علامه امینی اگرچه با نام کتاب الغدیر شناخته شده است اما باید او را یکی از شهیرترین مدافعان شیعه نیز نامید. کتاب او در تبیین حدیث غدیر نگاشته شد اما رفع شبهات و خردهگیری بر مواضع مخالفان، یکی از برجستهترین محورهای کتاب اوست. در هنگامهای که شبهات و سؤالات، از هر سو مکتب شیعه را نشانه میرود، علامه امینی بسیاری از این مواضع را روشن کرده و به آنها پاسخ داده است.
پاسخ به حدیثهای دروغین
یکی از مواضعی که علامه بدانها پاسخ گفته، حدیثهایی است که علیه مکتب شیعه بیان شده است. علامه میکوشد تا با ریشهیابی آنها، علت برساخته شدن آن احادیث را برملا سازد. علامه امینی نقل میکند که در کتاب «کنزالعمال» از اَنَس نقل شده است که پیامبر فرمود: «ابوبکر وزیر و جانشین من است و عمر بر طبق گفتهٔ من سخن میگوید و من از عثمان و عثمان از من است».
علامه امینی این حدیث را جعلی میداند و ریشههای ناصواب آن را نشان میدهد: «این روایت از جعلیات شخصی به نام کادح بنی رحمه است. این روایت را ذهبی در کتاب «میزان الاعتدال» از طریق کادح ذکر کرده و گفته: ابن عدی گفته است بیشتر احادیث کادح صحیح نیست».
یکی دیگر از احادیثی که علامه آن را در پیش میکشد حدیث شهیر «أنا مدینة العلم» است. عبارت کامل این حدیث را علامه امینی اینگونه نقل میکند: «أنا مدینة العلم و علی بابها و أبوبکر أساسها و عمر حیطانها». من شهر علم هستم و علی درِ آن، ابوبکر پایه و اساس آن و عمر دیوارهای آن است. علامه امینی سپس تفسیرهایی را که مخالفان شیعه بر این حدیث نگاشتهاند به میان میآورد و به نقد آن میپردازد. علامه امینی اینگونه میآورد: «ابن حزم در تبیین این حدیث گفته است که هر کس بگوید علی(ع) اعلم از اصحاب دیگر پیامبر است، دروغ گفته است. سپس در اثبات اعلمیت و مقدم بودن ابوبکر نسبت به علی سخنان بیهوده و مفصلی را مطرح ساخته تا اینکه میگوید: هر کس که بهرهای از دانش دارد، میداند که علم و دانشی که نزد ابوبکر بوده چندین برابر علم علی است و درباره مقدم بودن عمر بر علی(ع) در علم و دانش میگوید: هر صاحب حسی ضرورتاً میداند که علم و دانش عمر چندین برابر علم و دانش علی بوده است».
علامه امینی بر این تحلیل ابن حزم میشورد و اینگونه پاسخ میدهد: «من نمیدانم از جهالت و نادانی این مرد بخندم یا بر غفلتش بگریم یا او را بر سبکمغزیاش استهزاء کنم؛ زیرا مسئلهای که هرگز شکی درباره آن در قلبی خطور نکرده و نمیکند فزونی دانش علی نسبت به همهٔ اصحاب است به گونهای که همهٔ آنها در مشکلات و برای داوری در مسائل قضایی به او مراجعه میکردند در حالی که علی(ع) هرگز در این امور به آنها مراجعه ننموده و نخستین اقرارکننده به اعلمیت علی(ع) خود پیامبر(ص) بود آنجا که به فاطمه(س) فرمود: آیا از اینکه تو را به ازدواج نخستین مسلمان و دانشمندترین آنان در آوردم خشنود نیستی؟ و فرمود: دانشمندترین فرد امتم پس از من علی ابن ابیطالب است…».
پاسخ به کتابهای دروغین
علامه امینی همچنین برخی از کتُب که در نقد تفکر شیعه نگاشته شده است را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد و به نقد می کشد و خطای آنها را بر ملا میکند. وی دربارهٔ کتاب «منهاج السنة» نوشتهٔ ابن تیمیه میگوید: «اگر کسی جویای کتابی است که نامش کاملاً مخالف محتوای آن باشد، باید به کتاب منهاج السنة مراجعه کند. نام این کتاب دقیقاً ضد محتوای آن است، واقعاً حیف است که نام «منهاج السنة» برای آن به کار رود، بلکه نام مناسب برای آن «منهاج البدعة» است، زیرا حاوی انواع بدعتها و دروغها و انکار مسلمات دین و تکفیر مسلمانان و سخنان بیمنطق و پوچ و دلایل واهی و یاری بدعتگذاران و پر از کینهورزی و دشمنی با اهل بیت و خاندان وحی است».
ابن تیمیه در این کتاب از هرگونه اتهامی علیه تشیع فروگذار نکرده است. وی گفته است: «از حماقتهای شیعه آن است که نهتنها عدد ۱۰ را به کار نمیبرد، بلکه کارهای مرتبط با عدد ۱۰ را نیز انجام نمیدهد، حتی ساختمان دارای ۱۰ ستون یا ۱۰ گوشه هرگز نمیسازد، و دلیل آن این است که از عشره مبشره (۱۰ نفری که به آنها مژده بهشت داده شده است به جز علی ابن ابیطالب(ع) تنفر داشته و نسبت به آنها دشمنی میورزد. از تعصبات شیعه آن است که هرگز عدد ۱۰ را به زبان نمیآورد، بلکه به جای آن میگویند: ۹ و ۱».
علامه امینی این اشکال ناروای ابن تیمیه را اینگونه پاسخ میگوید: «آیا بر کسی که خود را شیخ الاسلام میخواند ننگ و عار نیست که در میان مسلمانان با چنین سخنان بیمغز و سبکی پذیرفته و فساد پاشیده و آن را بارها و بارها در جایجای کتابش تکرار نماید؟ گویا که به پژوهشی ژرف و فلسفهای مترقی و حکمت بالغهای رسیده و میخواهد به مردم زندگی و حیات ببخشد.
با وجود آیات در قرآن شیعه، تِلکَ عَشَرهٌ کامِله، مَن جاءَ بالحَسَنهِ فَلَه عَشرُ امثالها، وَ الفَجر وَ لیالٍ عَشر، فَأتو بِعشر سورٍ مثله. با وجود دعای عشرات که هر جمعه خوانده میشود و نمازهای مستحبی که ۱۰ بار سوره در آن تکرار میشود و ذکرهای دهگانه یا ذکرهایی که ۱۰ بار مستحب است تکرار شود و یا مباحث عقول عشره و بحث جوهر و اعراض دهگانه و نامهای دهگانه پیامبر.»
علامه امینی بر کتاب ملل و نحل شهرستانی هم نقد میکند و اینگونه او را مورد عتاب قرار میدهد: «به قدری این مرد ناآگاه و بیاطلاع است که میگوید: قبر امام هادی(ع) در قم است. در حالی که مرقد مطهر آن بزرگوار در کنار مرقد فرزندش امام حسن عسکری(ع) در سامرا قرار دارد و از زمان دفنشان در آنجا تا کنون همچون ستارهای میدرخشند و کتابهای تاریخ و معجمها همگی گواهانی زندهاند، لکن شهرستانی از همهٔ اینها بیاطلاع است».
شهرستانی در کتاب خود مدعی شده است که از ویژگیهای شیعه این است که قائل به تناسخ و حلول و تشبیه است. علامه امینی اینگونه به او پاسخ میدهد: «بدان که هیچ شیعهای را پیدا نخواهی کرد مگر اینکه قائل به تناسخ و حلول و تشبیه را کافر میداند، و این از بدیهیات عقیده شیعه است. اکنون تو خود میتوانی ارزش کتاب شهرستانی و مقدار امانتداری او را درک کنی».
علامه امینی اگرچه با تدوین کتاب الغدیر، به اثبات مهمترین عقیدهٔ شیعه پرداخت، اما اندیشههای ناروایی که مکتب شیعه را مورد نقد و اتهام قرار میدادند را نیز مورد مداقه قرار داد و ضعف اندیشهای آن را نشان داد و اندیشهٔ پیراستهٔ شیعه را بار دیگر به اثبات رساند.
عکسها از سایت وارثون