مدتی است انتشار خبر انتصاب زنان به جایگاههای مدیریتی حوزههای علمیه خواهران، از جمله انتصاب یک مدیر استانی بهعنوان اولین مدیر استانی حوزههای علمیه خواهران، انتصاب معاونت فرهنگی تبلیغی خانم ظهیری و معاون آموزشی حوزههای علمیه خواهران خانم فریده داوودی، بازتابهای متفاوتی داشته است.
برخی این اقدام و انتصابات را تاریخی، برخی آن را کمنظیر و برخی دیگر با طرح این مسأله که مدیریتهای کلان حوزههای علمیه خواهران، در دست مردان است به بیان دیدگاههای خود پرداختند.
بازتابهای متفاوت و تعجبآمیز این انتصابات را میتوان شروعی برای یک مطالبه در سطح حوزههای علمیه خواهران دانست؛ مطالبهای برای سهمگیری مدیریتی؛ سهمی که بعد از گذشت سی و اندی سال از تجربه مردانه در حوزههای علمیه خواهران، زمانی برای بلوغ یافته و اینک در مسیر ظهور استعدادها برای زنانه شدن مدیریت حوزهها گام برمیدارد.
کسب جایگاههای مدیریتی در حوزههای علمیه خواهران، بیش از هر چیز نیازمند ارتقای سطوح تشکیلاتی مدیران زن (تخصص، تعهد)، پرهیز از خردهانگاری به مجموعه زنان و باورمندی به توانمندی مدیران زن در حوزههای علمیه خواهران خواهد بود.
سهم زنان در مدیریت حوزه را صرفاً یک آرزو و یک آرمان نمیتوان دانست؛ بلکه این سهم گویای نیاز مجموعهای خوشفکر، خلاق و نوآور است تا بتوانند افق و چشمانداز حوزههای علمیه خواهران را به حسب متون درسی، تهذیب و تربیت بانوان طلبه، بر اساس انگارههای متعلق به «جنس زن» ترسیم و تعریف نمایند.
شاید بعد از گذشت سی و اندی سال از مدیریت مردانه در حوزههای علمیه خواهران، زمان باورمندی به زنانهشدن مدیران فرارسیده است… .