همانگونه که پیشبینی میشد متاسفانه سخنان انتقادآمیز آیتﷲ محمد یزدی، به یک جلسه و بازتابهای آن محدود نماند و با پاسخ مخاطب اصلی سخنان یعنی آیتﷲ آملی لاریجانی مواجه شد.
مباحثات در نخستین ساعات انتشار سخنان آیتﷲ یزدی احتمال بیاطلاعی ایشان از کذب بودن نامهی مورد بحث را مطرح و در عین حال خواستار توجه جدی به سوءاستفادهی رسانههای معاند از این سخنان شده بود.
اینک که نامهی آیتﷲ صادق لاریجانی منتشر شده و این فضا به شدت دچار التهاب و نگرانی همهی دلسوزان نظام شده است، تذکر چند نکته ضروری است:
اختلاف نظر و رویه در بین علما و بزرگان بویژه آنان که مسئولیتهای اجرایی داشتهاند امری طبیعی بوده و هست. به ویژه مسئولیت خطیر دو دوره ریاست قوهی قضاییه که هر دو بزرگوار در برههای از تاریخ انقلاب عهدهدار آن بودهاند. اما کمترین انتظار آن است که هرگونه نقد یا انتقاد حتی تند و جدی در جلسات خصوصی مطرح شود و اختلافات موجود به سطح جامعه کشیده نشود. بر این اساس این گلایه وجود دارد که چرا این دو شخصیت فقیه و خدوم این اختلافات را علنی کردهاند.
در این واقعهی تلخ سادهاندیشی و بیدرایتی منتشرکنندگان سخنان آیتﷲ یزدی-که از سوی ایشان تاکید شده بود محرمانه باقی بماند- ثابت شد. متاسفانه این افراد در پوشش بسیج اساتید و حوزه انقلابی خوراک معاندان نظام را فراهم کرده و پس از آن نیز با اقدامات خود نشان دادند همچنان تلاش دارند اقدامات خود را ادامه دهند. مباحثات از مسئولان بسیج و سپاه انتظار دارد اجازه ندهند این گروههای مشکوک وجههی مقدس بسیج و انقلاب را مخدوش نمایند.
از اعضای جامعه محترم مدرسین به ویژه هیات رئیسه و پیشکسوتان این نهاد انتظار میرفت سریعتر از این بر اصلاح اختلاف و حل برخی اختلافات بین دو بزرگوار اقدام کنند. هماینک نیز دیر نشده است و لازم است این مهم با وساطت اعضای محترم جامعه مدرسین محقق شود.
مردم شریف ایران به دلایل مختلفی دچار فشارهای اقتصادی و فضاسازیهای سنگین رسانههای معاند هستند. باید بدانیم هر مسئولیت یا نعمتی مدیون خون شهدا و پایمردی مردم در چهل سال گذشته بوده است. اجازه ندهیم اعتماد مردم به واسطهی برخی اختلافات درونی از روحانیت و نظام سلب شود.
شیخ جوان
البته سابقه آقای یزدی نشان میدهد که ایشان یا اصولا چنین ملاحظاتی ندارند یا مشاورین و اطرافیان نادان (یا دانا!)، ایشان را کانالیزه کرده و میکنند. در زمان مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز آقای یزدی دعوایی زرگری (عین همین دعوا با آقای آملی لاریجانی) را با آقای هاشمی به راه انداخت که البته آقای هاشمی پس از چندبار مماشات با پاسخی دندانشکن، ایشان را ساکت کردند. هکذا جنجال تذکر نابجای ایشان به آیتالله شبیری.
و البته مثالهای بسیار دیگری که مجال اشاره نیست.
لذا به دوستان عزیز مباحثاتی پیشنهاد میشود بهجای انتشار این مطالب در سایت (که عملا فایدهای ندارد؛ چون مخاطب چنین نوشتهای طرفین دعوا هستند؛ که آنها هم خیلی بعید است مطلب را بخوانند) از طریق برخی بزرگان به خود آقای یزدی تذکر بدهند که اگر ملاحظه کشور را نمیکنند اقلا ملاحظه سن و سالشان را بکنند که بازیچه دست عدهای جوان ماجراجو در شبکههای مجازی نشوند.
ناشناس
اون آقائی که می گفت دعوای طلبگی آیا در دعوای طلبگی ابروی همدیگر را می برند؟و همدیگر را به دزدی و مسائل دیگر متهم می کنند؟ این هم نتیجه ورود روحانیت به سیاست که آبروی هزار ساله روحانیت در معرض خطر قرار گرفته است
داور
با کمال تأسف آقای عاملی در حلقه تدبیر آقای یزدی خسران کردند شکستن سکوت با ادبیات تند محصول آن جزء ایجاد بن بست ویا حد اقل کندی در رویکرد رهبری در تغییرات در شورای نگهبان دستاوردی در بر نداشت