روز گذشته تجمعی با حضور جمعی از اساتید، فضلا و طلاب با عنوان «نگرانیم» و با هدف اعلام نگرانی در خصوص سیاستها و عملکردهای فرهنگی دولت در مدرسه فیضیه برگزار شد. بیان چند نکته به صورت صریح و خلاصه درباره این تجمع ضروری است.
حوزویان همیشه نسبت به مسائل مختلف جامعه از جمله جریانات فرهنگی و دینی حساس بوده و با احساس مسئولیتی که دارند تلاش میکنند رخدادهای فرهنگی را زیر ذرهبین داشته باشند و با توجه به وظیفه شرعی و فرهنگی و رسالت امر به معروف و نهی از منکر نسبت به مسائل فرهنگی و دینی کشور واکنش نشان دهند. این واکنشها گاه به صورت حمایت از برنامههای مثبت دولت و گاه تذکرات ناصحانه و در برخی موارد انتقاد بوده است.
با روی کار آمدن دولت جدید و مشاهده برخی تغییر روشها در سطح مدیران فرهنگی و یا فراهم شدن زمینه فعالیت عناصر نامطلوب در عرصه فرهنگ، دغدغه و حساسیت حوزویان تشدید شد که قطعا این امر نه با اهداف سیاسی، بلکه بر اساس همان وظیفه شرعی بوده و امید است دولتمردان نیز این نگرانیها را درک و نسبت به رفع آن اقدام کنند.
اما روز گذشته تجمع برگزار شده در مدرسه فیضیه برخی ملاحضات را درپی داشت که انتظار میرفت برگزارکنندگان این تجمع به آن توجه کنند:
– رهبر معظم انقلاب در چند اظهار نظر اخیر در باب مسائل فرهنگی، نگرانی خود را در این زمینه اعلام کردند و عدم حضور ایشان در نمایشگاه کتاب نیز پیام بزرگی به متولیان و مدیران فرهنگی کشور داشت. همچنین مراجع عظام تقلید نیز در چندماه اخیر به صورت علنی و گاه خصوصی تذکرات صریحی به مسئولان فرهنگی کشور داشتهاند.
طبعا جایگاه رهبر معظم انقلاب و مراجع تقلید اقتضا میکند به صورت کلی نگرانی جامعه دینی کشور را در باب فرهنگ اعلام کنند و انتظار میرود فضلا و اساتید حوزه وارد جزئیات مسائل فرهنگی شده و با تولید فکر و اندیشه و آسیبشناسی وضعیت موجود به تکلیف خود در این زمینه عمل کنند.
به نظر میرسد برگزاری تجمع «ما نگرانیم» و تکرار عین فرمایشات مقام معظم رهبری و مراجع تقلید نشاندهنده عدم شناخت دقیق برگزارکنندگان از تکلیف و وظیفه خود بود؛ چرا که رهبر معظم انقلاب دیدگاه کلان خود را فرمودهاند و از حوزویان انتظار ورود عینی به این ساحت را دارند.
اگر قرار باشد رهبر معظم انقلاب و مراجع تقلید نسبت به امور فرهنگی اعلام نگرانی کنند و فضلا و اساتید نیز همایشی برگزار کرده و عین همین فرمایشات را تکرار کنند و خود را قانع به انجام تکلیف نمایند، کدام بخش از جامعه به صورت کارشناسی به این عرصه از جمله کتاب، هنر و… ورود پیدا خواهد کرد و به صورت مصداقی آسیبها را مرتفع خواهد نمود؟
– بدون تعارف باید گفت در هشت سال اخیر بیشترین زمینه حضور حوزویان در امر فرهنگ این کشور مهیا بود و متصدیان برگزای همایش دیروز لازم است پاسخ دهند که تا چه اندازه توانستند به صورت ایجابی در زمینه فرهنگ کشور تأثیرگذار باشند. چند طرح زیربنایی فرهنگی را طراحی و یا اجرا کردند؟ آیا کارکرد حوزویان باید همیشه از موضع سلبی که امری بسیار سهل و آسان است، باشد؟
– از جمله مسائل دقیق که لازم است مورد توجه فضلا قرار گیرد این است که عرصه فرهنگ و سیاست دو مقوله کاملا متفاوت، با ویژگیها و مؤلفههای خاص خود است. اگر قرار باشد دغدغههای فرهنگی را دقیقا با همان ابزارهای مورد استفاده در عرصه سیاست پیگیری نماییم قطعا راه به جایی نخواهیم برد. اقتضای سیاست فضاسازی رسانهای، تجمعات میدانی و… است در حالی که مسائل فرهنگی باید با فکر و اندیشه و آسیبشناسی علمی و منطقی پیگیری شود. در این بین این سؤال جدی مطرح است که انگیزه برگزارکنندگان همایش دیروز از انتخاب این عنوان که شائبه تقلید از دیگر همایشهای سیاسی داشت، چه میتوانست باشد؟ امری که به راحتی بهانه سوء استفاده به رسانههای خاص را داد و اصل دغدغههای مطرح شده در این برنامه را به حاشیه برد!
امید است حرکتهایی که قرار است به نام حوزویان انعکاس پیدا کند با درایت بیشتری صورت گیرد تا ضمن جلوگیری از سطحینگری و سوء برداشتها رسالت و تکلیف واقعی فضلا و اساتید حوزه ادا گردد.