مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت

سهیم‌دانستن مردم در حکومت و قائل شدن حق مشارکت برای آنها، از جمله حقوق اساسی به شمار می رود که امروزه برای افراد یک جامعه در نظامهای مختلف فکری سیاسی به رسمیت شناخته می‌شود و دولت‌ها و حکومتها علاوه بر دهها حقوق و وظایفی که در عرصه‌های مختلف در برابر شهروندان خود دارند، موظف به شناسایی و رسمیت بخشیدن به این حق و اجرای آن در جامعه تحت حکومت خویش هستند. در ایران بعد از انقلاب اسلامی، شاهد خروج انتخابات از حالت تشریفاتی و صوری به یک انتخاب واقعی بودیم و شاهد آن هم برگزاری انتخاباتهای متعدد با مشارکتهای بالا در بعد از انقلاب اسلامی می باشد.

امروزه بسیاری از جوامع دینی و غیردینی با برگزاری انتخابات، مردم را در انتخاب زمامداران سهیم و شریک می‌کنند و آنان را در این رابطه ذی‌حق می دانند. مسئله انتخابات در جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستنثنا نبوده و  به مثابه یکی از ارکان مردم سالاری دینی محسوب می شود. در بین انتخاباتی که نظام اسلامی ایران برگزار شده و می شود، برخی از انتخابات ها از اهمیت بسزایی در تعیین سرنوشت کشور برخوردار هستند؛ چنان که یکی از این انتخاباتهای مهم، انتخابات مجلس شورای اسلامی و تعیین نمایندگانی است که قرار است عرصه تقنین و قانونگذاری را در اختیار خود بگیرند. با این توجه، آنچه در اینجا درخور توجه است، حضور حداکثری و به طور خاص، حضور آگاهانه مردم در صحنه انتخابات است؛ به عبارت دیگر، آنچه در این رابطه حائز اهمیت می باشد، انتخاب آگاهانه افرادی ست که در انتخابات شرکت می کنند و افرادی را به عنوان نماینده به مجلس شورای اسلامی می فرستند.

در این میان، حوزه های علمیه که همواره در تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران نقش مهم و موثری در بیدارسازی مردم در جامعه ایفا کرده اند، می بایست با تبیین ویژگیهای یک نماینده اصلح که در بیانات مقام معظم رهبری هم به کرات آمده است، راه یک انتخاب آگاهانه و حداکثری در جامعه را باز کنند.

با توجه به اینکه در عرصه انتخابات، همواره چالشها و آسیبهایی وجود دارد؛ از جمله بحثهایی چون انتخاب احساسی و غیر عقلانی، تأثیرپذیری برخی افراد از تبلیغات و ورود افراد ناکارآمد به عرصه تقنین و اجرایی، و تخریب آن عرصه ها، سوء استفاده از رأی توده مردم با شانتاژهای تبلیغاتی و روی کار آمدن مدیران بی‌کفایت و …؛ این مسئله می طلبد که حوزه های علمیه و روحانیت به عنوان یکی از پیشگامان فکری و مذهبی جامعه، نقش مؤثرتری ایفا کرده و به انتخاب آگاهانه مردم کمک کنند.

با توجه به اینکه در نظامهایی که مبتنی بر لیبرالیسم غربی هستند، و در آنجا اولویت با فرد و همچنین مبتنی بر آموزه های فردی و شخصی همچون انسان گرایی و اومانیسم(در برابر خدامحوری که در دین اسلام بر آن تأکید شده است) می باشد که کاندیداها می توانند رأی رأی دهندگان را مهندسی کرده و با استفاده از احساسات و عواطف آنها، در انتخابات پیروز و احتمال موفقیت این دسته از افراد بیشتر است نظام اسلامی دارای تمایز اساسی با این نوع نظامهاست و می بایست نخبگان فکری و به خصوص حوزویان این تمایزات را در جامعه و بین قشر جوان جامعه مطرح و تبیین کنند تا شاهد حضور افرادی در مجلس باشیم که واجد ویژگیهای یک نماینده به معنای واقعی باشند و برای دین و نظام اسلامی و مردم بتوانند خدمت کنند. متأسفانه در برخی از انتخاباتها شاهد این بودیم که بیش از اینکه منطق و برنامه حاکم و محور باشد، شعارها و بهره گیری از احساسات و عواطف مردم با استفاده حداکثری از سلبریتیهایی بود که تخصص چندانی در این موضوعات نداشته و انتخاب مردم را از سمت آگاهانه به سمت یک انتخابات احساسی و عاطفی سوق دادند.

حال مسئله ای که در اینجا حائز اهمیت است این مسئله است که با توجه به اینکه در هر دوره از انتخابات در نظام جمهوری اسلامی ایران، برخی از کاندیداها در انتخابات های مختلف، با بهره گیری از همین شگرد؛ یعنی شگرد سوار شدن بر موج احساسات و عواطف رأی دهندگان، سعی در جمع آوری رأی بیشتر و در نهایت، موفقیت در انتخابات هستند و به طور خاص، در سالیان اخیر، پدیده ای به نام سلبریتی ها هم به آن اضافه شده است، می بایست وجه مایزی میان انتخابات در دموکراسی های غربی و اسلامی پیدا کرد و جامعه را نسبت به آسیبهای انتخاب احساسی آگاه نمود. و این نقش را می بایست نخبگان فکری جامعه ایفا کنند که از جمله آنها و به نوعی موثرترین آنها، حوزه های علمیه و روحانیت می باشد که می تواند با تبیین ویژگیهای انتخاب اصلح، و بیان آسیبهای انتخاب احساسی و غیر آگاهانه، به جامعه اسلامی در این راستا خدمت کند و نقش حمایت گری خویش را به عنوان حوزه و روحانیت انقلابی ایفا نماید.

رده‌های مرتبط

پاسخ دهید