خبر خیلی تلخ بود. حجتالاسلام والمسلمین میرمدرس از میان ما رفت.
پنجشنبه سیزده فروردین ماه ۱۳۹۴. هنوز اولین ماه سال جدید به نیمه خودش نرسیده، عقربههای ساعت، هم هنوز به ساعت ۱۲ نرسیده و ظهر نشده، پیامکی باورنکردنی، مرا با بهت شدیدی مواجه میکند، حجتالاسلام والمسلمین سید موسی میرمدرس تحت تأثیر جراحات ناشی از جانبازی در دوران دفاع مقدس به یاران شهیدش پیوست. باورم نمیشود، اما انگار خبر درست است، با حجتالاسلام سید محمدحسین میری، عضو هیات علمی و مدیر گروه معارف اسلامی دانشگاه رامین خوزستان و از همشهریان مرحوم تماس میگیرم؛ همان کسی که اولین بار، مرحوم میرمدرس، مرا با وی آشنا کرد و ایشان بود که در این چند روزی که بیماری سید موسی تشدید شده بود، در بیمارستان محب مهر تهران همراهش بود و برای پیگیری وضعیت مرحوم دائم با ایشان در تماس بودم.
وقتی حجتالاسلام احمد نجمی، مدیر مسئول سایت فکری تحلیلی مباحثات به بنده گفت یادداشتی برای ایشان بنویسم؛ یادداشتی که با یادداشتهای مرسوم فرق داشته باشد، بلافاصله قبول کردم، اما دستم به قلم نمیرفت، سید این قدر حق بر گردن ما داشت که حداقل کاری که میشود برایش کرد را انجام دهم؛ با اینکه حدود یکی دو سال بود میشناختمش، اما انگاری عمری را با ایشان بودم؛ چون هر روز صبح در کتابخانه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی میدیدمش و اغلب روزها با هم همصحبت میشدیم، از دغدغههایش میگفت و برنامههایی که دوست دارد انجام دهد.
در این مدت آنچه که بیش از همه مرا تحت تأثیر خود قرار داد، اخلاق، معرفت و تواضع مثال زدنی ایشان بود؛ با اینکه مسئولیتهای متعدد و مهمی هم عهدهدار بوده، از مسئولیت دفتر سیاسی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، تا سردبیری چهارساله بر مهمترین فصلنامه اوایل انقلاب، یعنی پاسدار اسلام، مسئول دفتر پژوهشهای خاص دفتر تبلیغات و این اواخر، مسئولیت دفتر پیگیری مطالبات و فرامین مقام معظم رهبری از حوزه علمیه قم و عضویت هیأت علمی در گروه فقه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و…؛ اما رمز توفیقات سید، نه این مسئولیتهای دنیوی که دغدغههای معنوی و اخلاق و معنویاتی بود که او را به مثابه اسوه اخلاق بدل کرده بود. یک لحظه لبخند از لبانش دور نمیشد، عاشق مطالعه بود، اما در میان تمام دغدغههایی که ذهنش را به خود مشغول کرده بود، ایدههایش برای پیگیری مطالبات حضرت آقا بود؛ یادم است یک بار میگفت به نظر میرسد نسبت به سخنان رهبری همه کوتاهی کردهایم.
مرحوم میرمدرس میگفت از رسانههای فعال حوزوی انتظار داریم در عرصه تحول فعال تر شوند، به نظر میرسد نسبت به سخنان رهبری همه کوتاهی کردهایم، از مجموعههای فرهنگی انتظار میرود تا در زمینه تبیین و تعریف ابعاد تحول و گستره آن و تبدیل به خواست گسترده حوزویان فعال تر شوند، تا این امر به یک فرهنگ جمعی تبدیل شود.
سید، دیدگاههای افراد را نسبت به تحول در حوزه متفاوت میدانست و میگفت: عدهای معتقدند برای انجام کارهای اساسی ناچاریم نقشه جامعی طراحی کنیم، ولی برخی مخالف آن و در پی کارهای زود بازده هستند. به گفته ایشان، عدهای معتقدند برای نقشه جامع نیاز به فرهنگسازی است و گروه دیگر فرهنگسازی را توقعبرانگیز میدانند. به باور ایشان به نظر میرسد بر اساس سخنان مقام معظم رهبری باید کرسی آزاد اندیشی در این زمینه ایجاد شود، تا اهل نظر به بحث، بررسی و جمعبندی نهایی برای تحول در حوزه برسند.
مرحوم میرمدرس روی القاب هم به شدت حساس بود و معتقد بود در اطلاق عناوین به افراد باید کمی جانب احتیاط رعایت شود. از آنها که صرفاً نام آزادی اندیشه را یدک میکشیدند، اما به قول ایشان این فقط یک شعار سیاسی برایشان بود، دل پری داشت؛ گاه از برخی افراد نام میبرد که مبانی انقلابی چندانی ندارند.
سید اهل نام و شهرت نبود، اما دغدغههایش برایش مهم بود و از همه مهمتر، نسبت به مقام معظم رهبری و جایگاه ولایت به شدت حساس بودند و به تمام معنا یک شخص ولایتمدار بودند.
یادم میآید چند ماه پیش و به مناسبت ماه محرم، از ایشان خواستم تا خلاصهای از کتاب عاشورا در آینه زمان را که چندین سال پیش نوشته بود، برایم بنویسد؛ از جمله آثاری که با نگاهی نو به تحلیل فضای شکلگیری قیام امام حسین علیه السلام پرداخته است. مرحوم میرمدرس، خلاصه کوتاهی از کتاب را برایم فرستاده بود و آخرش نوشته بود، هذه بضاعتی مزجاه اقدمها الیک و لکم الخیار یا سیدی!
روحش شاد و یادش گرامی باد!
موقعیتشناسی تاریخی حضرت فاطمه زهرا (س)
شهدای روحانیت مشروطه
آیتالله سعیدی، دینداری با رویکرد مبارزاتی