قتل طلبه همدانی، همچون قتل طلبه مشهدی و پیش از آن قتل طلبه تهرانی در متروی شهر ری، نه نشانه «سقوط اعتبار روحانیت» در انظار مردم است و نه به دلیل معضلات موجود در جامعه سیاسی و روحانیت ایران میباشد.
این قتلها به نحوی با شدت از سوی شبکههای ضدانقلاب مورد پوشش قرار میگیرد که گویی نهضت قهرمانانه آخوندکشی در میان ملت بیدارشده ایران برپا شده! درحالیکه اصلا و ابدا چنین اتفاقی نیفتاده است. چرا؟
هر سه قتل توسط افرادی اوباش و بیسروپا با سابقههای جرم و بزهکاری و شرارت صورت گرفته است. نه توسط مجاهدانی راسخ و معتقد که اگر رزمآرای انگلیسیِ خائن به وطن را با فتوای علما ترور میکنند، نماز اول وقتشان هم ترک نمیشود و هرگز سابقه حتی یک نزاع خیابانی شخصی هم نداشتهاند.
در هر سه قتل ما شاهد بزن درروهای بزدل و حقیری هستیم که از پشت و غافلگیرانه به طلاب گمنام و سادهای یورش بردهاند که حتی یک فعال سیاسی مطرح در محل تحصیل و کار خود نیز نبودهاند و فقط به صرف عمامه داشتن، فرزندانشان یتیم شدهاند. یعنی ادامه یک اخلاق عقیم مجاهدینی(مجاهدین خلق) به شکل «ترور کور» که تنها ثمره آن نفرت عمومی برای عاملان و حامیان آنهاست.
نکته جالبتر، سیل حمایت اکانتهای فیک و جعلی از این اقدامات و قهرمانسازی از آنان است که لااقل وجهه ظاهری را نیز نمیتوانند حفظ کنند و با شعف از این قتلها و ترورهای کور یاد میکنند. پر واضح است که چنین افرادی به محض رسیدن به قدرت، چه قتلعامی از اصناف مختلف به راه بیندازند.
در طول تاریخ، همیشه روحانیون مخالفان و دشمنان کم و بیشِ خود را در میان خاص و عام داشتهاند. مگر این نبود که در سالهای دور میگفتند آخوند سوار نکنید که ماشینتان پنچر میشود؟
آیت اللّه شیخ علىپناه اشتهاردى در درس اخلاقشان در مدرسه فیضیه از قول امامخمینی نقل میکنند که شیخ عباس قمی(صاحب مفاتیح) را در گرمای سوزان از اتوبوس پنچرشده پیاده کردند چرا که نحسی حضور این عالم جلیلالقدر را عامل این خسارت میدانستند!
بلاشک عملکرد نظام جمهوری اسلامی ایران و جامعه روحانیت در فراز و فرود اعتبار روحانیون موثر است، قطعا جامعه اعتراضات ریز و درشتی به روحانیون داشته و دارند و خواهند داشت که خود ما هم داریم، اما مردم هنوز هم بیش از هر صنفی به روحانیونی که به معنای واقعی کلمه روحانی باشند و دارای سه صفت علم، تقوا و منطق باشند را نه فقط علاقه که رابطه مرید و مرادی دارند. به طور مثال، هنوز هم سنگینترین تشییع جنازههای ایران برای بزرگان این صنف توسط مردم انجام میپذیرد.
در واقع آخوندی که ملا و باسواد باشد، اخلاق و تقوا داشته باشد و منطقی و عاقل باشد به شدت محبوبیت دارد، چراکه جامعه ایران یک جامعه مذهبی و متمدن و متمایل به معنویات الهی است.
روح این مقتولین که جرمشان آراستگی به لباس دین و رسولﷲ صلواتﷲ علیه و آله الطاهرین بود قرین رحمت الهی و صبر و اجر جمیل نصیب خانوادههای داغدارشان.
به برکت فاتحه و سورهای به همراه صلوات
احمد بحرینی یزدی- معاون آموزشی کاردانش شهید رجائی یزد-زارچ -روحانی
به نظر بنده اندیشمندان حوزه باید عملکرد روحانیت در ۱۰۰ سال اخیر آسیب شناسی شود این ضرورت بسیار مهم است.
ناشناس
الان دقیقاً از کجا میشه فهمید اون روحانی مرحوم و مظلوم، آخوند واقعی ک شما صفاتشو برشمردی بوده؟
ضمنن از کجا اینو آوردی ک سنگینترین تشییع جنازهها مال آخونداس؟ جمعیت رو شمردی؟ اساسن نظام اجازه نمیده مردم در تشیع جنازه افراد سیاسی زاویه دار با نظام و یا منتقد نظام، به صورت آزاد برگزار بشه که جمعیت تشیع کننده در این جور موارد کمه یا زیاد
بگذریم. روحانیون باید تجدید نظر جدی در حمایتهای خودشون از نظام بکنن و اینطور نباشه که حتی رفتارهای ناصحیح نظام رو تایید کنن. روحانیون شجاعت و آزادگی خودشون رو بعد از انقلاب از دست دادن
یاعلی
ایشان که تصریح کرده اند که ترور کور بوده و نگفتن که ان مرحوم هر سه صفت را دارا بوده یا نبوده. فرضا که نبوده مجوز قتلش را شما میخای صادر کنی ؟؟؟ و نیز تصریح کردند سنگین ترین تشییع جنازه ها مال بزرگان این صنف است و نگفتند مطلق روحانیون. لطفا عینکت رو عوض کن خواهی دید نمونه های مختلف تشییع رو در سر تا سر کشور. نوشتی نظام اجازه نمیده؟؟؟ کجا اجازه نمیده ؟ نمونه اش تشییع مرحوم رفسنجانی که به خاطر مسایل سیاسی حتی …. در تشییعش شرکت کردن. چه کسی مانع شد؟ تشییع سیاسی مرحوم منتظری را چه منعی ایجاد شد؟؟؟ ضمنا روحانیون واقعی که کم هم نیستند هیچ وقت رفتارهای ناصحیح بعضی از کارگزاران نظام را تایید نکرده و نمیکنند. خلاصه اینکه ظاهرا شما وضعیت روحانیت را از زاویه دید محدود خود ان هم با نگاه به روحانیون اندک روستا یا شهرستان خودتون ارزیابی کرده اید
ناشناس
اولاً که انشاالله اون مرحوم هر سه صفت رو داشته
دوماً مجوز قتل صادر نکردم، برخلاف سردمداران تفکر شماها که در خلوت و جلوت، مجوز قتلهای بسیاری رو صادر کردن و میکنن
سوماّ مثل اینکه شما هم میری تو تشییع جنازهها و جمعیت رو میشماری!
چهارماً مرحوم رفسنجانی هم از قماش خودتون بود البته با کمی تفاوت ذائقه
پنجماً من در تشییع مرحوم منتظری بودم و دیدم که دوستان شما چه ها که نکردن
ششماّ بیاد آر تشییع افرادی مث مرحوم سحابی رو. نامردا جلوی یک تشییع جنازهی ساده رو هم گرفتن یا کاری که با محل دفن مرحوم بازرگان کردن و حتی با مرده طرف هم مشکل دارن و میترسن ازش درحالیکه این نظام مدیون چنین افرادی بود و هست و قدرناشناسی دوستان و همفکران شما رو هرگز فراموش نخواهیم کرد
هفتماّ موارد متکثری از تأییدهای بی چون و چرای روحانیت از تصمیمات غلط نظام وجود داره و روحانیت باید بزودی در پیشگاه تاریخ و مردم شریف ایران، پاسخگو باشه
هشتماً منم مثل شما، میتونم شما رو به داشتن زاویهی محدود متهم کنم
و در نهایت باید عرض کنم که من هر روز بیشتر از آدم شخصی و عادی، آخوند و طلبه میبینم
جبار
خربزه خوردن پای لرزش هم باس بمونن