حجتالاسلام والمسلمین روستا آزاد، معاون فرهنگی دفتر تبلیغات:
سیل اخیری که در کشور رخ داد، بهار تلخ و نگرانی را برای مردم ما رقم زد و هنوز هم بسیاری از مردم، متأسفانه گرفتار هستند. اما در کنار این مصیبت بسیار بزرگ، همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، با وقوع این سیل، شاهد سیل همدلیها و کمکها نیز بودیم و این نشانگر این بود که امید و همدلی و ارزشهای انسانی همچنان در کشور و میهن اسلامیمان پابرجاست و دیدیم که بر خلاف آنچه که در رسانههای دشمن پمپاژ میشد، مردم عزیزمان همچنان بر عهد برادری و انسانیت خود، بیش از پیش استوارند؛ چراکه برخی از رسانهها چنین وانمود میکردند که انسانیت و رحم در ایران، از بین رفته است و هر چه ارزش انسانی وجود دارد، در غرب است. اما چیزی که رخ داد، نشانگر این بود که آنچه در این رسانهها گفته میشود، صحیح نیست و طبق آنچه که بزرگان از جمله رهبر انقلاب بارها فرموده بودند، مردم ایران اسلامی، مردمانی نوعدوست و نیکو صفت هستند و سرشت آنها، بر اساس آموزههای دینی و انسانی، سرشتی پاک و خیرخواه است؛ همچنان که جمع حاضر، از افرادی هستند که بر اساس احساس وظیفهی دینی و انسانی خود، اقدام به کمکرسانی به هموطنان آسیبدیده از سیل شتافتند و یقیناً دلیل اول این اقدام آنها آیهی شریفه «یقُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّه» بوده است. گرچه البته این حضور عزیزان ما، در رسانهها، بسیار به چشم آمد ولی هدف، فقط کمک به همنوعان و هموطنانمان بوده است.بخشی از طلابی که در این ماجرا به کمک مردم شتافتند، ملبس به لباس روحانیت بودند و تعداد فراوانی از ایشان نیز، لباس شریف روحانیت را به تن نداشتند. البته این حضور در صحنه، فقط مختص به روحانیون نبوده است و از تمام مردم و نهادهایی که احساس وظیفه کردند، در این ماجرا حضور یافتند.
اگر قصد این را داریم که حضور طلاب را در اینگونه وقایع پوشش خبری دهیم، میبایست خیلی تأکید بر حضور طلبهها نداشته باشیم و به این نکته توجه کنیم که بهترین نوع تبلیغ، این است که طلبهها در قابهای متفاوت و در کنار مردم، دیده شوند. در واقع نیاز نیست که خیلی روی حضور طلبهها مانور دهیم و در سخنان رهبری هم دیدیم که ایشان، اسمی از قشر خاصی نیاوردند. این رویه را در ماجرای حضور طلاب در جبهههای جنگ نیز شاهد بودیم که حضور طلبهها در جنگ تحمیلی و دفاع از کشور عزیزمان، بسیار پررنگ بود، اما تأکید خاصی در تبلیغات بر آن نشده است.
نکتهی دیگر این است که نباید این کمکرسانیها، منقطع باشد و حیف است که این حضور، تداوم نداشته باشد و ما هم در دفتر، به این روند کمک خواهیم کرد و باید سعی بر این باشد که طلاب بومی به این مناطق اعزام شوند، زیرا از این به بعد هم نیاز به حضور روز افزون طلاب در مناطق آسیب دیده هستیم.
حجتالاسلام والمسلمین مجید فاطمی ارفع، مسئول بسیج طلاب و روحانیون استان خراسان رضوی
خواهشمندم در این جلسه، سخنان بنده را نه با عنوان اجراییای که در بسیج دارم که به عنوان مدیر یک مدرسهی علمیه بشنوید. بنده بهعنوان مدیر یکی از مدارس علمیهی مشهد با ۱۱۰ طلبه، باید عرض کنم که نسل طلاب جوان امروزی، به مراتب انقلابیتر و مجاهد است و این مدیران مدارس هستند که میبایست مقداری بیشتر، به زیرساختهای حضور طلاب در عرصههای اجتماعی توجه داشته باشند. یکی از فرمایشات رهبری در مورد وظایف و رسالتهای طلبهها و روحانیون که جای تأمل دارد این است که ایشان سه وظیفهی هدایت دینی، هدایت سیاسی و حضور هدایتگر و میدانی در خدمات اجتماعی را برای طلاب، برشمردند و محل بحث بنده در این جلسه، وظیفهی سومی میباشد که البته متأسفانه عمدتاً ما از آن غافل بودهایم.
همانطور که حاجآقای روستاآزاد اشاره داشتند، در این روزها که حضور پررنگ طلبهها در مناطق آسیبدیده، در رسانهها بسیار به چشم آمد، رهبر انقلاب در فرمایشات اخیرشان هیچ اسمی از گروه خاصی از امدادگران و از جمله طلاب، نبردند. بهنظر بنده علت این کار رهبر عزیزمان این بوده است که از نظر ایشان، این وظیفهی طلاب بوده است که به کمک مردم بشتابند و توقع از طلاب هم همین است، گرچه متأسفانه غالب روحانیون از حضور اجتماعی خود، غفلت کردهاند در حالیکه همانطور که رهبر انقلاب در مورد حضور هدایتگر و میدانی در خدمات اجتماعی توسط روحانیون میفرمایند، حضور طلاب در این عرصه باعث میشود نیروهای مردمی به صحنه بیایند.
امروز در حوزهی علمیه، روند کلی و فرآیند تربیت طلاب، متأسفانه به سمت عرصههای خدمات اجتماعی نیست و اگر هم کاری انجام میشود، توسط طلبههای جوانی است که خودشان و بهصورت خودجوش احساس وظیفه کردهاند. بهنظرم یکی از برکات سیل اخیر این بوده است که جلساتی در حوزهی علمیه در حال شکلگیری است تا از طریق آنها، الگویی برای خدمترسانی طلاب در عرصههای اجتماعی شکل بگیرد و سهم همهی نهادهای حوزوی در چنین کمکرسانیهایی، به صورت دقیق، مشخص شود.
نکتهی دیگری که مایلم به آن اشاره داشته باشم این است که طلبهها، کار فرهنگی فراوانی را انجام میدهند؛ اما با توجه به تجربهای که داشتهام لازم است عرض کنم که کار فرهنگی طلبهها، پیوست اجتماعی ندارد و از همینرو، اثر بخشی آن، زیر سوال میرود. به زبان سادهتر ما طلاب اقدام به تولید کالا و محتوای فرهنگی مینماییم در حالیکه کار ما، لزوماً مخاطب ندارد.
یکی از دلایل اینکه حضور طلاب در کمکرسانی به سیلزدهها برجسته میشود، نه بهخاطر کار رسانهای، که به خاطر جنس کار بود، زیرا در این ماجرا، طلاب حضور اجتماعی فعالی را داشتند و همان چیزی رخ داد که رهبری فرموده بودند؛ البته سخن بنده بهمعنای این نیست که رسانه نباید وجود داشته باشد. مردم وقتی حضور طلاب را در عرصهی اجتماعی و زندگی خود شاهد باشند، تأثیرپذیری بیشتری از روحانیون و طلاب خواهند داشت.
امروزه در سطح مدیران انقلابی حوزهی علمیه، شاهد حضور مدیران سنتیای هستیم که به اقتضای زمان توجهی ندارند و طلاب را بهگونهای تربیت میکنند که میبینیم با وجود گذشت سالها پس از مدیریت، دغدغهی مدیر مدرسه، همچنان تلفن همراه طلبه است! این، فاجعه است که متوجه این نباشیم که همین تلفن همراه میتواند اسلحهی طلبه و ابزار کار او باشد. از همینرو معتقدم که ما امروزه به مدیریت جهادی نیاز داریم تا بتوانند طلبهها را در راستای اهداف انقلاب اسلامی تربیت کنند و ذیل همین مطلب، بنده بر این باورم که تربیت جهادی، ذیل مدیریت جهادی شکل میگیرد و اینها توأمان با هم شکل میگیرند و در همینجا نظام ولایی مطرح میشود و باید مدیر مدرسه و طلبهی تحت مدیریت او در این راستا تلاش داشته باشند و کار جهادی انجام دهند و البته این واضح است که کار جهادی، غیر از گوشهنشینی و درس خواندن است.
آنچه که در حوزهی علمیه از آن غافل بودهایم، عدم توجه به رسانه بوده است؛ در حالیکه باید حوزه و طلاب به سمت مستندسازی حرکت کنند.
کار جهادی به معنای تلاش و بذل جان و مال در راه دین و مردم میباشد و از همینرو اگر حوزهی علمیه در مقابل دشمن و در خط مقدم، ایفای نقش نداشته باشد، دچار شکست حتمی خواهد شد، لذا، مدیران و مسئولان حوزه باید طلاب را نسبت به حضور در کارهای جهادی، دغدغهمند تربیت کنند در حالیکه میبینیم متأسفانه گاهی برخی از مدیران با این نوع نگاه مخالفت میورزند. به همین دلیل است که تأکید میکنم که باید مدیران حوزه، به طلاب، نسبت به مسائل روز و اجتماعی شناخت لازم را بدهند. اگر نوع نگاه طلبه، جهادی و حضور اجتماعی باشد، او میتواند تأثیر مضاعفی بر جامعه داشته باشد و از همین رو است که باید تمام اهداف تربیت طلبه، مبتنی بر روند جهادی باشد و البته این فرآیند هم نیازمند زمینهسازی عقلانی و اخلاقی است.
در پایان لازم است که عرض کنم با اینکه سیل، مصیبتها و تلخیهای فراوانی را برای مردم و کشور عزیزمان رقم زد، اما حضور همدلانه و یکپارچهی طلاب و روحانیون اتفاقات بسیار خوبی را در بین مردم رقم زد، چراکه دیدیم طلاب از روی تکلیفی که بر دوش خود حس کرده بودند، در راستای خدمت به مردم کوشش مینمودند و نباید از وظایف طلاب در عرصهی خدمات اجتماعی غفلت کنیم که در غیر این صورت، طلاب، دچار انفعال خواهند شد و یا به حاشیه رانده میشوند و یا به راههایی کشیده خواهند شد که با وظایف روحانیت، منافات دارد. لذا، لازم است که در حوزهی علمیه، طلاب را با عرصهی اجتماعی، آشنا کنند و از اجتماع و اقتضائات اجتماعی، به او شناخت لازم و کافی را بدهند تا طلبه، فعال باشد و نه منفعل.
حجتالاسلام والمسلمین داود صالحی
این روزها در ضرورت حضور طلاب در عرصههای خدمات اجتماعی، صحبتهای بسیاری شده است، ولی در مورد مصداقهای عملیاتی شدن این حضور، کمتر حرف زده میشود.
بهنظرم چند اتفاق در کشورمان رخ داد که مبدأ یکسری جریانات شد. یکی، جریان فوت مرحوم مرتضی پاشایی بود که در آن، جریانات رسمی کشور و گروههای حزبﷲ پی به قدرت رسانه بردند. دیگری وقوع زلزلهی سرپلذهاب بود که موجب حضور سلبریتیها در عرصه شد. جریان دیگر، سیل اخیری بوده است که موجب حضور فعال جریانات انقلابی و بهخصوص طلبهها در عرصه شد و لازم است به این توجه داشته باشیم که باید با بررسیهای دقیق، اجازه ندهیم این حضور و خدمترسانی، دچار حواشی شود.
تجربهی بنده نشان میدهد که اساساً نباید به عرصهی فضای مجازی بهعنوان تهدید نگاه شود و اتفاقاً بسیار فرصت مناسبی را در اختیار ما میتواند قرار دهد که چندین برابر تهدیدها، تأثیر مثبت داشته باشد. توصیه میکنم ما طلاب کتاب «انقلاب شبکههای اجتماعی» را مطالعه کنیم. این کتاب فوقالعاده، بسیار خوب توانسته به قدرت شبکههای اجتماعی اشاره داشته باشد و ما میتوانیم با مراجعهی به این کتاب، نگاه فعالانه نسبت به شبکههای اجتماعی داشته باشیم و حس انفعالمان را کنار بگذاریم.
براساس تجربهای که دارم به جرأت عرض میکنم که مردم، حاضرند به طلبهها اعتماد کنند و مردم، دارای اموال زیادی هستند که میخواهند در راستای کمکرسانی به دیگران از آن، استفاده کنند، ولی نمیدانند این اموال را چگونه و تحویل چه کسی بدهند که به دست نیازمندان واقعی برسد و ما باید بتوانیم اعتماد مردم را جلب کنیم که ما را رابط بین خودشان و نیازمندان قرار دهند و ما باید از ظرفیتهای لازم، بهره ببریم؛ ضمن اینکه وقتی با نگاه خدمت به مردم وارد عرصهی خدمات اجتماعی شویم، زمینهی کارهای فرهنگی و تأثیرگذاری هرچه بیشتر، فراهم خواهد بود.
حجتالاسلام والمسلمین میلاد امینی موحد، مسئول مرکز رسانهای صف
در حال حاضر در برخی مناطق خوزستان، همچون جنوب اهواز و برخی از شهرها و روستاها، وضعیت مساعد نیست که البته با حضور سردار سلیمانی و مدیریت ایشان، وضعیت در این مناطق نیز سعی میشود کنترل شود.
مقدمهی دوم در مورد تفاوت سیل لرستان و خوزستان است. در لرستان ارتفاع شهر، بالاست و از همینرو آب در شهر نمیماند و باید گل و لای باقیمانده را تخلیه کرد در حالیکه ارتفاع خوزستان نسبت به دریا کم است و لذا، آب در شهر باقی مانده است.
در مورد بحث سیل و رسانه، افرادی هستند که از آب گلآلود ماهی میگیرند و به دنبال تخریب بوده و هستند که از جملهی این طیفها میتوانم به گروههای ضد نظام و تجزیهطلبها اشاره داشته باشم. این طیفها به شدت در برخی از شهرها، مشغول فعالیت رسانهای شدید تخریبی هستند و از همینرو میبایست مراقب افراد و گروههایی که در مناطق سیلزده، اهداف دیگری را از طریق رسانهها دنبال میکنند، باشیم. اما متأسفانه آنچه که در حوزهی علمیه از آن غافل بودهایم، عدم توجه به رسانه بوده است؛ در حالیکه باید حوزه و طلاب به سمت مستندسازی حرکت کنند و البته این، کار سختی نیست و از طریق تلفن همراه به راحتی میتوان مستندهای یک دقیقهای، به منظور اطلاعرسانی تولید کرد و اگر حوزه میتوانست سفیران رسانهای و مستندساز تربیت کند،حضور طلاب در حوادث غیرمترقبه همچون سیل اخیر، بسیار موثرتر میبود. ما تا به حال یازده مستند گزارشی تحت عنوان خاکریزهای خوزستان آماده کردیم که از شبکهی سه در حال پخش است. البته غیر از این، برنامههای دیگری را نیز تولید کردهایم و حاضریم تجاربمان را در اختیار طلاب قرار دهیم.
امروز به مدیریت جهادی نیاز داریم تا بتوانند طلبهها را در راستای اهداف انقلاب اسلامی تربیت کنند. مدیران و مسئولان حوزه باید طلاب را نسبت به حضور در کارهای جهادی، دغدغهمند تربیت کنند.
واقعیت این است که اتفاقات خوبی از سوی مردم و طلاب رخ میدهد، اما از آنجاییکه اطلاعرسانیهای لازم، صورت نمیگیرد، مشکلاتی برای مردم و نظام ایجاد میشود که برخی از آنها را شاهد هستیم. لازم است به این نکته اشاره داشته باشم که متأسفانه در این مدتی که برخی از شهرها دچار سیل شدهاند، شاهد پمپاژ منفی اطلاعرسانی در این مناطق و بهخصوص خوزستان بودهایم و البته متأسفانه برخی از افراد نیز نادانسته به این مسئله، کمک میکردند.
«الصَرخی» کیست و در پی چیست؟
اجلاسیهی جامعه مدرسین؛ در میان مردم یا پشت درهای بسته؟
عرصههای تحوّل در حوزه علمیه
روحانیت، حوزههای علمیه و اغتشاشات آبان 98