«در میان طلاب نجف شایع بود که اگر کسی بتواند از آقای سید محمود شاهرودی برای بسم ﷲ الرحمن الرحیم هم امضاء بگیرد، معجزه کرده است». این ادعای مرحوم عمید زنجانی در مورد یکی از مراجع بزرگ نجف است. سید محمود شاهرودی از مراجع علی الاطلاق نجف بود. گفته میشود آیتﷲ خمینی ارادت ویژهای به وی داشته است. مرحوم عمید زنجانی به این امر تصریح کرده بود: «در مورد آقای سید محمود شاهرودی باید گفت که امام(ره) به او خیلی احترام میگذاشت و هنوز هم برای ما روشن نیست که علتش چه بود. در نجف تنها کسی که در ظاهر و آشکار مورد احترام امام بود آقای شاهرودی بود که هر وقت به امام اطلاع میدادند که ایشان مریض شده، فوراً به دیدنشان میرفت. امام با آیتﷲ شاهرودی همسایه بود و منزل امام در شارع الرسول و منزل آقای شاهرودی در کوچه روبهروی امام بود، ولی رفتن امام به دیدار ایشان به خاطر همسایگی نبود بلکه مسائل دیگری بود که احتمالاً کهولت سن با سابقهٔ زیادی که آقای شاهرودی داشت، دلیل آن بود».
آیتﷲ شاهرودی (۱۲۹۳-۱۳۹۴ ه ق) اگرچه آنگونه که زنجانی ادعا کرده است، به ندرت به تأیید یا طرد فعالیتهای سیاسی میپرداخت ولی روند فعالیتهای سیاسی در زمانهٔ او چه در عراق و چه در ایران به گونهای بود که سید را نیز به واکنش و اعلام موضع فرامیخواند. وی نسبت به تضییقاتی که رژیم علیه روحانیت ایجاد کرده بود حساسیت نشان میداد تا آنجا که قویترین متن تلگراف را برای استخلاص و رفع خطر از آیتﷲالعظمی خمینی به شاه ارسال کرده بود.
در آبانماه ۱۳۴۵ آیتﷲ محمدتقی آملی نامهای به آیتﷲ شاهرودی نوشته است و وضعیت روحانیون دستگیر شده را تشریح کرده است. گفته میشود این نامه در پاسخ به استفساری است که مرحوم شاهرودی از ایشان کرده بوده است. آیتﷲ آملی در آن نامه در مورد وضعیت حضرات منتظری، فلسفی، ربانی شیرازی و اشراقی گزارش داده بود.
در ماجرای پیچیدهٔ فدائیان اسلام هم پای آیتﷲالعظمی شاهرودی را به میان کشیدهاند. نواب صفوی در دورهٔ تحصیل طلبگی در نجف اشرف حشر و نشر و ارتباطاتی با مجموعه شاگردان و فرزندان و اعضای بیت آیتﷲالعظمی شاهرودی داشته است. اگرچه تأییدهای رسمی از جانب مرحوم شاهرودی در تأیید رفتارهای فدائیان اسلام در دست نیست، ولی شواهدی وجود دارد که آیتﷲ را از حامیان فدائیان معرفی میکند. حجتالاسلام معین الغربایی از نزدیکان به نواب صفوی، گفته است: «مرحوم شهید نواب صفوی مکرراً به ما میگفتند که من مقلد آقای شاهرودی هستم. من برای برخورد با کسروی و پاک نمودن این لکه ننگ از کشور اسلامی با مرحوم نواب هماهنگی و اقدام داشتم. اما زمانی من در این باره شک کردم و مرحوم نواب به من گفت: من به دستور آیتﷲ شاهرودی برای همین کار به ایران آمدهام».
آیتﷲ شاهرودی پس از حادثه ۱۵ خرداد و دستگیری امام نیز در تلگرافی به شاه ضمن ابراز انزجار از اقدام رژیم در دستگیری امام(ره) و سرکوبی تظاهرات مردم خواستار آزادی امام(ره) شد. معظم له در این تلگراف اینگونه قید کرده بود: «حوادث اخیر و دستگیری علمای اعلام، سلب راحت نموده و انزجار خود از اعمال دولت را اظهار میداریم. رهایی و اطلاق آیتﷲ خمینی و جلوگیری از تعدیات و رفتار جابرانه دولت را جداً خواهانیم».
آیتﷲ شاهرودی در ماجرای فیضیه نیز اعلام موضع کرده بود. او در تلگرافی به امام خمینی اینگونه تأثرات خود را از این حادثه نشان داده بود: «تأثرات خود را درباره فجایع و ناگواریهای وارده بر علما و روحانیون و مؤمنین اظهار میداریم، سلامتی همه را تلگراف کنید.» سپس در تلگرافی دیگر به امام(ره) ضمن تأکید بر ابلاغ این موضوع به متدینان بر بازسازی مدرسه فیضیه نیز تأکید ورزیدند: «فاجعه بزرگ و دردآوری که بر حوزه مقدسه قم و دانشمندان و طلاب آن حوزه وارد شده است، قلبهای مؤمنان و بزرگان نجف را جریحهدار ساخته است. این امر به همه متدینان ابلاغ شود و نیز سزاوار است که افکار مؤمنان توجیه شده تا به خانوادههای مفقودان و مجروحان کمک مادی و معنوی گردد. مدرسه فیضیه را بازسازی کنند تا بدین وسیله خشنودی خاطر امام عصر(عج) را فراهم آورند.»
آیتﷲ شاهرودی که از این واقعه بسیار متألم بوده، تلگرافهای دیگری نیز به آیات آشتیانی، محمدتقی آملی، استرآبادی و هدایتﷲ تقوی میزند و تأثرات قلبی خود از حادثهٔ فیضیه بروز میدهد. وی در جریان بازسازی فیضیه نیز نمایندهای از طرف خود تعیین میکند. وی در پیام تسلیت خود اینگونه آورده بود که: «فاجعه مولمه نسبت به مقام روحانیت و علمای اعلام و طلاب علوم دینی قم، قلب اینجانب را جریحهدار ساخته، به عموم متدینین ابلاغ و افکار آنان را متوجه نموده که به کمک مادی و معنوی از بازماندگان مفقودین و مجروحین و تعمیر مدرسه توسط یکی از وکلای اینجانب، رضایت امام زمان(عج) را فراهم آورد».
تلگراف دیگری از ایشان در دست است که در خصوص همین واقعه، به آیتﷲ مهدوی در کویت نوشتهاند و اتفاقات ایران را اینگونه بیان کردهاند: «تلگرافهای فراوان درباره ایران، دانشمندان دینی و شاه با عنوانهای گوناگون مخابره کردهایم، ما پیوسته به هرگونهٔ ممکن از حریم اسلام دفاع میکنیم و پیروزی اسلام و مسلمانان را از خداوند بزرگ خواستاریم».
آیتﷲ شاهرودی در ماجرای لوایح ششگانه رژیم پهلوی هم اعلام موضع کرده بود. ایشان در نامهای که در آبان ۱۳۴۱ به آیتﷲ محمد بهبهانی ارسال کرده، فتوایی در زمینهٔ حرمت شرکت نسوان در انتخابات صادر کرد. گزارشگران ساواک اینگونه گزارش دادند: «طبق اطلاع از طرف آیتﷲ شاهرودی از نجف اشرف، نامه مفصلی به آیتﷲ بهبهانی فرستاده شده که از قول علمای اعلام در نجف مورد منع شرکت نسوان در انتخابات نظریه داده است، گویا آیتﷲ بهبهانی تصمیم دارند در صورتی که دولت روی این موضوع دستور صریح ندهند، متن اعلامیه را به صورت چاپی منتشر نماید».
آیتﷲالعظمی شاهرودی اگرچه چندان به مجادلات سیاسی وارده نمیشده و روحیهٔ مبارزاتی نداشته، اما جَوّ غالب به گونهای بوده که نمیتوانسته از اعلام مواضع سیاسی دوری گزیند. آیتﷲ به هنگامهٔ ضرورت، اعلام نظر میکرده، از جنایات پرده برمیداشته و حمایت کامل خود را از مردم و روحانیت اعلام میداشته است.
امتداد شاگردان علامه در انقلاب اسلامی
شیعهستیزی و راهکارهای دفاعی مطلوب
اسلام و غرب؛ امام خمینی و شارحانش
نگاهی به تاریخچه پیادهروی اربعین