۴۷ سال زندگی؛ نیمی در نجف و نیمی در قم
حجتالاسلام والمسلمین سید جواد شیرازی، در سال ۱۳۴۵ در نجف اشرف متولد شدند و در ۴۷ سالگی فوت کردند. حجتالاسلام والمسلمین سید میرزا عبدالمهدی شیرازی، پدر و حجتالاسلام والمسلمین عبدالهادی شیرازی، از فضلای و اساتید حوزه علمیه نجف اشرف، عموی ایشان هستند.
سید جواد شیرازی، نوه دختری آیتﷲالعظمی میرزا عبدالهادی شیرازی، از علمای اوتاد نجف اشرف بودند که پدران ما، ایشان را تالیتلو معصوم میدانستند و در میان اهل علم نجف شناختهشده هستند.
سید جواد، با خانوادههایی از جمله ایروانیها هم ارتباط خویشاوندی دارند؛ چرا که پدر ایشان، داماد آیتﷲ مرحوم شیخ محمدتقی ایروانی است. شیخ باقر ایروانی که امروز یکی از اساتید نجف اشرف و صاحب تالیفات است، دایی مرحوم سید جواد شیرازی است.
سید جواد شیرازی، داماد استاد خود آیتﷲ شهید حسینیان بود که در نجف اشرف به همراه دو فرزندشان شهید شدند. با بیت اخوان مرعشی هم در ارتباط هستند و با آقای محفوظی استاد اخلاق هم همینطور. سید جواد دختری دارند که عروس آقای محفوظی است.
تکیهگاه علمی در تحقیق و پژوهش
از کودکی با هم مانوس بودیم، اما قبل از آغاز جنگ ایران و عراق، من به ایران برگشتم و سید جواد هم بعد از من به ایران آمد و بیش از ۲۳ سال در ایران با هم بودیم و حتی پدر و برادرشان هم تا این حد و به این اندازه با ایشان نبودهاند.
از زمانی که سید جواد شیرازی درس خارج را آغاز کردند، ما با هم بودیم. من ۵ یا ۶ سال بزرگتر هستم و از زمانی که ایشان درس خارج را شروع کرد، با هم همبحث بودیم؛ نه فقط همبحث، بلکه همگعده و همجلسه و همکار. بسیاری از کارهای علمی و تحقیقاتی را نیز در کنار یکدیگر انجام میدادیم. اما سید جواد همیشه پشت صحنه بود. ایشان پشت صحنه بودند و ما در صحنه بودیم.
در تحقیق ۵۰ جلد از موسوعه آیتﷲالعظمی خویی، سید جواد در کنار ما و جزء اعضای اصلی علمی ما بود و کمتر شناختهشده بود. تحقیق علمی آثار آیتﷲ خویی بر عهده من بود، اما تکیهگاه اصلی ما سید جواد شیرازی بود و چون قرار نبود اسم محققین در کتاب ذکر شود، اسمی از هیچکدام نیامده است. این تحقیق با عنوان «موسوعة الامام الخوئی» و از سوی مرکز آیتﷲ خوئی منتشر شد.
نبوغ و استعداد بینظیر
خصوصیات و ویژگیهای سید جواد شیرازی، بعضی تکوینی و بعضی اکتسابی است. یکی از این خصوصیات تکوینی، استعداد فوقالعاده و نبوغی بود که خدا به او بخشیده بود و منحصر در او بود و ما این نبوغ و استعداد را نداشتیم. ما اندازه او و بلکه بیشتر زحمت میکشیدیم، اما او با نبوغ خود، بیش از ما نتیجه میگرفت. بنده نظیر سید جواد را نمیشناسم. با خیلی از فضلا و اساتید بنام و مشهور حوزه هم آشنا هستم، اما نبوغ و استعداد سید جواد شیرازی عجیب بود.
زمانی که سید جواد شیرازی از نجف به ایران آمد، تازه سطوح عالی را به پایان رسانده بود. هنوز یا درس خارج شرکت نکرده بود، یا اگر هم شرکت کرده بود، یک سال یا کمتر بود. در مصاحبهای گفته بود که «در نجف اشرف درس خارج شرکت نکردهام»، اما آنطور که من به یاد دارم، یک بار به خود من گفت «یک سال در درس خارج نجف اشرف حضور داشتهام». وقتی به ایران آمد و در جمع ما بود، یکی از فضلای بنام و مشهور حوزه که امروز مورد قبول همه است، از سید جواد پرسید شما چند سال است درس خارج شرکت میکنید؟ چون شیوه بحث قوی سید جواد و احاطه علمی او را دیده بود که چطور بحث میکند و چطور مبانی فقهی و اصولی را میشناسد. پرسید شما چند سال در درس خارج نجف شرکت کردهاید؟ سید جواد هم گفت: «یک سال» و همه تعجب کردند. آن استاد حوزه، همان جا سید جواد را به عنوان همبحث خودش اختیار کرد و بعد از نماز صبح، بحوث شهید صدر را با هم بحث میکردیم که کتاب مشکلی بود که عبارات سنگینی هم دارد.
رفع اشکالات اساتید خارج حوزه علمیه
یک نکته دیگر درباره نبوغ فوقالعاده سید جواد این است که بسیاری از مباحثی که با طلبهها و فضلا و اساتید حوزه مطرح میکردیم و بسیاری نمیتوانستند به راحتی پاسخ بدهند و راهحل ارائه کنند، همان مسائل را سید جواد در یک لحظه پاسخ میداد و بسیار زودتر و دقیقتر از اساتیدی که گاه ۱۰۰ نفر شاگرد داشتند، مطلب درست را میگفت.
بعضی از اساتیدی که در مدرسه آیتﷲالعظمی گلپایگانی درس خارج دارند و شاگردان بسیاری در درس آنها شرکت میکنند، با سید جواد شیرازی ملاقات میکردند و بدون اطلاع دیگران، مشکلات درسی را مطرح میکردند و سید جواد این سوالات و مشکلات را حل میکرد. تدریس را آنها انجام میدادند، اما مشکلات درسی را آقای شیرازی حل میکرد. اما هر چه به ایشان التماس میکردیم که شما درس آزاد برقرار کنید و خودتان را معرفی کنید و از بوته اجمال خارج شوید، نمیپذیرفتند.
تمایلی به نشان دادن خود نداشت
به ایشان میگفتیم که «درس عمومی داشته باشید و در آن صورت میتوانید از شهریهای که حوزه به اساتید میدهد هم استفاده کنید و هم خیر دنیاست و هم خیر آخرت»، اما میگفت «همین که در موسسات درس دارم کافی است و فرقی نمیکند.»
همه ما در موسسات درس میدهیم، اما درس آزاد هم داریم. اعتبار درس آزاد، نسبت به تدریس در موسسات بیشتر است. در موسسه، هم من و هم شرکتکنندگان در کلاس مجبور هستیم و باید بیاییم، اما درس آزاد اینطور نیست و اگر طلبهای از تدریس یک استاد راضی نبود، میتواند به درس دیگری برود و در درس آزاد است که من میتوانم خودم را نشان بدهم و تعداد شاگردان میتواند نمایانگر موفقیت در تدریس و رتبه علمی استاد باشد.
حوزه هم برای استادهای موسسات اعتباری قائل نیست و شهریه اساتید را به آنها نمیدهند. به آقای شیرازی التماس میکردیم که درس آزاد داشته باشند، اما نمیپذیرفتند. روزی مدیر مدرسه آیتﷲ شبیری زنجانی به من زنگ زد و گفت «شنیدهام شهریه آقای شیرازی قطع شده است». وقتی به سید جواد شیرازی گفتم، معلوم شد سه ماه است شهریه ایشان قطع شده و چیزی نگفته است. البته بعد که متوجه شدیم پیگیری کردیم و وصل شد.
صاحبنظر و آگاه بود، اما اهل این دنیا نبود
سید جواد شیرازی مال این دنیا نبود. خدا او را میشناخت و به همین دلیل او را برد. آدمهای خوب را میبرند. گلچین میکنند. مال این دنیا نبود. تا روزی که زنده بود، تلفن همراه نداشت. حتی ما میگفتیم ما برای شما میخریم که وقتی کاری داریم، در دسترس باشید، اما موافق نبود و میگفت ما که هر جا هستیم تلفن هست، به همان جا زنگ بزنید. گرچه آدم قدیمیای هم نبود و هر روز روزنامه میگرفت و میخواند و از همه مسائل دنیا آگاه بود. به تنهایی یک موسوعه بود.
صاحبنظر بود، اما اهل صحبت نبود. تا کسی از او چیزی نمیپرسید، چیزی نمیگفت. علم و حلم را با هم داشت. بسیاری از ما اگر مقداری سواد داشته باشیم، حلم نداریم. اما اگر یک ساعت از آقای شیرازی سوال میکردی و حرف میزدی، خسته نمیشد و آخرین سوال را چنان جواب میداد که انگار اولین سوال است. هیچ فرقی نمیکرد. تا انتها با حوصله و صبر و روی خوش برخورد میکرد.
حوزههای علمیه شخصیت کمنظیری را از دست داد
من شاید از این ناراحت نیستم که دوست ۲۴ ساله خودم را از دست دادهام، گرچه آن هم ناراحتکننده است، اما فوت ایشان، بیش از آن، خسارتی برای حوزههای علمیه است؛ چرا که شخصیت کمنظیری بود. امروز در حوزه کسی را با جامعیت علمی سید جواد شیرازی نمیشناسیم.
با همه خوشاخلاق و خوشبرخورد بود. بعضی از اساتید قدیم با شاگردان خود رفتار خوبی نداشتند، اما سید جواد معتقد بود که باید به شاگردان توجه کرد و آنها را مورد عنایت و تفقد قرار داد. در همه زمینهها خوشاخلاق بود. من دوست ایشان بودم و دقیق نمیدانم با شاگردان خود چطور رفتار میکرد، اما علیالقاعده و بر اساس رفتار عمومیای که داشت، مطمئنا با شاگردان هم بسیار باحوصله و خوشاخلاق بوده است و در این زمینه، شاگردان ایشان بهتر میتوانند اظهارنظر کنند.
الگوی سبقت در سلام و مردمدوستی
سید جواد، بسیار مقید به اخلاق بود. سیره عملی و اخلاقی او عجیب بود. همیشه مقید به سبقت در سلام به همه بود. صبحها که به موسسه آیتﷲالعظمی فاضل لنکرانی میرفتیم، به آقایی که پشت به ما کنار آسانسور ایستاده بود و منتظر بود، سلام میکرد. به کسانی که علیالقاعده ما به آنها سلام نمیکنیم سلام میکرد. به نگهبان موسسه سلام میکرد. به همه سلام میکرد و در سلام سبقت میگرفت و عجیب اینکه در این بیش از ۲۰ سال، هیچوقت در راه رفتن بر من متقدم نشد و جلوتر از من راه نرفت و حتی وقتی من اصرار میکردم که شما از سادات هستید و باید جلو بروید، هیچگاه راضی نمیشدند. البته من خصوصیت نداشتم، با همه همینطور رفتار میکرد و اخلاق عملیاش همین بود.
ما اگر فکر کنیم باسوادیم، با جوانها و عوام نمینشینیم و با آنها گرم صحبت نمیشویم، اما سید جواد شیرازی اگر وارد جلسهای میشد و کنار کسی مینشست، طوری رفتار میکرد و گرم میگرفت که دیگران فکر نمیکردند این آقا عالم و فاضل است. خودش را متنزل میکرد و به سطح کسی میرساند که کنارش نشسته بود. چنان با همه حرف میزد و گرم میگرفت و گعده میکرد که اگر نمیشناختید، فکر میکردید یک طلبه بیسواد بیکاره است که فقط میخواهد گعده کند و کار دیگری ندارد. این اخلاق را داشت. خودش را به مرتبه جلیس خودش تنزل میداد تا با او احساس راحتی کند.
باید از آقای شیرازی یاد بگیریم. به خاطر خدا، قدری از توجه به دنیا و هوی و هوس کم کنیم. هوی و هوس نباید در ما باشد، یا کمتر باشد. اگر بخواهیم واقعا خدمت به دین کنیم، باید حب ریاست و هوی و هوس و جاه و مقام را کم کنیم. نمیگویم به صفر برسانیم، اما کم کنیم. اینها در آقای شیرازی صفر بود. هوی و هوس در وجود او راه نداشت. به مقام ثبوت فکر میکرد، نه مقام اثبات. بعضی از ما هنوز ثبوتمان را درست نکردهایم، اما به دنبال مقام اثبات هستیم. این خطرناک است. امیدوارم خودم و دیگران توجه کنیم که اینطور نباشد که قبل از تقویت ابعاد ثبوتی، به دنبال مقام اثبات باشیم.
سیدهادی
خدای متعال بعداز۱۰ سال طلبگی درس ایشون رو رزق ما قرار داد
«استاد» به حمل شایع بودند
غم سنگینی بود واسه ما
خدایش رحمت کناد
ملکی معاف
رضوان الله علیه