مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت

وقوع بحران سوریه با سرعت بسیار عجیب خود، موج گسترده‌ای از تحلیل‌ها را روانه‌ی فضای مجازی نمود. اکنون که عملا شرایط سوریه در قبال حکومت حاکم مشخص شده‌است، چند نکته مرتبط با افکار عمومی لازم به تذکر است:

  • استراتژی جمهوری اسلامی ایران و بایدها و نبایدهای آن خارج از اطلاعات و توان این قلم است. چرائی عدم ورود ایران به حمایت میدانی و نظامی از دولت حاکم، قاعدتا معطوف به دلایلی بسیار مختلفی است. رکن اصلی عدم ورود ایران به این بحران را باید «مردم سوریه» و پس از آن بازی قدرت کشورهای مختلف از جمله روسیه، ترکیه و آمریکا دانست و ایران نیز در کنار یکی از این قدرت‌ها تعریف می‌شود.

برهمین اساس مسئله بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی است که تحلیل‌گران این‌روزهای فضای مجازی درک کرده و ارائه می‌دهند. پس باید به تصمیم سیاست‌گزاران کلان سیاسی و امنیتی و نظامی و خارجی اعتماد نمود.

  • اما آنچه که می‌توان در این یادداشت به نقد آن پرداخت، چگونگی مواجهه‌ی رسانه‌ای و اقناع افکار عمومی مسئولان و نهادهای نظام در قبال تصمیمات اتخاذ شده‌است. اکنون با قاطعیت می‌توان گفت که تصمیم ایران در قبال بحران سوریه، عدم ورود نظامی و میدانی به این منازعه بود. اما عرصه‌ی رسانه و اقناع افکار عمومی با پریشانی و سردرگمی بسیار عیجیبی مواجه بود. جای این سوال جدی وجود دارد که چرا تصمیمی که در میدان اجرا می‌شود، به صورت رسمی توسط حاکمیت اعلام نمی‌شود و تاسف‌بارتر اینکه روایتی کاملا متنقاض با میدان هم ارائه می‌شود!
  • قضاوت افکار عمومی و خارجی نیز بر تبلیغات رسانه‌ای معطوف است و تاکنون ماحصل رفتار رسانه‌ای نظام در افکار عمومی، یکسان دانستن نظام ایران با حکومت بشار اسد تا آخرین روزها و شکست یکسان بشار اسد و نظام ایران است! درحالی که آنچه که در بحران اخیر به صورت میدانی رخ داد دقیقا برخلاف این بازنمائی رسانه‌ای و تلقی ایجاد شده‌است. چراکه این‌بار جمهوری اسلامی ایران تصمیمی به ورود نظامی به بحران سوریه نداشته‌است.
  • تغییر سیاست‌ها و راهبردها بویژه در عرصه بین‌الملل متاثر از شرایط بسیار مختلفی است که بر همین اساس نیز هرگونه تجدیدنظر در اقدامات و تصمیم‌گیری‌ها امری طبیعی است. اما تفکری در فضای رسانه‌ای رسمی کشور وجود دارد که گویا بیان تغییر در تصمیمات را کسر شأن خود و حتی نوعی شکست می‌داند. به نظر می‌رسد همان مقاومت پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها مبنی بر تغییر آداب و رسوم‌ها تنها با این استدلال که « زشت است»! تبدیل به مبنای سیاست‌گذاران رسانه‌ای هم شده است!
  •  این جمود فکری تصمیم‌گیران رسانه‌ای کشور به حدی رسیده‌است که متاسفانه باید اقدام کشور عراق در بحران اخیر سوریه را به آنها گوشزد نمود. در همان آغاز حرکت مسلحانه در سوریه، سخنگوی دولت عراق به صورت رسمی اعلام کرد که «این کشور دخالتی در امور سوریه نخواهد داشت» و موضع عراق در این زمینه کاملا شفاف و مشخص عنوان شد. اما متاسفانه کشورها ما در عرصه‌ی رسانه و شفاف‌سازی عمومی دقیقا برخلاف عرصه‌ی میدان و واقعیت عمل نمود.
  • از سوی دیگر جای شگفتی است که علیرغم ارتباط بسیار نزدیک و گسترده‌ی ایران با کشور سوریه، اما در بحران اخیر با فقر اطلاع‌رسانی مواجه بودیم. بیش از یک دهه است که نهاد نظامی ایران به صورت همه جانبه دراین کشور حضور داشته و از سوی دیگر این نهاد نظامی در ایران نیز بازوهای مختلف رسانه‌ای از جمله شبکه تلویزیونی، خبرگزاری‌ها، روزنامه و ده‌ها رسانه‌ی دیگر را در اختیار دارد، اما از روز نخست بحران سوریه تا اکنون عملا خلع سلاح رسانه‌ای است و هیچ اقدام اثرگذاری را ندیده‌ایم.
  • دنیای امروز و بحران‌های آن نیازمند مواجهه‌ی اثرگذار در عرصه‌ی افکاری عمومی و رسانه‌ای است و اگر در قبال آن منفعلانه عمل کنیم محکوم به تبعیت محض از فعالان این بحران خواهیم بود. اتفاق تلخی که در بحران اخیر سوریه شاهد بودیم.

رده‌های مرتبط