مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت

تاریخ مواجهه فقهای شیعه با پاپ مسیحی، نشان از روابط حسنه‌ای نمی‌دهد. میان این دو نهاد روحانی مذهبی، اختلافاتی درگرفته است. امام خمینی(ره) پس از سیزدهم آبان ماه بود که نمایندگانی از پاپ را به حضور پذیرفت. وی در آن دیدار اذعان کرد که در این موقع حساس اگر مقامات دیگری تقاضای ملاقات می‌کردند نمی‌پذیرفتم، اما مقام روحانیت ملّت مسیح و پاپ اعظم احترامی دارند و لذا نمایندگان او را پذیرفتم.

امام خمینی: من پاپ نیستم که…

آیت‌ﷲ خمینی در آن دیدار، اما روی خوشی به پیام ارسالی از جانب پاپ نشان نداد و اعتراض کرد که «ما ۵۰ سال کشته دادیم، کشته‌های دسته‌جمعی، در حبس بودیم، حبس‌های غیرانسانی که بهترین افراد این ملت در آنجا شکنجه‌های غیرانسانی شدند، اما آقای پاپ یک میانجیگری نکردند و به این فکر نیفتادند که از این ملت مستضعف پشتیبانی کنند، چه شده که امروز که ملت ما، جوان‌های ما، که سال‌های طولانی تحت فشار و رنج بودند، رفته‌اند و چند نفری که در آن لانه جاسوسی به سر می‌برند و عامل توطئه و جاسوسی بودند را رسوا می‌کنند، پاپ اعظم میانجیگری می‌کند؟»‏[۱]‎

امام خمینی(ره) در جایی دیگر نیز پاپ را مورد انتقاد قرار داده بود. ایشان در مورد تحریم‌های ایران، پاپ را مورد سؤال قرار داده بود که: «آیا مطلع هستید که حصر اقتصادی که آقای کارتر می‌خواهد انجام دهد، معنایش این است که می‌خواهد ۳۵ میلیون جمعیت از گرسنگی بمیرد؟ آیا آقای پاپ مطلع از این مسائل هست و ما را محکوم می‌کند؟ یا به او مسائل را می‌رسانند؟ اگر مطلع هست، وای به حال ما و وای به حال مسیحیت و وای به حال علمای مسیح، و اگر مطلع نیست وای به حال واتیکان.»‏[۲]‎

امام خمینی نه تنها در منش سیاسی به پاپ خرده می‌گرفت، بلکه اساس اندیشه پاپ را نیز مورد خدشه می‌دانست. امام در سخنرانی در جمع طلاب حوزه علمیه قم در سال ۴۳، بر سیاسی بودن اسلام تاکید کرد و آن را خلاف رویه‌ای دانست که پاپ توصیه می‌کند. به تعبیر ایشان: «… وﷲ اسلام تمامش سیاست است. اسلام را بد معرفی کرده‌اند. سیاست مُدن از اسلام سرچشمه می‌گیرد. من از آن آخوندها نیستم که بنشینم و تسبیح دست بگیرم. من پاپ نیستم که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجام دهم و بقیه اوقات برای خودم سلطانی باشم و به امور دیگر کاری نداشته باشم.»‏[۳]‎

این اما تنها امام خمینی نبود که انتقاداتی به پاپ مسیحی عرضه می‌کرد. دیگر فقها نیز چندان با این نهاد مسیحیت بر سر مهر نبودند. علامه طباطبایی در نقد حکومت کلیسا و پاپ گفته بود که: «حکومت کلیسا، مسلمانان را طوری برای مریدان خود توصیف و معرفی کرده بودند که به‌طور جدی معتقد شده بودند که دین اسلام دین بت‌پرستی است.‏[۴]‎ مرحوم علامه برخی از پاپ‌ها را نیز مورد انتقاد قرار می‌دهد که در حق مردم جفا می‌کرده‌اند و به پشتوانه مذهبی، بر مردم ستم روا می‌داشته‌اند. وی می‌گوید زمانی امپراطوری آلمان خطایی کرده بود و پاپ برای اینکه او را بیامرزد، دستور داد سه روز پای برهنه در جلو قصرش بایستد، با اینکه فصل زمستان بود.‏[۵]‎

از آیت‌ﷲ موسوی اردبیلی تا علما و مراجع تقلید

زمانی که آیت‌ﷲ موسوی اردبیلی نماز جمعه تهران را می‌خواند نیز انتقاداتی به پاپ مسیحی وارد کرده بود. وی، فتنه جنگ‌های صلیبی را در پرتو حمایت‌های پاپ می‌دانست و عنوان می‌کرد که در جنگ‌های صلیبی، نامه‌هایی به پاپ می‌نوشتند و از بریدن سرهای کودکان شیرخوار و به آتش کشیدن آن‌ها خبر می‌دادند و پاپ نیز آن‌ها را تأیید می‌کرد.‏[۶]‎

آیت‌ﷲ صافی گلپایگانی هم، پاپ را در کنار صهیونیزم و استعمار می‌نشانَد و عنوان می‌کند که بسیاری از خاورشناسان، عمال استعمار و صهیونیزم و دستگاه پاپ هستند و مأموریت دارند که برای مسلمانان کتاب و رساله و مقاله بنویسند.‏[۷]‎

اما زمانی که پاپ بندیکت شانزدهم، اعتراضاتی به مکتب اسلام وارد کرد و «جهاد» در اسلام را نشانه رفت، فقهای شیعه نیز برآشفتند و وی را مورد انتقادات بسیاری قرار دادند. آیت‌ﷲ فاضل لنکرانی در اعتراض به پاپ گفت: «… سخنان وی به هیچ وجه با منطق و روح اسلام سازگاری ندارد و این امر حاکی از آن است که چنین مطالبی را یا به او دیکته نموده‌اند و یا آن قدر نسبت به دین مبین اسلام جاهل و بی‌اطلاع است که باید برای پیروان او تأسف خورد.»

آیت‌ﷲ لنکرانی سپس از پاپ دعوت کرد که: «ما از ایشان دعوت می‌کنیم تا مدتی را در مدارس دینی و در خدمت اسلام‌شناسان واقعی زانوی ادب بزند و آگاهی خود را نسبت به این دین تحصیل نماید. ما برای ایشان به راحتی اثبات می‌کنیم که دین اسلام دین رحمت و عطوفت است و از آیه‌های همیشه درخشان قرآن کریم و از مهم‌ترین محکمات این کتاب آیه «کُتبَ عَلی نَفسه الّرحمه» است. پاپ باید سالیان درازی را در فهم همین آیه کوتاه از قرآن سپری کند. تعجب آن است که چگونه کسی که خود را رهبر دین آسمانی می‌داند، در کلام خویش صریحا اراده خدا را به بهانه عقل و منطق انکار می‌کند. به او توصیه می‌نماییم در این اواخر عمر دست از این انحراف و توطئه برداشته و هدایت صحیحی را برای خود و مسیحیان رقم زند.‏[۸]‎

آیت‌ﷲ مکارم شیرازی نیز بیانیه‌ای صادر کرد و گفت: «آقای پاپ! شما به جای حمله به مسلمانان جهان، سیاستمداران بی‌رحم و خونخوار خودتان را نصیحت کنید که دوران استعمار پایان یافته و به استقلال کشورهای اسلامی و مسلمین جهان احترام بگذارید تا به شما احترام بگذارند.‏[۹]‎  آیت‌ﷲ مکارم سپس پاپ را به مناظره‌ای علمی و منطقی دعوت کرد. او همچنین در رمضان همان سال، به تبیین مساله اسلام رحمانی پرداخت تا پاسخی بر اظهارات پاپ بندیکت شانزدهم باشد. گفتار ایشان در کتابی با عنوان والاترین بندگان، و سپس در کتاب آیین رحمت به چاپ رسید.

میان فقهای شیعه و نهاد روحانیت مسیحی، دیواری از اختلافات به‌وجود آمده است. دیواری که لزوما با اختلافات دینی ساخته نشده است. مسائل سیاسی و غیردینی نیز در آن دخیل بوده‌اند. اخیرا اما آیت‌ﷲ محمدتقی مدرسی در حاشیه همایش «پایان برده‌داری»، با پاپ فرانسیس دیدار کرده است. شاید این بار زمان پایان این اختلافات نیز فرا رسیده باشد.

پانوشت‌ها

  1. به نقل از صحیفه امام، ج ۱۱، صص ۲۹-۳۰ [⤤]
  2. صحیفه امام؛ ج ۱۱، ص ۴۱۰ [⤤]
  3. صحیفه امام، ج ۱، ص ۲۷۰ [⤤]
  4. تفسیر المیزان، ج ۳، ص ۵۰۶ [⤤]
  5. همانجا [⤤]
  6. خطبه‌های نماز جمعه تهران، جمعه ۲۰ آذر [⤤]
  7. سلسله مباحث امامت و مهدویت، ج ۳، ص ۳۰۹ [⤤]
  8. بیانیه آیت‌الله فاضل لنکرانی، ۲۵/۶/۸۵ [⤤]
  9. بیانیه آیت‌الله مکارم شیرازی، ۲۵/۶/۸۵ [⤤]

رده‌های مرتبط

دیدگاه‌ها

  1. حسین 

    کلیسای کاتولیک کلا خودش رو باخته و از موضع ضعف با مسائل برخورد میکنه، هم توی مساله ی اخلاقی مثل جنجالی که همجنس بازها راه انداختند و هم در مسائل سیاسی مثل جنایت های صهیونیست ها، از ترس برچسب آنتی سمیتزم و … در سکوت مطلق هستند.
    فقط علیه جنایات داعش موضع میگرند اونهم با تاکید بر عنوان «دولت اسلامی»
    جدایی کلیسا از دولت هم یک دروغ بزرگ هست، در وقت مقتضی دولت کلیسا رو به خدمت میگیره.

  2. سینا 

    اعراب کتب علی نفسه الرحمه اشتباه درج شده