مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت

با انتشار خبر ترور ناجوانمردانه‌ی یکی دیگر از دانشمندان هسته‌ای و سرباز خدوم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، بار دیگر خشم مردم ایران بویژه جوانان انقلابی شعله‌ور شد و داغ شهادت شهید سلیمانی در دل‌ها تازه شد.

با نگاهی به شبکه‌های اجتماعی آنچه که بر همه‌ی مطالبات غلبه دارد انتقام از عاملان ترور است.

از ده سال پیش که مجددا ترور شخصیت‌های نظام ازجمله دانشمندان هسته‌ای رقم خورد همواره مسئولان امنیتی و نظامی بر انتقام از عاملان آن تاکید کرده‌اند.

با شهادت شهید سلیمانی این انتقام بسیار پر رنگ‌تر شد و تبدیل به مطالبه‌ی اصلی بخش زیادی از جامعه گردید.

اما به جز حمله‌ی موشکی به پایگاه نظامی آمریکا که آن هم بخاطر آشفتگی در اطلاع‌رسانی و چندگانگی سخنان مسئولان نظامی بلاتکلیف باقی مانده‌است هیچ حرکت موثری مشاهده نشده‌است.

نوع واکنش به این اقدامات تروریستی از دو حالت خارج نیست:

  • سعه‌ی صدر براساس مصلحت و پیگیری احقاق حقوق ایران از طریق محاکم بین‌المللی و دیپلماسی
  • پاسخ متناسب و هم جنس با هراقدام دشمن

در این گفتار مسئولان نظام مورد خطاب هستند. چنانچه گزینه نخست انتخاب شده و به هر دلیل قرار است بدون هرگونه اقدام متناسب و فقط از طریق دیپلماسی این ضربه‌ها پاسخ داده شود باید صادقانه مردم را در جریان قرار دهند. این درست نیست که مسئولان نظامی بارها و بارها از انتقام سخت سخن بگویند، انتظار افکار عمومی را به مسیر انتقام نظامی سوق دهند اما در پشت پرده تصمیم نظام بر عدم پاسخ متناسب باشد!

یا آنکه عملا امکان انتقام سخت و نظامی برای جمهوری اسلامی ایران مقدور نباشد اما مسئولان در تریبون‌های رسمی و برای بالابرددن روحیه‌ی مردم به‌گونه‌ای دیگر سخن بگویند!

چنانچه به هر دلیلی تصمیم نظام آن است که وارد انتقام هم‌جنس با ضربه‌ی دشمن نشود باید نوع سخنان فرماندهان و تبلیغات نهادهای نظامی متناسب با تصمیم باشد.

اما چنانچه گزینه‌ی دوم اتخاذ شده‌است طبیعی است که اجرای آن بسیار پیچیده و حساس است. افکار عمومی نیز به خوبی شرایط آن را درک می‌کند و انتظار نمی‌رود که جزییات آن علنی شود. اما آنچه که عقل حکم می‌کند مدیریت افکار عمومی و ایجاد توازن در مطالبه‌ی مردمی است.

در گزینه‌ی دوم نیز نباید پیش از اقدام، انتظار و مطالبه‌ی عمومی به حدی بالا برود که عملا تحقق آن از عهده‌ی نیروهای نظامی خارج باشد. نوع تبلیغات و اطلاع‌رسانی واظهارنظرمسئولان نظامی بسیار مهم است. شاید بهترین توصیه در این مورد فرمایش گرانسنگ امام جواد علیه‌السلام است که می‌فرمانید:« : إظهارُ الشَّيءِ قَبلَ أن يُستَحكَمُ مَفسَدَةٌ لَهُ (آشكار كردن چيزى پيش از استوار شدن، مايه تباهى آن است )/  [ تحف العقول ، ص ۴۵۷]

رده‌های مرتبط

دیدگاه‌ها

  1. X 

    گزینه سوم و بهترین گزینه: خروج از ان‌پی‌تی و مسلح شدن به تسلیحات هسته‌ای. ریشه همه مشکلات کنونی ایران در سیستم حقوقی ان‌پی‌تی ریشه دارد که اول شاه برای بیست و پنج سال آنرا امضا کرده بود و با فرا رسیدن موعد آن در زمان آقای رفسنجانی‌ ، ایشان این معاهده کاملا نابرابر و استعماری را برای همیشه تا روز قیامت امضا کرد. اگر ایران طبق بند دهم معاهده ان‌پی‌تی که حق خارج شدن ازاین معاهده را میدهد از این معاهده یک طرفه که برای ایران فقط زیان به ارمغان داشته، خارج شود حداقل تمامی مبنای حقوقی و دیپلماتیک و عقلانی تحریمها و ترورها و فشارها فرومی‌پاشد. طبق تئوری ریاضیات مشهور به نظریه بازی‌ها که برای فهمیدن آن باید ریاضی‌دان بود یا که باید به ریاضی اعتقاد داشت تنها کشوری که مجهز به تسلیحات اتمی است توانایی حفظ امنیت استراتژیک را خواهد داشت. چون بقیه کشورها در مقابل کشورهای مجهز به سلاح اتمی بلاآخر یک جا کم می‌آورند. و این همانجایی است که ایران در آنجا امروز ایستاده است. به این قدرت در اصطلاح نظریه بازی‌ها قدرت بازدارندگی مطلق می‌گویند. چیزی که ایران امروز ندارد چون مراجع مذهب شیعه آن را تحریم کرده‌اند. در حالیکه پاکستانی‌ها که به این قدرت بازدارندگی مطلق رسیده‌اند خود را کافر نمی‌دانند. پس این یک مسئله حوزوی و حتی فرقه‌ای است که ریشه در جهل ریاضیات نوین دارد. آیا اگر پاکستانی‌ها بازدارندگی استراتژیک خود را بر مبنای نظریه تعال نش در ریاضیات محض گذاشته‌اند کافر شده‌اند؟ حتی از لحاظ فلسفی هم این موضع دینی قابل دفاع نیست و غیر عقلانی است. موضع رسمی کشور ایران در این باره همانند این است که شخصی بگوید که درست کردن شراب حرام است ولی برای حق درست کردن شراب تقلا کند و برای این تقلا هزینه‌های مالی و جانی بسیار دهد. اگر سلاح هسته‌ای حرام است که غرب امسال یک معاهده سخت‌ و سفت‌‌تر از ان‌پی‌تی با نام تی‌پی‌ان‌دبلیو درست کرده است که پنجاه کشور از جمله آنگولا و فلسطین هم در حال حاضر آن را پذیرفته‌اند، ایران هم می‌توان آنرا امضا کند و قال قضیه را برای همیشه بخواباند چون طبق این معاهده تا روز قیامت کشورهای عضو نمی‌توانند از آن خارج شوند و فقط امریکا و اسرائیل و انگلیس و فرانسه و چین و پاکستان و هند و کره‌شمالی و روسیه اجازه داشتن سلاح اتمی را خواهند داشت. تا روز قیامت. تکلیف را باید حوزه مشخص کند. یا اینور یا آنور. یا خرما یا خدا. مسئله این است. با آدمکشی کف خیابون مثل آدمهای اولیه و قبایل عهد جاهلیت که نمی‌توان چیزی را عوض کرد، جوابی داد یا به جایی رسید. باید تکلیف را با محاسبه ریاضی مشخص کرد. ولی متاسفانه حوزه کارش همین بی‌کاری است. تازه بسیاری از طلاب تازگی طلبکار هم شده‌اند که چرا میلیاردر نیستند. به جای اینکه بروند و معادله نش را بفهمند و بر طبق آن فتوا دهند.

پاسخ دهید