مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت

طالبان در چند ماه اخیر به شکل غیرطبیعی کنترل بخش‌های زیادی از افغانستان را به دست گرفته است و عملا جنگی از سوی نیروهای نظامی برای حفظ مناطق وجود ندارد و ممکن است در آینده‌ای نه چندان دور با سقوط حکومت مرکزی، طالبان حاکمیت خود را در سراسر افغانستان اعلام کند.

مردم ایران نیز بواسطه‌ی اشتراکات فرهنگی و دینی و همسایگی با افغانستان حساسیت بالایی نسبت به این وقایع داشته‌اند و آنچه که مشاهده می‌شود احساس تنفر و مخالفت نسبت به طالبان است؛ احساسی که متکی به عملکرد و اوج و فرودهای این گروه در دو دهه‌ی اخیر است. اما در این بین برخی تحلیل‌گران معتقدند طالبان با پوست‌اندازی و تغییرات جدی، هویتی جدید و مستقل دارد و نباید آن را با عملکرد گذشته قضاوت کرد.

در حوزه علمیه قم نیز در مقابل فضای غالب مخالفت مراجع و علما با طالبان، عده‌ای معدود تلاش می‌کنند چهره‌ی ضدآمریکائی طالبان را نشان داده و آن را معیار مهمی برای همراهی یا تایید این گروه عنوان نمایند. این در حالی است که صحت‌سنجی تحلیل‌های اخیر درباره طالبان و میزان تغییر آنان و فهم ماهیت جدید این گروه  به زمان بیشتری نیاز دارد و نمی‌توان براساس تک‌معیارهای ظاهری درباره‌ی این گروه اظهار نظر کرد.

اما نکته‌ی مغفول در این زمینه آن است که موضوع طالبان ممکن است در فضای حوزه علمیه منجر به ایجاد انشقاق شود؛ انشقاقی که هزینه‌ی آن نسبت به فایده بسیار بیشتر است. واقعیت امر آن است که فضای غالب حوزه نگاه کاملا منفی به طالبان دارد و آنانی که نگاه مثبت به این گروه دارند نمی‌توانند بدون ارائه‌ی شواهد مستدل و قوی در بلندمدت نظر خود را تبلیغ کنند و هزینه‌ی روانی برای فضای انقلابی در حوزه ایجاد نمایند. این نگاه منفی امری کاملا جدی و طبیعی است تا آنجائی که فرماندهان نظامی نیز نتوانستند مراجع تقلید و اعضای جامعه مدرسین را در این زمینه با خود همراه سازند.

ازین رو به برخی از افرادی که تلاش دارند طالبان را متفاوت از گذشته و همراه با سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران و انقلاب معرفی نمایند توصیه می‌شود در بیان نظرات خود عجله نکنند و اجازه دهند رخدادها و عملکرد طالبان دربلندمدت نشان دهد چه میزان می‌توان این گروه را تایید یا همراهی نمود.

رده‌های مرتبط

پاسخ دهید