ریشه عمل سیاسی
سیاست در سنت ایرانی- اسلامی بیش از آنکه یک علم (science) باشد و به مطالعه موضوعات خاص بپردازد، یک فن بوده و به عنوان ابزاری در راستای اهداف جامعه استفاده شده است. در موضوع سیاست و علم بودن یا نبودن آن مناقشهای به قدمت تعلیم آن وجود دارد. از سیاست در منابع فلسفه اسلامی به عنوان «تدبیر مُدُن» یاد شده که حاکی از اهمیت سیاست کاربردی نزد حکما داشته است. هدف از سیاست در منابع ایرانی-اسلامی، ایجاد «بهرهوری» در جامعه برای نیل به اهداف کلی آن است. این بهرهوری غالبا از طریق ایجاد ساختارها و نهادهای متناسب با هدف جامعه و مدیریت منابع به دست میآید. از این رو به سیاست، تدبیر نیز گفته شده است. در اندیشه اسلامی، عمل سیاسی شامل هر عملی میشود که به تدبیر امور منجر شود. البته در معنای اصطلاحی، عرصه این تدبیر جوامع انسانی است[۱] .
از سوالات مهم در فلسفه سیاسی پرسش از مبدأ، مقصد و غایت عمل سیاسی است. اگر از نتیجه یک عمل سیاسی بپرسیم، از مقصد پرسیدهایم. همچنین اگر از هدف بپرسیم، از غایت پرسیدهایم. پرسش از مبدأ به معنای پرسش از ریشههای عمل سیاسی و سیاستورزی است. با رجوع به قرآن کریم دو منبع را میتوان به عنوان ریشههای عمل سیاسی معرفی کرد. اول، اراده عمومی جامعه به مثابه تعیینکننده خطمشی کلی جامعه که همواره ملاک حرکت جامعه است؛ چنان که میفرماید: «… إنّ ﷲ لایغیّرُ بقومٍ حتی یغیّرُ ما بِأنفسهم و إذا أراد ﷲُ بقومٍ سوءاً فلا مردَّ لهُ و ما لهم مِن دونهِ مِن والٍ[۲] ». البته مؤیدات این چنینی بسیار است و در آیاتی مانند انعام:۴۴، اعراف:۹۰ و … میتوان به منشاء اثر بودن اراده عمومی در سرنوشت جامعه پی برد.
دومین منبع عمل سیاسی در ادبیات قرآنی، اراده الهیِ مبتنی بر اراده عمومی است. چنانکه در ادامه آیه مذکور بیان میدارد: «… و إذا أراد ﷲُ بقومٍ سوءًا فلا مردَّ لهُ و ما لهم مِن دونهِ مِن والٍ ». رد پای این سنت الهی را میتوان در آیات رفت و برگشتی که اراده الهی را در پاسخ به عمل عمومی جامعه جاری میکند[۳] ، پیدا کرد. در یک جمعبندی میتوان گفت: هرگاه اراده عمومی یک جامعه بر عملی شکل بگیرد، اراده خداوند طبق سنت الهی برمبنای آن اراده عمومی پاسخ خواهد داد و ممکن است در حمایت از آن مانند: «إنّهم فتیة ءامنوا بِربِّهِم فَزِدناهم هدیً[۴] » یا در رد آن مانند: «… فَما جَزاءُ مَن یَفعَلُ ذلک مِنکُم إلّا خِزْیٌ فی الحیاة الدّنیا[۵] » باشد.
عرصه عمل سیاسی
هر عملی در عرصهای متجلی میشود. عرصه تجلی عمل سیاسی هم جامعه است. در مکتب اسلام، جامعه اسلامی ملاک بوده و قومگرایی و ملیگرایی، به معنای ارجحیت بر جهان اسلام، مردود است. قرآن کریم مؤمنان را برادر میداند و اصلاح امور مسلمین را فراتر از مرزهای قومی و ملی بر آنها تکلیف میکند[۶] . نگاه قرآن به جامعه، براساس ایمان است. از این رو خطابهای اجتماعی قرآن غالبا با لفظ مؤمنون و کلمات همریشه قابل شناسایی است[۷] .
در این نظام هرگاه اراده عمومی جامعه ایمانی بر مسألهای شکل بگیرد، سنت الهی این اراده را ملاک قضاوت و واکنش جامعه قرار میدهد:
اراده عمومی جامعه از آنجا که مبنای مشیء عمومی است را میتوان یک اراده سیاسی و عمل به این اراده را عمل سیاسی نامید. به عبارت دیگر، خداوند متعال نسبت عمل سیاسی یک جامعه، آن جامعه را قضاوت میکند.
اکنون باید پرسید محور کنش سیاسی در جامعه ایمانی چیست؟ محور کنش سیاسی در جامعه ایمانی بیشک مردم هستند؛ چراکه مسئول کنش سیاسی بوده و در قبال این کنش پاسخگو میباشند. انبیاء برای هدایت این مردم در مسیر صحیح مبعوث شدهاند[۸] و خداوند کنش سیاسی مردم را مبنای قضاوت اجتماعی میداند[۹] . به عبارت دیگر، سیاست در نگاه قرآن، مردممحور است.
انتظار فرج به مثابه یک عمل سیاسی
موضوع ظهور به دلیل پیوند عمیقی که با اصول دینی همچون امامت و عدل دارد و ضامن پیادهسازی کامل دین و تحقق جامعه آرمانی در حیات دنیوی است[۱۰] از اهمیت بسیار بالایی در عقاید شیعه برخوردار است. در تعابیر روایی و بزرگان، مهدویت اکمال هدف انبیاء و همان وعده الهی برای اظهار دین[۱۱] و پیادهسازی دین در دنیا به شکل کامل است[۱۲] . از این رو از ظهور امام عصر(عج) بیش از هر چیزی به فرج به معنای گشایش یاد شده است.
فرج در ادبیات دینی جایگاه والایی دارد. در اغلب کتب دینی در بابی مجزا به احادیث حول محور فرج پرداخته شده است. موضوع فرج در احادیث را میتوان از نظر زمانی به دو گروه تقسیم کرد:
اول: مسائل پیرامون ظهور و وقایع پس از آن.
دوم: پیش از فرج یا دوران غیبت که به احوال آخرالزمان، توصیف شرایط و تبیین وظایف مؤمنین در این دوران میپردازد. از مجموع رفتارهای مؤمنین در این دوران به عنوان «انتظار فرج» یاد شده است.
اهمیت انتظار فرج در روایات به عنوان یک سبک زندگی بسیار مورد توجه واقع شده است. پیامبر(ص) در این رابطه میفرمایند: «أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي اِنْتِظَارُ اَلْفَرَجِ[۱۳] ». جهاد خواندن انتظار فرج نشان از عمل بودن آن و رد رویکرد انفعالی است. در حدیثی دیگر به سند صحیح از امام رضا(ع) آمده است: «از ایشان در رابطه با فرج سوال شد و ایشان فرمودند: اِنْتِظَارُ اَلْفَرَجِ مِنَ اَلْفَرَجِ[۱۴] ». با جمع این دو حدیث میتوان دریافت که فرج یا همان ظهور نیازمند مقدماتی است. این مقدمات از نوع عمل بوده و همسنگ جهاد خوانده شدهاند.
روح خدا(ره) سیاست را کار انبیاء میخواند و خود را موظف به تبعیت از سیاست انبیای الهی میدانست[۱۵] . با عنایت به آنچه که پیش از این در رابطه با ارتباط سیاست، مردم و جامعه گفتیم، باید گفت: انتظار فرج یک فعالیت سیاسی است.
راهپیمایی اربعین: انتظار مهدوی با شور حسینی
ظهور علاوه بر آنکه در سطح کلان به عنوان ثمره حرکت انبیاء و اولیای الهی قابل بیان است، دارای نقاط برجستهای است که به صورت موردی و ذیل همین هدف، بر اهمیت فرج تاکید میکند. یکی از این نقاط برجسته، ماجرای عاشورا است. عمق و گستردگی واقعه عاشورا به حدی است که طنین پژواک آن در اعصار مختلف تاریخی نه تنها کم نشده، بلکه منادی حقطلبی و بازگشت به اصول حقیقی اسلام شده است. از این رو بر مصیبت امام حسین(ع) تاکید بیشتری شده[۱۶] و خاموشی آن را ممکن ندانستهاند[۱۷] . عاشورا به نوعی در کنار ظهور، شاکله هویتی شیعه است. تا جایی که از وعدههای ظهور، انتقام امام حسین(ع) میباشد[۱۸] .
با کمی دقت میتوان علت این ارتباط تنگاتنگ را یافت. لازمه انتظار فرج به مثابه یک عمل سیاسی، ادامه قیام حسینی است. قیام حسینی مقدمه قیام مهدوی است. پیش از این نیز بیان داشتیم که عرصه عمل سیاسی جامعه بوده و همین اعمال سیاسی یک جامعه ملاک تعیین سرنوشت هر قوم است. به بیان دیگر، فرج و ظهور زمانی رخ میدهد که جامعه منتظر فرج باشد. در یک جامعه منتظر، اعمال و فعالیتها در راستای اهداف ظهور است. اکنون میتوان گفت: «فرج شیعه در حسینی شدن است».
راهپیمایی اربعین: شعائر الهی
قرآن کریم در رابطه با سعی بین صفا و مروه میگوید: «إنّ الصفا و المَروَةَ مِن شَعائِر ﷲ[۱۹] ». «شعائر» از مادّه «شَعْر» جمع «شعیره» به معناى علامت و نشانه است[۲۰] . در قرآن کلمه شعائر ۴ بار به معنای علامت و نشانه الهی آمده است. منظور از علامت و نشانه آن است که افراد با استفاده از این علامتها به یاد هویت خود و صاحب علامت میافتند و تجدید عهد میکنند. آیه ۱۵۸ سوره بقره شعائر الهی را متعدد دانسته و صفا و مروه را جزوی از آن میخواند. با این حال شعائر الهی با ویژگیهایی چون مورد احترام بودن و نشانه بندگی خداوند بودن قابل شناسایی هستند.
پیامبر اسلام(ص) میفرماید: علت اینکه قرآن سعی بین صفا و مروه را شعائر میخواند آن است که مردم آن را ابداع مشرکان میدانستند[۲۱] . در نتیجه خداوند با آیه فوق، این سعی را نه پیروی از کفار، بلکه نشانه بندگی معرفی میکند. همچنین ایشان گردهمایی بزرگ حج را که تجدید پیمان بندگی به حساب میآید، در حدیث غدیر، جزو شعائر الهی خواندهاند[۲۲] . امام صادق(ع) نیز در نامهای به مفضل تعظیم شعائر الهی را از فروع دین دانستهاند[۲۳] .
در سوره حج یکی از مهمترین فواید تمسک به شعائر تعریف میشود: «ذلک و مَن یُعظَمْ شَعائِرَ ﷲِ فإنّها مِن تَقوَی القُلوبِ[۲۴] ». علامه طباطبایی در ذیل این آیه در کتاب المیزان میفرمایند: «… و اضافه تقوا به قلوب اشاره است به اینکه حقیقت تقوا و احتراز و اجتناب از غضب خدای تعالی و تورع محارم او، امری است معنوی که قائم است به دلها…[۲۵] »، یعنی هدف از عملی که صورت میگیرد تأثیر عمل بر دلها است. از مهمترین نکات آیه این است که تعظیم شعائر یک عمل سیاسی و جمعی است؛ چراکه حج و سعی و قربانی از جنس اعمال نمادین برای نشان دادن آمادگی بندگی هستند که به صورت عمومی توسط مسلمین اجرا میشوند. راهپیمایی اربعین با تعریف فوق جزو شعائر الهی قرار میگیرد.
یکی از بهترین ظرفیتهای اشاعه فرهنگ حسینی در عرصه جامعه شیعی، پیادهروی اربعین است. گرچه کربلای معلی در تمامی ایام سال پذیرای عاشقان امام حسین(ع) است، ولی در ایام اربعین حسینی شرایط به نحوی مهیاء است که شیعیان از سرتاسر جهان در جمعیت میلیونی و با تحمل تمامی مشقتهای این مسیر، با آرمانهای حسینی تجدید بیعت کرده و نسبت به اهداف قیام عاشورا معرفتافزایی میکنند. به بیان دیگر، همانطور که حج، تجدید بیعت بندگی خداوند متعال است، راهپیمایی اربعین تجدید بعیت حسینی و آمادگی برای عهد مهدوی است. اکنون با ذکر آیه ۱۱ سوره رعد نوشته را خاتمه میدهم: «… إنّ ﷲ لا یغیّرُ بقومٍ حتی یغیّرُ ما بِأنفسهم …».
نگاهی به تاریخچه پیادهروی اربعین
با پروندهای ویژه حوزویان و دشواریهای اخلاقی زیستن