شاید بسیاری ندانند که در نخستین دوره خبرگان قانون اساسی خانم منيره گرجيفرد از اعضای این مجلس بود و اگرچه با مخالفت جدی برخی نمایندگان مواجه شد اما برقانونی بودن حضور خود تاکید کرد و توانست در برخی تصمیمگیریهای قوانین مربتط با زنان نیز اثرگذار باشد.
اکنون بیش از چهل سال از آن زمان میگذرد و علیرغم عدم منع قانونی اما هیچگاه در بین کاندیداهای تایید صلاحیتشدهی مجلس خبرگان نامی از بانوان مجتهده به چشم نمیخورد این در حالی است که در انتخابات دور پنجم نام ۱۶ زن در میان نامزدهای این انتخابات توجه بسیاری از فعالان اجتماعی و حقوق زنان را به خود جلب کرد و از بین ۵۰۰ نفر از دعوت شدگان به آزمون کتبی، نام ۱۰ نفر از زنان به چشم میخورد.
اگرچه موضوع اصلی مجلس خبرگان رهبری مرتبط با انتخاب رهبر بوده اما وجود بانوان مجتهده در بین اعضای مجلس خبرگان از جهاتی قابل تامل است.
نخست آنکه نظارت بر عملکرد رهبری نیز از وظایف نمایندگان مجلس خبرگان است و بخشی از زیرمجموعههای انتخاب شده از سوی رهبر معظم انقلاب مستقیم یا غیرمستقیم مرتبط با بانوان هستند و وجود نمایندگانی از این بخش از جامعه میتواند انگیزهای بیشتر برای توجه به سهم بانوان در این نظارت باشد.
اما نکته بعدی که مهمتر به نظر میرسد این است که بیش از چهلسال از پیروزی انقلاب اسلامی و حیات حوزههای علمیه در زیر سایه این نظام میگذرد و حاکمیت از طرق مختلف تلاش کردهاست حوزههای علمیه خواهران از جهت کمی و کیفی به رشد و بالندگی برسد. آمارهای زیادی هم نشان از این دارد که وضعیت اکنون حوزههای علمیه خواهران به هیچ عنوان قابل قیاس با سالهای نخست پیروزی انقلاب نیست.
حال این سوال مطرح میشود که پس از گذشت چهل سال از فعالیت پربرکت حوزههای علمیه خواهران، چند بانوی مجتهده واجد شرایط برای عضویت در مجلس خبرگان تربیت شدهاست؟ این در حالی است که در برنامههای درسی اعلام شده، دروس خارج مختلفی از سوی اساتید خواهر برگزار میشود و احتمالا این افراد از جهت علمی سطوحی از شرایط اجتهاد را دارا هستند.
کاندیداتوری چندتن از بانوان حوزههای علمیه خواهران اگرچه در نگاه نخست عمل به تکلیف دینی و سیاسی است اما میتواند به نوعی نشان دهندهی نتیجهی سرمایهگذاریهای چهل سالهی نظام در این بخش باشد و انتظار زیادی نیست که از بین دهها هزار بانوی سطح عالی حوزه، چندتن درسطح اجتهاد و واجد شرایط عضویت در مجلس خبرگان باشند.