مقدمه: با توجه به وضعیت منطقه و جنایات رژیم جعلی اسرائیل در فلسطین به ویژه غزه که در یکسال اخیر و بعد از عملیات طوفانالاقصی به اوج خود رسیده است، موضعگیریهایی در پی این اقدامات جنایتبار اسرائیل از برخی نهادها و سازمانها به گوش میرسد که بعضا با آرمان مقاومت و استکبارستیزی زاویه دارد که در این بین اخیرا مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در بیانیهای مدعی دو دولتی شدن فلسطین و اسرائیل شدند که واکنش های مختلف و گسترده ای از سوی حوزه و برخی علما و مراجع داشت که به شدت این موضعگیری را تقبیح کردند.
در حالی این بیانیه از سوی این مجمع صادر شده که اعضای این مجمع خود را از تابعین امام خمینی(ره) میدانند ولی هیچ گونه توجهی به نظرات صریح امام راحل که رژیم اسرائیل را غاصب و غیرمشروع میدانست نداشتهاند.
در همین راستا پای صحبتها و نظرات حجتالاسلام والمسلمین علیرضا پیروزمند، عضو هئیت علمی دانشگاه عالی دفاع ملی و قائممقام رئیس فرهنگستان علوم اسلامی نشستهایم که مشروح گفتوگو تقدیم مخاطبان میشود.
- در ابتدا پیرامون دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران در مقابل تجاوز اسرائیل به خاک ایران اسلامی که طی چند روز گذشته صورت گرفت و براساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد ایران حق «دفاع مشروع» از تمامیت ارضی خود دارد، توضیحی بفرمایید؟
آیه ۶۰ سوره انفال میفرماید: براى مقابله با دشمن، هر چه نيرو در توان داريد و اَسبهاى زين بسته را آماده كنيد تا بدين وسيله دشمن خدا و دشمن خودتان و دشمنان ديگرى كه شما آنها را نمىشناسيد، ولى خدا آنها را مىشناسد، همه را بترسانيد…و این آیه نسبت به کشور جعلی، متخاصم، سفاک و خونریز رژیم صهیونیستی موضع مسلمانان را در قبال مواجهه دشمنان مشخص میکند.
بر این اساس، دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب بویژه در قبال آمریکا و اسرائیل و هر گروه متخاصمی که در مقابل انقلاب اسلامی وجود دارند طراحی شده است.
در مواجهه اخیری که سال گذشته رخ داد، به دلیل شرایط منطقه، مواجهه و درگیری جدیتر شده و مردم فلسطین برای دفاع از حق مشروع خود حرکتی بر علیه اسرائیل انجام دادند؛ آن هم در زمانی که اسرائیل خیز برداشته بود برای اینکه پرونده فلسطین را برای همیشه ببندد و حرکت فلسطین به فراموشی سپرده شود اما به یک معنا حرکت طوفانالاقصی باعث شد مجددا مساله فلسطین به عنوان مساله حیاتی و مهم دنیای اسلام مطرح شود.
دفاع از جبهه مقاومت در ایران از زمان امام خمینی(ره) و در یک سیاست روشن باعث شد اسرائیل عقده حمایت ایران از مقاومت را در دل داشته باشد که این عقده در سال اخیر بیش از پیش خود را نشان داده و نیروهای پیشران متاثر شدند از جمهوری اسلامی ایران و حرکت جوشندهای را آغاز کردند به گونهای که از فلاخن آغاز کردند و الان تبدیل به یک مبارزه تمام عیار شده و در حال حاضر با یک ارتش سرتاسر مسلح در حال جنگ هستند و این باعث بغض و دشمنی اسرائیل با ایران است.
اینکه در مقابل وعده صادق یک حرکت قابل توجهی انجام ندادند نشان از ضعف ازتش اسرائیل داشت، شهادت اسماعیل هنیه و قضایای لبنان و وعده صادق ۲ باعث شد آبروی از دست رفته را بازسازی کنند و در عین اینکه میترسند از مقابله، در محاسبات خود به این جمعبندی رسیدند که خودی نشان دهند ولی طوری نباشد که ایران به آستانه جنگ پا بگذارد.
هر چند عملکرد گذشته جمهوری اسلامی باعث شده که رعب در دل آن ها باشد که نتوانند یک حرکت فراگیر و بی محابا را علیه فلسطین، لبنان و ایران رقم بزنند اما در عین حال اینکه رهبری فرمودند محاسبه آنها غلط است معنیش این است که باید این ارعاب و بازدارندگی ما در حدی باشد که آنها در ذهنشان نگنجد تیری به سمت ایران پرتاب کنند و خود را مصون و محفوظ از محاسبه کنند.
بنابراین باید قدرتنمایی ایران در قبال آنها آنهم به صورت ترکیبی از نظر شکل و شیوه و پیوند عملیات با عنوان جبهه مقاومت، به گونهای باشد که آنها به شدت منفعل شوند و به این ترتیب مصونیتی برای آینده اتفاق بیفتد.
- تشکر از توضیحات شما، حال به بحث اصلی بپردازیم، نظر شما در مورد بیانیه اخیر مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم که پیشنهاد دو دولتی شدن فلسطین و اسرائیل را مطرح کردند چیست؟ و آیا این سخنان مبنای دینی دارد؟
با توجه به خوی تجاوزگری که اسرائیل دارد اگر بتواند در میان مدت یا بلندمدت به مردم ما تعدی کند فروگذار نخواهد کرد، لذا باید با همآوردی قدرت ایران را بیش از پیش احساس کند و موازنه قدرت در جبهه مقاومت هم تغییر کند به گونهای که نیروهای میدانی هم بتوانند با ابتکار عمل بیشتر و سرعت عمل بیشتری به سمت نابودی فراگیر اسرائیل حرکت کنند.
وقتی تحت عنوان یک تشکل مواضع ضعیف و متفاوتی ابراز شد جای افسوس و نقض فراگیر و ضعفهای بیشمار وجود دارد. اول آنکه مخاطبین باید بدانند که این طیفی که رژیم صهیونیستی را در قالب دو دولت به رسمیت شمردند، هر چند وجهه عوام فریبانهای به خود میگیرند اما دیدگاهی که مطرح شده نه با قرآن کریم، نه با حرفهای امام خمینی(ره)، نه با نظرات مقام معظم رهبری، نه با قوانین جهانی و نه با وجدان عمومی بشر و نه با دموکراسی و نه با نظر مجاهدان میدان و نه با عدالت خواهی و نه با عقلانیت و مصلحت سازگاری ندارد.
قرآن در آیه شریفهای که عرض شد به صراحت گفته شما آنقدر باید قدرتمند باشید که دشمن نتواند به شما تعدی کند، بنابراین به رسمیت شناختن اسرائیل یعنی به رسمیت شناختن رژیم غاصب و جعلی خونریز و افزون بر آن در سوره تحریم آیه ۹ خدای متعال میفرماید «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ»؛ کفار و منافقین باید غلظت جامعه ایمانی را احساس کنند و این غلظت البته در شکل، زمان و کیفیت ابراز باید متناسب با شرایط متفاوت باشد ولی در مواجهه سخت باید آنها خود را با فرد محکمی مواجهه ببینند.
امام خمینی(ره) به صراحت فرمودند که اسرائیل باید از میان برود و کانّه وظیفه هر مسلمانی است که برای نابودی اسرائیل با هم مشارکت کنند و مضحکتر این است که با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری نسبت به فلسطین و بازگشت مرزهای جغرافیایی فلسطین، ادعا کردند که مسائل عرف و بین الملل را به رسمیت میشناسند و چون سازمان ملل دو دولتی را پذیرفته؛ بنابراین رهبری هم کانّه نظرشان بر همین است و این آدرس غلط نسبت به فرمایشات صریح رهبری است.
در قوانین جهانی نیز منشور سازمان ملل متحد ماده ۵۱ حق دفاع مشروع را برای همه ملتهایی که مورد تجاوز نظامی قرار گرفتهاند تا زمانی که سازمان ملل متحد وارد عمل شود و تجاوزگر را به عقبنشینی وادار کند، قرار داده و این مسئله نسبت به فلسطین و حرکت آنها مشروع است و هم حرکت حزبﷲ لبنان در دفاع از خود و هم اقدام متقابلی که ایران نسبت به تجاوز هوایی اسرائیل اگر انجام بدهد مشروع است و صرف نظر از قوانین اسلام، قوانین جهانی نیز مؤید این مطلب است.
علاوه بر این، وجدان عمومی آزادگان جهان گواه بر این است که باید جلوی این تهاجمات گرفته شود و با توجه به سابقهای که اسرائیل از خود نشان داده اگر مرزی تعیین شود به آن پایبند شود و مجمع عمومی سازمان ملل چندین قطعنامه در یک سال اخیر علیه اسرائیل صادر کرد ولی اسرائیل به آن وقعی ننهاده و این نشان دهنده این است که دو دولتی شدن بازدارندگی برای اسرائیل نخواهد آورد، فارغ از اینکه او اساسا حقی ندارد.
محور بعدی دموکراسی است که غربیها به آن پایبند هستند، گواه بر این است که اکثریت مردم فلسطین باید تعیین کنند که حکومت فلسطین چگونه باشد و اگر فلسطینیانی که در اقصی نقاط عالم پراکنده شدند برگردند چه مسلمان و چه غیرمسلمان و اجازه رأی داشته باشند باز هم اکثریت را خواهند داشت و حق مشروعیت حکومت اسرائیل زیر سؤال است.
اینکه با چه ادعایی میگویند حماس با دو دولتی بودن موافق است و این آخرین بیانیه ای که حماس صادر کرد به صراحت اعلام کرد که پهنای فلسطین همه سرزمینهای اشغالی است و ما برای تصاحب تمام آن مبارزه خود را ادامه خواهیم داد.
محور بعدی برای رد این ادعا؛ عقلانیت و مصلحت امت اسلام و کشور در این است که اسرائیل باید از صحنه روزگار برداشته شود به خاطر اینکه غده سرطانی است هر چند کوچک اما بیماری و خشونت را با خودش به همراه میآورد و اسرائیل فقط خودش نیست، بلکه ابزاری است برای پمپاژ کردن منافع و منابع دنیای اسلام به سمت تمدن غرب و به همین دلیل است که همه پشت سر او ایستادهاند و این عقلانیت میگوید همه باید یک صدا مرگ بر اسرائیل را فریاد بزنیم و با هم این مسئله را دنبال کنیم.
اگر عدالتخواه هستیم، اسرائیل باید به خاطر خوی تعدیگری حذف شود به دلیل اینکه و در طول ایام شکلگیری جعلی که از خودش نشان داده و در یک سال اخیر به اوج خود رسانده و هیچ حریمی را پاس نمیدارد و هیچ خط قرمز و قانونی را معتبر نمیداند و برای نظرات نه مسلمین بلکه عدالتخواهان نیز ارزشی قائل نیست و با همه وجود باید با این بیعدالتی که در حق ملت مسلمان انجام میشود، مقابله کرد.
یک بحث دیگری هم وجود دارد که این آقایان در اولیات با نظام کفر ماندهاند و آن مواجهه تمدنی است، بنابراین قاطبه روحانیت ایران مخصوصا روحانیت قم تا نجف و عراق و اقصی نقاط جغرافیای تشیع یک صدا انگیزه مقابله با اسرائیل را دارند و به صورت یکپارچهتر در مقابل اسرائیل ایستادگی میکنند و عده قلیلی که به هر دلیلی اینچنین مواضعی را اتخاذ میکنند امیدواریم متنبه شوند و حرف خودشان را پس بگیرند و به جبهه مقاومین و مجاهدین بپیوندند، و الا ضربه اصلی را خود خواهند خورد چون وجاهتی در بین علمای حوزه به دست نمیآوردند، حتی از دست هم میدهند.