نگاهی به فضای کلی همایش/همایش علمی یا سیاسی؟
سخنرانان اصلی همایش آیتﷲ استادی و حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی بودند و حجتالاسلام والمسلمین عبدالمجید معادیخواه، رضا بابایی و حجتالاسلام دکتر سیدابوالفضل موسویان و حجتالاسلام مزینانی قرار بود به ارائهی مقاله بپردازند که البته به دلایلی (احتمالاً کمبود وقت) برنامه آقایان موسویان و مزینانی لغو گردید.
حضور چهرههای علمی و سیاسی گاه متفاوتالموضع (بهلحاظ سیاسی) جالب توجه بود؛ دکتر علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین جواد شهرستانی (نماینده تامالاختیار آیتﷲ سیستانی)، حجتالاسلام والمسلمین کفایی (نوادهی مرحوم آخوند)، استاد رسول جعفریان، حجج اسلام والمسلمین سیدجواد و سید محمدباقر گلپایگانی، آیتﷲ کریمی جهرمی، آیتﷲ فقیهی، آیتﷲ غروی(عضو جامعه مدرسین) آیتﷲ نجم الدین طبسی، حجتالاسلام والمسلمین مهریزی، استاد نایینی، آیتﷲ علوی بروجردی، احمد مسجدجامعی و حجتالاسلام والمسلمین رضا مختاری از جمله چهرههای حاضر در این همایش بودند. در همان لحظات ابتدایی همایش و مصادف با سخنرانی آیتﷲ استادی، تمام صندلیها پر شد و مهمانان جدید، در بیرون از سالن همایش و از طریق تلویزیون مداربسته، برنامهها را دنبال میکردند.
بهنظرم رسید بهتر بود برای شخصیتی مثل آخوند خراسانی در جای بزرگتری مراسم میگرفتند و از چهرههای برجستهی دیگری هم برای سخنرانی دعوت میکردند؛ از حجتالاسلام والمسلمین معراجی که یکی از عوامل اصلی برگزاری همایش بود علت این امر را پرسیدم و ایشان در جواب گفتند: «ما هم قبول داریم برای شخصیتی مثل آخوند خراسانی باید بیش از اینها مایه گذاشت؛ حتی در سطح فراملی؛ چون آخوند بهلحاظ تأثیرگذاری بر جریانات سیاسی – در برههی تاریخی حساس مشروطه – و نیز جایگاه علمیای که در حوزههای علمیه دارد، شخصیتی بینالمللی است. اندیشهها و سیرهی رفتاری آخوند برای علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران در مجامع علمی مهم دنیا مورد مطالعه و تحقیق قرار میگیرد. یقیناً برای چنین شخصیتی، برگزاری این همایش کافی نیست؛ اما ما در حد بضاعتمان کار کردیم و الحمد لله راضی هم هستیم؛ حتی در ابتدا فکر نمیکردیم اینقدر جمعیت بیاید؛ اما بهلطف خدا و از برکت روح بزرگ مرحوم آخوند، جلسه باشکوهتر از انتظارات ما بود».
به دلایل گوناگون (مثل سخنرانی برخی چهرههای سیاسی) به ذهن عدهای چنین آمده بود که همایش، شایبهی سیاسی داشت؛ این مطلب را هم با حجتالاسلام معراجی مطرح کردم و پاسخ ایشان اینگونه بود: «حضور چهرهای مانند آیتﷲ استادی بهعنوان سخنران اصلی همایش و نیز حضور مهمانانی از گرایشات سیاسی مختلف (مثل ریاست محترم مجلس)، ناقض سیاسی بودن همایش است. اصولاً همانطور که عرض کردم شخصیت آخوند، شخصیتی فراملی و به طریق اولی فراجناحی است. ما هم در برگزاری همایش بر وجه علمی آن تأکید داشتیم».
از حجتالاسلام معراجی پرسیدم که معیار دفتر فرهنگی مفاخر خراسان در تجلیل از شخصیتها کدام است؟ ایشان پاسخ دادند: «اولاً منظور از مفاخر خراسان، علما و دانشمندانی هستند که در مکتب علمی خراسان پرورش یافتهاند؛ نه اینکه لزوماً اهل خراسان باشند. ثانیاً دولت به هزار و یک دلیل از برخی شخصیتها تجلیل نمیکند و به همین دلیل جامعهی علمی از آثار علمی و اندیشهای این بزرگان محروم است؛ مثل حاجمیرزا علی فلسفی که ما برایشان بزرگداشت گرفتیم».
نکتهی مهمی که از مجموع فضای مراسم و بهویژه با توضیحاتی که حجتالاسلام معراجی دادند به ذهن میرسد این است که حضور شخصیتهایی با گرایشهای فکری و سیاسی مختلف در چنین همایشهایی با تأکید بر رویکرد علمی، میتواند زمینه را برای تضارب آرا و رسیدن به فهمی صحیحتر دربارهی مفاخر علمی فراهم کند؛ امری که در بیشتر همایشهای دولتی (یا نهادهایی که بهنوعی زیرمجموعه دولت هستند) کمرنگ است. لازمهی رسیدن به چنین وضعیتی، حضور پررنگتر نهادهای علمی – بهویژه نهادهای علمی غیروابسته به دولت – در چنین عرصههایی است.
با ذکر این مقدمات، رئوس مطالب مطرحشده در همایش را مرور میکنیم. در ابتدای همایش حجتالاسلام دکتر کاملان عضو هیأت علمی دانشگاه مفید و دبیر علمی این همایش، ضمن عرض خیر مقدم به مهمانان و تبریک میلاد پیامبر(ص) گفت: «در مراسم امروز هفت جلد کتاب رونمایی میشود که در ضمن آنها سعی شده به شبهات مطرحشده در مورد نقش مرحوم آخوند در مشروطیت پاسخ داده شود و بر این نکته نیز تأکید شده که مرحوم آخوند در عالم سیاست و فرهنگ و کشورداری ابداعات ویژهای دارد».
سبک زندگی و سیرهی اخلاقی آخوند
آیتﷲ استادی از مدرسین برجستهی حوزهی علمیه سخنران اصلی همایش بود؛ تأکید وی بر سبک زندگی مرحوم آخوند بود. آیتﷲ استادی بر این باور است که دربارهی وجههی علمی آخوند، کتابها و مقالات بسیاری نوشته شده (مانند حواشی مختلفی که بر کفایهی ایشان زدهاند)؛ اما سیرهی اخلاقی ایشان، وجه ممیزه است و باید بیشتر به آن پرداخته شود. رئوس مطالب مطرحشده توسط آیتﷲ استادی در این زمینه عبارتند از:
– بارها ایشان فرموده است که اختلاف من با دیگر فقها اختلاف در فتواست و این مسأله دستاویزی برای خصومت و تعارض نیست؛ اما برخی امروز هم که شده فتوایی را از ایشان میگیرند و علیه دیگری علم میکنند.
– در وصف وی (مرحوم آخوند) گفتهاند که از وجوهات برای مصارف شخصی استفاده نمیکرد و بسیار کریم بود و برای طلاب خانه میخرید و به آنان رسیدگی میکرد؛ اما برای خود و فرزندانش سختگیری داشت و این چیزهاست که امروز برای حوزه باید الگو قرار بگیرد.
– تعریف می کنند که وی چنان هیبتی در منبر تدریس داشت که کسی جرأت نمیکرد به او نزدیک شود و در عین حال با طلاب و شاگردانش حشر و نشر داشت و گویی فردی از آنان است.
– نوشته اند در طول تاریخ حوزه علمیه، درسی به عظمت درس او از کیفیت و کمیت در نجف تشکیل نشد و در عین حال تواضعی بینظیر داشت؛ این مسایل است که بیان آن، اخلاق مردم و حوزه را تقویت میکند و به مردم درس دین میدهد؛ وگرنه درس و بحث در حوزه همیشه بوده و هست و خواهد بود.
– تا زمانی که میرزا (استاد مرحوم آخوند) زنده بود درسی در نجف تشکیل نداد و خضوعش در مقابل او مانند خضوع عبد در مقابل سید بود! آیا امروز نیز در حوزه این مسایل وجود دارد و استاد در حوزه مورد احترام طلاب هست؟
– کسی با عوض کردن لباس عوض نمی شود و دین نیز به لباس روحانی پوشیدن و معمم شدن نیست و اگر دیندار واقعی باشیم می توانیم در مردم هم اثرگذار باشیم بنابراین لازم است روزشمار زندگانی کسانی مانند آخوند نوشته شود تا امروز همه از آن بهره ببریم.
تاریخ یکسویهی مشروطه
سخنران بعدی همایش عبدالمجید معادیخواه رییس بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران بود. وی در ابتدای سخنانش به معرفی مجموعهای پرداخت که توسط بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران در حال طبع و نشر است و محتوای آن، بازتاب مسائل ایران در روزنامه «تایمز» است؛ درواقع روایت دیگری است از تاریخ معاصر ایران. وی با بیان اینکه تاکنون ۶ شماره از این مجموعه بیرون آمده و الآن به مسألهی مشروطه رسیده است، تأکید کرد از نکات عجیب دربارهی این روزنامه، اشاره نکردن بهنام امیرکبیر در دورهی سهسالهی حساس صدارت وی است (هرچند بعدها در این روزنامه از شخصیت امیرکبیر تجلیل شده است) و عجیبتر اینکه در آن سه سال کلاً هیچ مطلبی از ایران در این روزنامه نوشته نشده! هرچند میتوان تا حدی با توجه به سیاستهای ضدانگلیسی امیرکبیر، این مطلب را درک کرد.
رییس بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی با ذکر این نکته که مطالعه دربارهی شخصیت آخوند با مطالعه دربارهی مشروطه گرهخورده است افزود: «نکتهی مهم دربارهی مشروطه این است که تاریخنگاری مشروطه با یک قلم نوشته شده؛ یعنی قلم سینهچاکهای دوآتشهی مشروطه؛ امثال کسروی، ملکالمتکلمین و… بنابراین آنچه در تاریخ مشروطه میبینیم «مشروطهسرایی» است». معادیخواه گفت: «ما دو کاظم (کاظمین) مهم در تاریخ مشروطه داریم؛ یکی آخوند محمدکاظم خراسانی و دیگری سیدکاظم طباطبایی یزدی که هردوی آنها صاحب آثاری سترگ و ماندگار در حوزههای علمیه هستند (عروة الوثقی و کفایة الاصول)؛ هرچند در مواضع سیاسی با یکدیگر تفاوت اساسی داشتند».
همگرایی، همدلی و تقریب در سیرهی مرحوم آخوند
رضا بابایی پژوهشگر حوزهی تاریخ و دین در ارائهی مقالهی خود به بحث «تقریب» و همگرایی و همدلی در سیرهی آخوند پرداخت. بابایی با بیان اینکه «اگر در دورهی آخوند همگرایی و همدلی میان ادیان فضیلت بود، در عصر ما فضیلت نیست؛ بلکه ضرورت است» افزود: «در دوران ما نسبت به اصل مسألهی تقریب و ضرورت آن هیچکس تردید ندارد؛ سخن بر سر مصادیق تقریب است. تقریب شامل طیفی است که یک سر آن لعن است و سر دیگر آن حفظ حقوق اقلیتها. در مجموعهی آثار مرحوم آخوند ما میتوانیم اشاراتی را نسبت به مجموعهی اجزای این طیف بیابیم؛ مثلاً دربارهی بحث حقوق شهروندی در آرای مرحوم آخوند، قضیهی قتل فریدون زرتشتی بسیار روشنگر است. خب شخصی زرتشتی توسط یک مسلمان بهقتل میرسد. دادگاههای سنتی آن زمان در چگونگی صدور حکم مردد بودند. نظر مرحوم شیخ فضلﷲ نوری این بود که نباید دربارهی این موضوع به عرفهای دادگاههای مدرن و بینالمللی توجه نمود و حکم را با توجه به همان رویهی سنتی صادر کنید. اما مرحوم آخوند خراسانی در پاسخ به نامهای که از وی در اینباره استفتا کرده بودند بر مسألهی حقوق شهروندی تأکید میکند؛ البته نه دقیقاً به این تعبیر؛ اما تحت عنوان اینکه او رعیت ما بود و تحت حمایت اسلام بود و باید از همهی حقوق یک انسان برخوردار باشد. موارد اینچنینی از مهمترین اختلافات مرحوم شیخ فضلﷲ و مرحوم آخوند خراسانی بود».
از نظر رضا بابایی مسألهی مهمتر درباب تقریب، «فرهنگ تقریب» است. وی بر این باور است که «متون و منابع ما از نظر مباحث مربوط به تقریب بسیار غنی است و از این باب کمبودی نداریم و بهنظرم اگر کسی ضدتقریب باشد از این جهت دستش خالیتر از کسی است که طرفدار تقریب است و اگر بعضی مواقع، صدای مخالفان تقریب بلندتر است بهخاطر امکاناتی است که به هر دلیلی در اختیارشان است. مرحوم آخوند و شاگردهای مبرز ایشان مثل مرحوم کاشفالغطا و مرحوم آیتﷲ بروجردی، سرمایههای بزرگ تقریب در عصر ما هستند؛ حتی بهنظر بنده مرحوم آقای بروجردی بهتنهایی حجت را بر ما تمام کرده است. پس ما از نظر مباحث نظری و تاریخی کمبودی نداریم؛ آنچه کمبود آن بهشدت در کشور ما احساس میشود، فرهنگ تقریب است. دلیل دیگری هم که ما علیرغم داشتن منابع و متون قوی دربارهی تقریب و حتی وجود شخصیتهای برجستهی تقریبی مانند آیتﷲ بروجردی (که متأسفانه ایشان انگار جانشینناپذیر شدهاند) هنوز در منطقه شاهد نزاعهای خانمانسوز مذهبی و فرقهای هستیم، این است که ما به لوازم تقریب و حرفهایی که دراینباره میزنیم پایبند نیستیم. بهبیان دیگر ما از مفهوم «تقریب» هم مانند بسیاری دیگر از مفاهیم مثل «عدالت» استفادهی ابزاری میکنیم. تقریب، صرفاً استفاده از بعضی الفاظ محبتآمیز و انسانی نیست».
استقامت رأی در مقابل مخالفتهای درونی
سخنران پایانی همایش، حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی بود. البته در کارتهای دعوتنامه سخنرانی ایشان اعلام نشده بود! شاید به دلیل حساسیتهای طبیعی که بهویژه در فضای پیش از انتخابات در کشور وجود دارد. حجتالاسلام سید حسن خمینی پس از بیان مختصری از فضایل علمی مرحوم آخوند، محور سخنانش را بر یکی ویژگی رفتاری مهم آخوند متمرکز کرد: «استقامت رأی در مقابل مخالفتهای درونی». وی تأکید کرد: «مرحوم آخوند خراسانی صرفاً از این جهت که ایران را از استبداد نجات دادند و در مقابل مشکلات ایستادند کار بزرگی نکردند؛ بلکه ایشان در مقابل منیّت درونی خویش ایستاد و همین عامل شخصیت او را ممتاز کرده است». تولیت مرقد مطهر امام خمینی(ره) با اشاره به دورهی حساس مشروطه و تأثیرگذاری فراوان آن بر وقایع مهم تاریخی ایران، گفت: «درس گرفتن از مشروطه واجب است؛ زیرا نکات مثبت یا منفی آن دوران ممکن است امروز هم بر ملت ما عارض شود». وی با تأکید بر نقش علمایی همچون آخوند خراسانی در نهضت مشروطه، به استقامت رأی مرحوم آخوند در مقابل موجهای مخالف درونی اشاره کرد و با ذکر نمونههایی تاریخی از اتهامات و تهمتهای فراوانی که به این عالم بزرگ دینی وارد میشد، ایستادگی در مقابل این موجها را درس بزرگی برشمرد که باید از سیرهی رفتاری آخوند فراگرفت: «درس مرحوم آخوند این است که اگر میخواهید مردانه زندگی کنید باید هزینه دهید و همه چیز به ۶ متر پارچه روی سر نیست! این مسیر روزی پلو دارد و روزی ناسزا شنیدن». یادگار امام خمینی(ره) تصریح کرد: «امام وقتی حرکت خود را آغاز کردند، مشکلات زیادی داشتند؛ همانگونه که به یاد داریم ایشان گفتند خون دلی که پدر پیرتان از این دستهی متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است؛ گویی تیغ آن جریان تا آخر در جگر ایشان مانده بود و در پایان عمر از آب کشیدن ظرف آبی که مرحوم حاج آقا مصطفی از آن آب خورده بودند شکوه کردند؛ زیرا این اتفاق برای ایشان گران آمده بود».