این دو استاد حوزه علمیه قم که از شاگردان آیتﷲ تبریزی نیز بودهاند و البته به عنوان طیف نجفی استادان حوزه قم شناخته نمیشوند، ضمن مقایسه میان روش فقهی میرزا جواد تبریزی با دیگر استادان و فقهای معاصر قم از ویژگیهای درس میرزا سخن گفتند.
حجتالاسلام والمسلمین شیخ حسنعلی خزائلی نجفآبادی که ۲۵ سال در جلسات درس میرزا جواد تبریزی در حوزه علمیه قم شرکت کرده و کتابی نیز با عنوان «اینچنین بود استاد» درباره زندگینامه این استاد فقیدش تألیف کرده است، در گفتوگو با مباحثات گفت: «از همان نخستین ایام مهاجرت اجباری آیتﷲالعظمی میرزا جواد تبریزی به قم در سال ۱۳۵۵ شمسی در خدمت ایشان بودم و نزدیک ۲۵ سال در دروس خارج فقه و اصول ایشان در قم شرکت کردم. ایشان یکی از فقهای متواضع بود و خیلی زود اوج گرفت.»
استاد خزائلی که یکی از ممتحنین شفاهی حوزه علمیه قم و استادان دروس خارج نیز به شمار میرود، با اشاره به تسلط بالای میرزا جواد تبریزی از ایشان با عنوان «فقیه مستنبِط» یاد کرده و گفت: «آیتﷲ خویی گفته بودند که میرزا جواد تبریزی فاضل و مجتهد مطلق است.» استاد خزائلی به پرکاری، حافظه قوی و ارادت میرزا به ساحت مقدس اهل بیت(ع) اشاره کرد و از این عوامل به عنوان دلایل موفقیت میرزا یاد کرد. این استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم از استحضار و تسلط میرزا و قدرت تببین آن مرجع فقید به عنوان ویژگیهای برجسته میرزا نام برده و گفت: «من مکرر در درس به طلبههای جوان یادآور شدهام که باید مسائل اصولی را موقع تدریس، بر مسائل فقهی تطبیق کرد و آیتﷲ تبریزی در درس خودشان به این شیوه عمل میکردند. ایشان در هر مسأله فقهی که وارد میشدند به قواعد اصولی و رجالی هم اشاره میکردند. شما همین مکاسب شیخ را نگاه کنید. یا به تنبیهات باب معاطات و استصحاب نگاه کنید که شیخ چه کرده و چگونه آنها را با مسائل اصولی و فقهی آمیخته کرده است. در اصول نیز آقای تبریزی صاحبنظر بودند و بدون صاحبنظر شدن در اصول نمیشود فتوا داد. به قول مرحوم آیتﷲ مشکینی که سر درس میفرمودند که باید انسان «ابوالمبنا» شود. فتاوای نابهجایی که گاهی در قم صادر میشود، نشان میدهد که باید روی صاحبنظر بودن و مبنا داشتن حساس بود. آقای تبریزی بیحساب و بدون قواعد حرف نمیزدند.»
استاد خزائلی نجفآبادی با اشاره به اینکه آیتﷲ تبریزی مقید بود که سند روایات را بررسی کند، گفت: «خواندن سند روایات برکت میآورد و به تقویت درس کمک میکند. من در این ۲۵ سال ندیدم که ایشان سند روایت را نخواند و همیشه میفرمود که کار بکنید تا به سند روایات مسلط شوید. یکی از دغدغههای ایشان نوشتن طبقات الرجال بود و همیشه نگران بودند که از دنیا بروند و نتوانند آن را تکمیل کنند.»
این شاگرد مرحوم میرزا جواد تبریزی به نگاه میرزا به روایات اشاره کرده و گفت: «برداشت ایشان از روایات کاملا سالم و مبتنی بر ذوق صحیح و فارغ از شتابزدگی بود. ممکن است کسی اصول را بداند ولی ذوق سالمی در برداشت از روایات نداشته باشد. فلذا میبینیم برخی فتاوا فاقد مبنای اصولی است و اینگونه فتوا دادن درست نیست. البته این عنایت را خداوند به هر کسی عطا نمیکند.»
استاد خزائلی با اشاره به اینکه آیتﷲ تبریزی در بیان خود همواره به «مذاق شرع» اشاره میکردند، گفت: «ما چنین دلیلی نداریم، ولی من بعد از بررسی متوجه شدم که ایشان این اصطلاح را از استادشان آیتﷲ خویی گرفته بودند و منظورشان این بود که با در نظر گرفتن کلیت آیات و روایات میتوان به مستدل بودن یا نبودن یک فتوا پی برد. مثلا همین فتوای محرم بودن دخترخوانده و ممنوعیت ازدواج با وی از مصادیق فتاوایی است که با مذاق شرع نمیسازد، چرا که محرمیت در شرع، راه و اسباب مشخصی دارد. پس استدلال به «مذاق شرع» مستند به آشنایی ایشان با آیات و روایات و تاریخ بود.»
حجتالاسلاموالمسلمین خزائلی که سالها در محضر بزرگان مدرسه فقهی و اصولی قم درس خواندهاند، به اعتقاد و ارادت آیتﷲ تبریزی به آیتﷲ بروجردی اشاره کرده و گفتند: «عمده استفاده آقای تبریزی از آقای خویی بوده و ذکاء و دقت نظر ایشان از همان ابتدا مورد توجه آقای خویی بوده است. با این حال سر درس، گاهی مبانی آقای خویی را نقد میکردند و در عین حال، احترام ایشان را حفظ میکردند. آیتﷲ بروجردی هم ایشان را قبول داشتند و در همان زمان حضور اولیه آقای تبریزی در قم، ایشان را به عنوان یکی از ممتحنین حوزه علمیه قم انتخاب کرده بودند.»
این استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم درباره نگاه میرزا به فلسفه گفت: «ایشان هرچند به مدارس و مکاتب فلسفی خوشبین نبود، ولی به مسائل فلسفی مرتبط به اصول فقه تسلط داشت. مثلا درباره بحث اراده که آخوند در کفایه گفته است: «قلم اینجا رسید سر بشکست» در اینجا برخی معتقدند که آخوند در اینجا قائل به جبر شده است. اما به نظر من اینطور نیست. مرحوم آیتﷲ تبریزی در اینجا میفرمود که لازمه حرف آخوند «شبه جبر» است و این نشان میداد که به فلسفه هم آشنایی لازم را دارند. همچنین در فهم و نقل کلمات فلسفی دشوار مرحوم غروی اصفهانی و نقد آنها نشان میداد که به فلسفه مسلط است.»
استاد خزائلی ادامه داد: «در تشییع جنازه آقای تبریزی دیدم که استادم آیتﷲ انصاری شیرازی نشسته و گریه میکند. ایشان بعدها به من فرمودند که من در درس لمعه آقای تبریزی در مسجد نو قم در زمان آقای بروجردی شرکت میکردم.»
این استاد درس خارج درباره جایگاه فقهی آیتﷲ تبریزی گفت: «ایشان یک فقیه کامل بود، به گونهای که درباره ایشان برخی تعبیر میکردند که ایشان جلد دوم آیتﷲ خویی بود. این به خاطر قدرت استنباط و ممحض بودن ایشان در فقاهت بود.» استاد خزائلی در ادامه به «سریعالبکاء بودن» آیتﷲ تبریزی اشاره کرد و گفت که ایشان مجلس روضه را با هیچ چیز معاوضه نمیکرد.
همچنین حجتالاسلاموالمسلمین شیخ حسن قیومی تهرانی از اساتید باسابقه حوزه علمیه قم که سالهاست در مدرسه فیضیه و نیز مدرسه آیتﷲالعظمی تبریزی به تدریس سطوح عالی حوزوی اشتغال دارد، درباره استادش میرزا جواد تبریزی به مباحثات گفت: «فقه مثل مومی در دستان ایشان بود. ضمن اینکه عقبه داشت و تکیهگاهی مثل آیتﷲالعظمی خویی در عقبه ایشان قرار گرفته بود.»
استاد قیومی با اشاره به آبشخور ناب افکار آیتﷲ تبریزی و مشوب نشدن آن با افکار حاشیهای گفت: «آمیخته نشدن فلسفه و مطالب انتزاعی با اصول فقه و مطالب متعارف از دغدغههای آیتﷲ تبریزی بود و در عین حال، ایشان معتقد بود که هر کسی نباید فلسفه بخواند. غالب کسانی که ذهنیت انتزاعی فلسفی ندارند، با خواندن فلسفه و عرفان اسلامی در تعبدات شرعی زمخت میشوند و رقت قلب خود را از دست میدهند و این سبب انحراف و رویگردانی از نقلیات میشود. به همین سبب ایشان مایل نبود که در مدرسهاش فلسفه و عرفان تدریس شود.»
استاد قیومی که نزد بزرگان شاخص دانشآموخته دو حوزه نجف و قم درس خوانده و نیز فارغالتحصیل علوم اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی است، در مقام مقایسه دو مدرسه نجف و قم گفت: «ما قمیها و آقایان نجفی در یک پارادایم رشد کردهایم و کتابهای یکسانی را خواندهایم. حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، آقای خوانساری، آقای حجت و آقای بروجردی همگی درسخوانده نجف هستند. اما چند ویژگی سبب شده که این تفاوتها ایجاد شود. از نظر جامعهشناختی میشود گفت که زمان و محیط جغرافیایی در شکلگیری این تفاوتها بیتأثیر نبوده است. زمان و مکان سبب شد که قمیها دچار تغییراتی شوند و این تغییرات در نجف شکل نگرفته است. البته من قصد قضاوت ارزشی و ارزشگذاری ندارم و تنها به دنبال گزارش وضعیت این دو حوزه هستم. بعد از مشروطه و انقلاب اسلامی، آداب و سنن ما درگیری بیشتری با غرب پیدا کرد و گفتمان ما را تغییر داد. این تغییر گفتمان به تغییر گفتار هم منجر شد و مغلقگویی از قم رفت و سادهگویی و بیان روان در دروس و آثار قمیها پررنگتر شد. همچنین بعد از آقای بروجردی، توجه به مذاق عرفی در قم رواج یافت و فلسفهزدایی از اصول فقه نیز جدی گرفته شد. این چالشها در نجف کمتر ایجاد شد و متدها و اسلوبها خیلی شکسته نشد، ولی قمیها پس از انقلاب دچار تحول عظیمی شدند و فتاوای شاذ و حتی غیرمقبولی که شاهد بودهایم، هرچند با دغدغه حل معضلها صادر شده ولی به دلیل فقدان گفتگو کار را به افزایش اختلافات کشانده و همچنین غیرمستدل بیان شده است. با این حال آقای تبریزی تابع دلیل بود و به شهرت و اجماع بهای زیادی نمیداد و از این نظر تابع شیخ انصاری بود. پس من اصلا تفکیک قمی و نجفی را به طور کامل قبول ندارم و به نظرم هر دو در یک پارادایم تعریف میشوند و به شدت در هم تنیده هستند.»
این شاگرد مرحوم آیتﷲالعظمی میرزا جواد تبریزی با اشاره به اینکه مردم از ما انتظار دارند که مشکلات آنها را حل کنیم و فتاوای راهگشا صادر کنیم، افزود: «خروجی کنونی حوزه علمیه قم با این خواسته مردم متناسب نیست، هرچند شاید بشود گفت که به دلیل همان مسائلی که گفته شد، از این منظر از حوزه نجف جلوتر افتاده است.»
استاد قیومی با اشاره به اهتمام آیتﷲ تبریزی به برخی مناسک و شعائر شیعی گفت: «بخشی از این مسأله به ویژگیهای فردی ایشان و روحیاتشان برمیگردد و بخشی نیز به تأثیرات محیطی و تأثیرگذاری استادان ایشان مربوط است. البته همه بزرگان به این مسائل و شعائر اهمیت میدادهاند و در همین قم ما آیتﷲالعظمی مرعشی نجفی و آیتﷲالعظمی گلپایگانی را دیدهایم که اعتنای ویژهای به این شعائر داشت، اما از جهت زمانی و مکانی شرایطی ایجاد شد که آقای تبریزی لازم دید به دیگران بفهماند که مرجعیت باید مانع از به باد رفتن دستاوردهای هزار و چند صد ساله تشیع در گرداب نابخردان و جریان مرموز وهابیت شود. ایشان، آیتﷲ وحید، مرحوم آیتﷲ فاضل لنکرانی و آیتﷲ صافی ضرورت دیدند که مانند مردم کوچه و خیابان به راه بیافتند تا مانع از کمرنگ شدن این مسأله شوند. به نظر اینجانب باید بر رونق این سنت حسنه افزوده شود، چرا که با همین چیزهاست که تشیع باقی مانده است. تکیه بر بحث وحدت اسلامی نباید مانع از بیتوجهی به این مسائل شود.»
مرصاد
با سلام
ممنون از شما که واقعیت هارو گفتید، این عزیزان خیلی بزرگوار بودند و هستند،
و خداوند توفیق شاگردی را به بنده داده که در محضرشان باشم،
امسال هم خدمت استاد خزائلی (در درس خارج فقه) هستیم.
مرصاد/ قم
حمید
خداوند حضرت آیت الله العظمی تبریزی را رحمت کند , و خدا به شما هم خیر بدهد که به زندگانی این مرد بزرگ پرداختید , ولی کاش اینقدر به جای استفاده از حضرت آیت الله تبریزی از کلمه میرزا استفاده نمیکردید