شده در آن عبارتاند از: معارف الهی ـ از توحید تا معاد ـ مواعظ و اخلاق، قانون (فقه) و تاریخ. همین علوم زیربنای کلیه مسائل اسلامی است که در حوزه مدینه در زمان حیات پیامبر ـ و بعدها در کلیه حوزههای علمیه ـ مطرح میشده است؛ طرح همین مسائل، اساس تحولات شگرف اسلام در جامعههای انسانی بوده است.
حدیثی در مصادر اهل سنت[۳] و شیعه[۴] از پیامبر(ص) نقل شده که علم سه چیز است: آیة محکمة، فریضة عادلة، سنة قائمة. در تفسیر این حدیث بین دانشمندان اسلامی اختلاف وجود دارد؛ ولی برخی آن را بهمعنای عقاید، فقه و اخلاق تفسیر کردهاند؛ که اگر شواهد ادبی و تاریخی آن را تأیید کند، معنای بسیار جالب و زیبایی است.
۵. متون آموزشی اصیل و متقن
متون آموزشی، در درجه اول قرآن بود و در درجه بعد سیره و سنت پیامبر گرامی(ص) که میان مسلمانان دهان به دهان نقل میشد و خود شاهد و ناظر آن بودهاند.
۶. حضور طلاب علم از سرزمینهای دیگر
نسبت به مسلمانان خارج مدینه، خداوند متعال از آنان میطلبد که از هر گروه، دستهای به مدینه هجرت، و پس از آشنایی با بینشهای اسلامی، مردم خویش را هدایت کنند.[۵] اگرچه ظاهر آیهی «نفر» صریح است در هجرت افراد به حوزه علمی مدینه برای آموزش معارف اسلامی؛ ولی از مراجعه تاریخ و تفسیر چندان نمیتوان دریافت که پس از این آیه، مسلمانان چگونه به مدینه آمده و مسائل اسلامی را میآموختهاند. ولی در زمان ما مفهوم این آیه به خوبی اجرا میشود و خود شاهدیم که چگونه از شهرها و کشورهای مختلف اسلامی، صدها و هزاران نفر از عاشقان اسلام به حوزههای علمی مهاجرت، و پس از اندوختن توشهبار علمی، عازم دیار خود شده و همچون کوهی استوار در مقابل انحرافها و کجیها ایستاده، به نشر و طرح مسائل اسلامی میپردازند.
و بدین سان نخستین حوزههای علوم اسلامی شکل گرفت و بهدست توانای رسول ﷲ(ص) آغاز به کار کرد و به همت و پایمردی فقها و علمای بزرگ پاسداری و نگهبانی شد.
(نقل از کتاب نگاهی به دریا، ج۱ (قم؛ مؤسسه کتابشناسی شیعه)؛ با اندکی ویرایش)
(تصویر از وبگاه آیتﷲ مددی)