از زمانی که آیتﷲ مقتدائی اعلام کرد ۷ نفر به عنوان اعضای جدید جامعه مدرسین حوزه علمیه قم انتخاب شده اند ۸ سال می گذرد. آخرین بار در سال ۱۳۹۲ بود که حضرات آقایان احمد بهشتی، محسن فقيهی، محسن اراكی، سيد احمد حسينی خراسانی ، سيد عليرضا حائری، محمد عندليب همدانی و جواد مروی به جمع اعضای جامعه مدرسین اضافه شدند. این عضوگیری تا قبل از دهه ۹۰ در اغلب موارد حداکثرهر پنجسال یکبار انجام میشد.
اما انتخاب اعضای جدید اکنون چندسالی است به تاخیر افتادهاست، بویژه آنکه در دهه ۹۰ قریب به پانزده نفر از اعضای این جامعه که اغلب از نسل اول هم بودهاند رحلت کردهاند و لزوم افزودن عضو جدید بیش از همیشه احساس میشود.
انتخاب اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برعهدهی کمیسیونی است که شرایط مختلف علمی، حوزوی، اجتماعی و سیاسی دهها نفر از گزینههای احتمالی را سنجیده و پس از تایید نهائی به جلسه شورای عالی جامعه مدرسین عرضه میکنند تا با رای اعضای این تشکل قطعی شوند.
جایگاه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از جهات مختلف درون حوزوی و برونحوزی قابل توجه است. انتخاب اعضای شورای عالی حوزه و مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور و معرفی او به مراجع تقلید برای تایید نهائی، تشکیل و ساماندهی مجمع نمایندگان طلاب و مهمتر از همه معرفی مراجع تقلید به مکلفین از جمله امورات درونحوزوی جامعه مدرسین است که رهبر معظم انقلاب آنها را «وظیفهی ذاتی جامعه مدرسین» عنوان کردهاند.
از جهت برون حوزوی نیز در دهه شصت و هفتاد جامعه مدرسین نقشآفرینی جدی در سطح ملی داشت. از ورود به موضوع اختلاف برسر اقتصاد باز یا دولتی گرفته تا مواضع پدرانه نسبت به تشکلها و جریانهای مختلف سیاسی و اعمال نظر جدی در لیستهای انتخاباتی مجلس و ریاستجمهوی و ارائه لیست مستقل در خبرگان و … که به دلائل مختلفی که در این خلاصه نمیگنجد این نقشآفرینی – به جز ارائه لیست خبرگان- از اواخر دهه هشتاد کم فروغ و رو به افول گذاشت.
اما هماینک علیرغم برخی نقدهای موجود به عملکرد جامعه مدرسین بویژه در امور درونحوزوی و خطر از بین رفتن مرجعیت این نهاد در حوزه، فرصت خوبی برای تزریق انرژی مجدد به این نهاد پیش آمدهاست. به رسم گذشته لازم است تعدادی از مدرسان و شخصیتهای حوزوی به این جمع اضافه شوند و در صورت انتخاب عالمانه و دوراندیشانه آنان میتوان انتظار داشت موتور محرکه این نهاد بیبدیل مجددا به حرکت درآید.
در کنار تمامی معیارهای انتخاب اعضای جدید که مدنظر اعضای کمیسیون و سایر اعضای جامعه مدرسین است توجه به دو نکته ضروری است:
نخست آنکه با نگاهی به اعضای اولیه جامعه مدرسین در ابتدای دهه ۴۰ شمسی مشخص میشود این اعضا علمای وقت نبوده و با میانگین سنی بین ۳۵ تا ۴۵ سال جزء فضلاء محسوب میشدند و بواسطهی دارا بودن کرسی درس و حضور بدون تکلف در میان بدنهی طلاب به معنای واقعی جامعهی «مدرسین» بودند و شاید به همین دلیل بود که ورود آنان به فعالیتهای انقلابی و مبارزانی توانست موج بزرگی در حوزه ایجاد کند. با توجه به همین الگو و بررسی اعضائی که در سه دهه اخیر به جامعه مدرسین پیوستند میتوان گفت به جز چند مورد نادر، مذاق این نهاد در انتخاب اعضا به سوی علمای طراز نخست با میانگین سنی بالای ۶۰سال گرایش پیدا کردهاست. این درحالی است که هماکنون تعداد قابل توجهی از اساتید قریبالاجتهاد با همان سن اعضای نخست تشکیلدهندهی جامعه مدرسین ظرفیت بسیار مناسبی برای عضویت در این نهاد هستند.
دوم آنکه اعضای منتخب لازم است توانمندی نقشآفرینی در مسئولیتهای گوناگون را داشته باشند؛ مسئولیتهایی که در نهاد جامعه مدرسین لزوما بر عهدهی اعضای آن باید باشد وعملکرد قوی این معاونتها و بخشهای گوناگون است که در نهایت به پررنگتر شدن جایگاه درونحوزوی و برونحوزوی جامعه مدرسین منجر میشود.