دو هفته پیش که محضر استاد معظم آیتﷲالعظمی شبیری زنجانی رسیده بودم، طبق عادت همیشگی – که در محضر ایشان، همیشه مباحث علمی اولویت دارد – سخن از مباحث رایج در یک دهه اخیر درباره عصمت ائمه شیعه (علیهم السلام) و نگاه اصحاب آن حضرات به این مقوله بهمیان آمد. از ایشان درباره گزارشی پرسیدم که نشان میدهد یکی از نزدیکترین یاران ائمه(ع)، آنها را فقط دانشمندانی نیکرفتار میدانسته است؛ همان گزارشی که اکنون به مثابه یک «قرائت فراموششده» به نام «نظریه علمای ابرار» در برخی مجامع فکری ما جا افتاده و جزو کشفیات جدید و حتی بدیهیات و مسلمات فکری برخی از اهل فکر دوران ما شمرده میشود.
ایشان در پاسخ به پرسش بنده گفتند: «مشهور بین اصحاب ائمه(ع) این بود که آنها علمای ابرار هستند. ائمه(ع) مسائلی مثل عصمت را در جلسات عمومی مطرح نمیکردند. اشخاص هم ملزم نبودند که معتقد به آن باشند. شرایط برای بیان اینگونه مسائل مساعد نبود. اصحاب ائمه(ع) فقط همینقدر میدانستند که باید دین خود را از ائمه(ع) اخذ کنند و نه دیگران. اینگونه امور فقط به برخی از اشخاصی که اصحاب سِرّ بودند ابلاغ میشد و آنها هم نباید ابراز میکردند. بعدها همین روایات پراکنده که جمعآوری میشد به حد تواتر میرسید و به یک اعتقاد یقینی بدل میشد. نمیشود از این روایات استفاده کرد که اصحاب ائمه(ع) قائل به عصمتشان نبودهاند. شرایط بهگونهای نبوده که این چیزها را مطرح کنند و باید به تدریج مطرح میکردند. حتی زُراره هم نمیدانسته که تعداد امامان ۱۲ نفر است. ملزم هم نبوده که بداند. آنها فقط باید امام زمان خود را میشناختند».
در ادامه هم گفتند: «دانشگاههای ما اینگونه مطالب را بهجای آنکه از منابع اصلی بگیرند، از کتب ترجمه شده میگیرند و لذا مایه علمی ندارند».
پیشتر هم درباره این بحث نوشته بودم (اینجا)؛ ریشهی این نظریه به جملهای از عبدﷲ بن ابییعفور از اصحاب خاص امام صادق(ع) برمیگردد که در مباحثهای به یکی دیگر از یاران امام گفته که امامان شیعه، علمای نیکرفتار و پرهیزکار هستند و بس. برخی محققین و نویسندگان معاصر از این جمله برداشت کردهاند که اصحاب خاص ائمه(ع) نیز آنها را معصوم نمیدانستهاند و باور به عصمت، نوعی غلو محسوب میشده است. جدای از اینکه این نظریهپردازان، شرایط خاص و بغرنج زمان زندگی ابن ابییعفور و خفقان حاکم را از اساس، نادیده گرفتهاند، به این نتیجه نظریه خود دقت نکردهاند که اگر ما نیز باید ائمه شیعه را فقط دانشمندانی نیکرفتار و پرهیزکار بدانیم، دیگر چه فرقی میان ما و اهل سنت در تعیین جایگاه ائمه(ع) وجود خواهد داشت؟
محسن
خدا امثال آیتالله زنجانی را برای اسلام و مسلمین در صحت و عزت حفظ کند. بحثهای تحصصی حوزوی وقتی به فضای عمومی منتقل میشوند، مثل سایر مسائل تخصصی – سیاسی، فرهنگی – دستمالی میشوند و به پاسخ ایدئولوژیک عدهای برای کوبیدن طرف مقابل بدل میشوند. این نظریه هم از همین جنس است و البته از امثال برخی مدرسان پرینستون بعید است که اینچنین دربست آنرا بپذیرند.