سخنان اخیر رئیس جمهور و طرح مجدد موضوع صلح امامحسن(ع) و الگوسازی آن برای جامعه امروزی ایران واکنشهای زیادی را در بین سطوح مختلف جامعه درپی داشتهاست. این یادداشت به دنبال نقد و پاسخ به محتوای بیان شده نیست چراکه پیشتر نیز شبیه این سخنان از سوی ایشان مطرح شده و پاسخهای گوناگونی نیز داده شدهاست.
ناگفته پیداست که تحولات اقتصادی ایران در چند سال گذشته و افت چشمگیر ارزش پول ملی باعث تورم شدید و غیرقابل تحملی برای بسیاری از خانوادهها شدهاست. همزمانی این اتفاقات با بیماری کرونا ضربهی اقتصادی را تشدید کرده و بسیاری از مشاغل لطمات شدیدی خوردهاند. به صورت کلی باید گفت وضعیت اقتصادی جامعه ایرانی دچار بحران عجیبی شده و هرلحظه ممکن است در قالبهای غیرمنتظرهای خود را بروز دهد.
بحران اقتصادی دامنگیر جامعه و تشدید آن توسط بیماری کرونا تاثیرات منفی زیادی نیز برروان جامعه گذاشتهاست. این چالشهای روحی و روانی از بحران اقتصادی نیز نگرانکنندهتر است. القای ناامیدی نسبت به وضعیت امروز و فردای کشور در سطوح مختلف بویژه جوانان سم مهلکی برای هر جامعه بویژه جامعهی ایرانی محصور در بین تبلیغات مسموم دشمنان است.
دقیقا درهمین مقطع خاص و در چند ماه اخیر سخنان مختلفی از سوی رئیسجمهور مطرح میشود که برخی از جهت علمی و تاریخی کاملا غلط بوده و برخی دیگر بدون نیاز به استدلال خاصی به قدری نادرست بوده که مورد مضحکه عموم جامعه قرار میگیرد. با توجه به مقدمهی فوق بیان چند نکته ضروری است:
- انتظار مردم حرکت جدی دولتمردان برای حل مشکلات است. هرازچندی شنیدن سخنان نسنجیدهی مسئولان روان جامعه را به هم ریخته و باعث تشدید مشکلات میشود. بویژه آنکه برخی سخنان – مانند موضوع صلح امام حسن(ع)ـ پیشتر نیز یکبار مطرح و مورد نقد و پاسخگوئی بسیاری از اساتید مختلف حوزه و دانشگاه قرار گرفته بود. حال سوال جدی از ئیس جمهور این است که بیان این مسائل که قبلا هم امتحان شدهاست با چه هدفی صورت میگیرد؟ و چرا مجددا باید شاهد تشنجات و مجادلات بیهوده باشیم؟به جرات می توان گفت مشکل فعلی جامعه نظریهپردازی مسئولان نیست. حل واقعی مشکلات است.
- بیان سخنان نسجیده طبیعتا واکنشهای تندی را هم درپی خواهد داشت. نمیتوان انتظار داشت جامعهی عصبانی از مشکلات و ناتوانی مسئولان خونسردی خود را حفظ کند. جای تاسف دارد که نظام جمهوری اسلامی ایران پس از چهل سال حرکت مقتدرانه، تجربیات سالهای نخست خود را تداعی کند. از استیضاح تا درخواست حکم اعدام برای رئیسجمهور از سوی برخی نمایندگان. این سطح از تنشها باعث تضعیف حاکمیت بوده و به صورت مبنائی باید عامل اصلی این تنشها یعنی مشکلات اقتصادی و تشنجهای روحی و روانی که هر از چندی توسط مسئولان به جامعه وارد میشود را حل کرد.
- بارها رئیسجمهور مسائل مختلف دینی از جمله موضوعات اعتقادی یا تاریخی را برای توجیه روند تصمیمگیریهای خود مورد استناد قرار دادهاند . در اغلب این موارد علما و بزرگان حوزه واکنش نشان داده این استنادات را رد کردهاند. تکرار این مسائل عملا مواجهه رئیسجمهور با جامعهی علمی و دینی کشور است که برای رئیسجمهور نظام جمهوری اسلامی ایران بویژه آنکه یک فرد حوزوی است مناسب نیست.
- در موضوعات گذشته بویژه طرح موضوع صلح امامحسن(ع) بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی سکوت حوزویان بویژه علما و مراجع را زیر سوال بردند. قطعا واکنش یا سکوت علما و مراجع عظام تقلید براساس مصلحت و حکمت بوده و خواهد بود اما جا دارد مشاوران حوزوی جناب رئیسجمهور این موضوع مهم را به ایشان یادآوری کنند که یکی از مهمترین عوارض طرح چنین مسائلی زیرسوال رفتن و مواخذهی مراجع معظم تقلید وعلما خواهد بود. پس اگرکه رعایت حرمت مراجع تقلید برای رئیس جمهور و اطرافیان ایشان مهم است باید از طرح این مسائل خودداری کنند تا سکوت مراجع عظام تقلید و علما مورد سوال و انتقاد جامعه قرار نگیرد.