سال ۹۲ برای گفتوگویی مربوط به بحث ماه مبارک رمضان که قرار بود در ویژهنامه جامعه مدرسین منتشر شود، خدمت حضرت آیتﷲ یزدی رسیدم.
ایشان پس از اتمام صحبت مربوطه، فراخور مسائل روز به جریان انتخابات پرداختند و شدیدا از روش سیاسی و انتخاباتی آیتﷲ مصباح یزدی انتقاد کردند. درباره چند عضو جامعه که از نزدیکان آیتﷲ مصباح یزدی و از اعضای جبهه پایداری بودند، فرمودند: «این عده تلاش کردند جامعه مدرسین را تجزیه کنند، اما من ایستادگی کردم».
پس از مرخص شدن از خدمت ایشان تأملی کردم که من هم همچون آقای یزدی از اقدامات این افراد شدیدا ناراحت هستم، اما آیا انتشار این سخنان به صلاح جبهه انقلابی -که همه ما در آن قرار داریم-هست؟ به ویژه سالها بود به مناسبتهای خصوصی یا عمومی خدمت ایشان رسیده و به روحیات آقای یزدی به خوبی واقف بوده و مطمئن بودم فیالمجلس ایشان ناراحت شده و این مطالب را فرمودهاند.
همانجا تصمیم گرفتم این مطالب را منتشر نکنم و حتی به کسی هم نقل نکنم. اما دو روز بعد از دفتر پیگیر انتشار شدند. بهانه آوردم که متن در حال پیادهسازی است.
چهار روز بعد مجددا پیگیری شد، که گفتم متن در حال ویرایش است. احتمال میدادم با گذر زمان ممکن است ایشان از انتشار مطالب صرفنظر کرده باشند. پس از یک هفته آیتﷲ یزدی شخصا پیگیری کردند و گفتند: سریع منتشر کنید. فهمیدم که کاملا تعمد خاصی وجود دارد و این سخنان از جنس ناراحتیهای فیالمجلس یا … نیست. عملا امکان تأخیر نبود و مطلب منتشر شد.
همانطور که پیشبینی میکردم این سخنان تیتر یک بسیاری از روزنامهها شد و تا مدتها باعث آزردگی خاطر بسیار از دوستان انقلابی قرار گرفت. با دیدن تیتر یک روزنامهها اگرچه غمگین میشدم، اما از جهتی عذاب وجدان نداشتم. به هرحال تلاش خودم را کرده بودم و تکلیف از من ساقط بود.
بد نیست خاطرهی دیگری هم در همین زمینه بیان کنم.
اوایل دهه هشتاد که فیلم مارمولک منتشر شد و بسیاری از حوزویان به آن اعتراض کردند، مسئولیت خبرها را در خبرگزاری رسا برعهده داشتم. روزی یکی از همکاران خبری با خوشحالی آمد و گفت: «الان در دیدار یکی از مراجع بودم و گفتند قطعا پشت صحنهی فیلم مارمولک اسرائیل قرار گرفته است»، گفتم: دیدار با چه کسانی بود و خبرنگار دیگری هم حضور داشت؟ گفت: «یک جمع بیست نفره بودند و تنها خبرنگار من بودم. خیالت راحت، اختصاصی خودمان است و منتشر بشود بسیار سر و صدا میکند».
من دستگاه ضبط را از او گرفتم و گفتم: حق ندارید این خبر را جایی نقل کنید و نگران هم نباشید پول سه خبر را به شما میدهم!
تجربه نشان داده است که نقل سخنان بزرگان حوزه علمیه در رسانهها ظرائف و مصالح خاص خود را دارد. ممکن است آقایان در دیدارها به هیچوجه متوجه احتمال رسانهای شدن سخنان یا چگونگی بازتابها و حواشی آن نباشند. باید گفتوگوکنندگان و خبرنگاران فراتر از هیجانات خبری و ولع دیدهشدن، خود را شاگرد و حتی فرزند آن بزرگوار بدانند و مصالح عالیه را در نظر گیرند.
در این بین وظیفهی فعالان سیاسی و رسانهای حوزوی دوچندان است. چرا که علما و بزرگان در دیدار با طلاب حالتی کاملا خودمانی و اعتماد مطلق دارند و مطالبی بیان میکنند که به هیچوجه راضی نیستند، علنی شود.
ناشناس
آن چیزی که ما در مورد دونالد ترامپ رئیس جمهوری پیر و کهن سال فعلی آمریکا شنیده ایم این است که وی همین الان که رئیس جمهور آمریکاست از توی تختخواب خودش با تلفن همراه خودش در توییتر مطالبش و عقایدش را توئیت می کند یعنی نه تنها در اوج رقابت های ریاست جمهوری توئیت های نامبرده در توییتر بدون اطلاع و آگاهی مشاوران اش بود و خود ترامپ با تلفن خودش توئیت ها می نوشت و منتشر می کرد و بدون مشورت با کسی بلافاصله ارسال می کرد بلکه الان هم که این رئیس جمهور بسیار پیر و کهن سال قصد توئیت کردن در توییتر را دارد از داخل خانه خودش و توی رختخواب و بدون کوچکترین مشورتی با مشاوران یا خانواده خودش در توییتر توئیت می نویسید و بلافاصله ارسال می کند ، شاید دلیل پیشرفت این کشورها این باشد که دلسوزان مهربان تر از مادری مثل نویسنده این متن ندارند که یک هفته آقای آیت الله یزدی باید پیگیر شوند تا ایشان راضی شوند خبر مربوط به آیت الله یزدی را منتشر کنند
مهدی
احسنت…سخنان حکیمانه ای بود
شیخ جوان
اینگونه که سعی میکنید رفع تکلیف و تقصیر کنید از آقای یزدی خیلی بچسب نیست جناب نجمی.
شما که خود از السابقون عرصه رسانه هستید، بهتر میدانید که روزنامهنگار و جرایدنویس، اقتضای طبیعش انتشار اخبار تاپ و حتی به زعم شما محرمانه است. کسی مثل شما که خود حوزوی هستید، ملاحظاتی دارید؛ اما نمیشود از دیگراهالی رسانه هم انتظار داشته باشید عین شما دلسوز حوزه و روحانیت باشند و ملاحظات حوزوی شما را هم بلد باشند. بسا کسانی که از قضا مطلوبشان ضعف روحانیت و مرجعیت است و با رسانهای کردن چنین مباحثی، پس از کسب شهرت (بخوانید فالوور) که هدف اولشان است، به مطلوب ذکرشده نیز میرسند.
لذا اشکال اصلی متوجه خود آقایان است؛ نه اهالی رسانه؛ آن هم در این زمانه که رسانه ماهیت متفاوتی پیدا کرده و محدود به اهالی حرفهای رسانه هم نیست. این خود آقایان هستند که در چنین فضایی باید حواسشان به صحبتهایشان باشد و اگر توان چنین کاری را ندارند، صحبت نفرمایند؛ مصلحة للإسلام و المسلمين.
به امید انتشار نظر