سخنان اخیر آیتﷲ عباس کعبی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه در خصوص ویژگی حوزه انقلابی و برخی هشدارها مبنی بر آسیبهای این موضوع واکنشهای زیادی را درپی داشت.
اغلب رسانهها و کانالهای حوزوی این سخنان را کاملا منطقی و از سردلسوزی دانسته و آن را بازنشر کردند. برخی دیگر از کانالها که عملکرد خود را مصداق سخنان آیتﷲ کعبی میدانستند به جای توجه به تذکرات ناصحانهی ایشان، اتهام «مشورتهای غلط» یا «غلطیدن در دام دشمنان» را درباره ایشان مطرح کردند.
درباره سخنان آیتﷲ کعبی و واکنشهای رسانهای به آن بیان چند نکته ضروری است:
- مطالبی که آیتﷲ کعبی مطرح نمودند تذکراتی کاملا منطقی و آسیبشناسانه از«حوزه انقلابی» است. طبیعتا جناب ایشان گروهها و جریانهای مختلفی را در چهلسال انقلاب عینا مشاهده و تجربه کردهاند که آسیبهای جدی باعث شدهاست رودروی انقلاب قرار گیرند. از گروه فرقان گرفته تا باند سیدمهدی هاشمی که همگی داعیهی انقلاب و خط راستین اسلام را داشتند. آیا این تذکرات نباید مورد توجه طلاب جوان و آنانی قرار گیرد که از جهت سنی حتی «دوم خرداد» را درک نکردهاند و بخاطر دسترسی به رسانه، خود را پرچمدار حوزه انقلابی میدانند؟
- متاسفانه در چند سال گذشته حوزه انقلابی دستمایهی میدانداری برخی افراد قرار گرفتهاست که اگرچه همیشه اشتباهات آنان حمل بر نیت خیر شده است اما تکرار فراوان این اشتباهات علیرغم تذکر جدی دلسوزان حوزوی، این موضوع را وارد باب دیگری میکند که رسیدگی به آن برعهده نهادهای امنیتی است.
- اعتقاد راسخ داریم سطوح مختلف حوزه علمیه قم از مراجع عظام تقلید تا بدنهی طلاب حامی و معتقد به نظام و ولایت فقیه هستند. البته این اعتقاد متناسب با مناسبات و هنجارهای حوزوی باید مشاهده و بررسی شود. عدهای معدود که هیچ آشنائی با این مناسبات ندارند تلاش میکنند نگاه و ذهنیات خود را معیار و خط کش حوزه انقلابی قراردهند که با این روش عملا بخش قابل توجهی از حوزه در صف ضدانقلاب و خواص بیبصیرت قرار میگیرد!. عملکرد غیر منطقی و غیراخلاقی این طیف باعث میشود خیل عظیمی از حوزویان تلاش کنند همیشه فاصلهی خود را با انقلاب و حوزهی انقلابی حفظ کنند.
- متاسفانه این عده نشان دادهاند به بهانه عدالتطلبی حتی حاضر هستند از نهادهای انقلابی مانند جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم عبور کنند. انتخابات اخیر مجلس بهترین میدان برای بروز این نظریه بود. این گروه معتقد بودند هرگونه اقدام انتخاباتی در قالب تشکلهای صنفی یا حزبی بخاطر باندی بودن آنان مردود است. طبیعی است در سایر عرصهها یا بحرانهای سیاسی این نظریه مجددا مطرح خواهد شد و در نتیجه دلسوزانی مانند آیتﷲ کعبی بخاطر عضویت در جامعه مدرسین صلاحیت مرجعیت فکری و سیاسی برای جریان های انقلابی را نخواهند داشت! همچنین تقابل و مخالفت با نهادهای امنیتی و انتظامی همواره جزو افتخارات آنان بوده که در جای خود پیامهای نگرانکنندهای دارد.
- با توجه به مطلب پیشین، از بزرگان انقلابی حوزه بویژه اعضای محترم جامعه مدرسین انتظار میرود به جلسات رسمی دولتی و تریبونهای عمومی اکتفا نکرده و در بین بدنهی طلاب و حوزویان حضور یابند و اجازه ندهند این حقیقت مهم توسط عدهای محدود مصادره شود.