مسیحیت، فقط «آئین اخروی» است و از «امور دنیوی» گویی خبری ندارد. زین رو در سدههای میانه آنگاه که ناگزیر بر کرسی قدرت و حکومت که امری دنیایی بود نشستند، گلهها و شکوه سرگرفت که کار قیصر به قیصر بسپار. کلیسا را با امور دنیوی چه پیوند! زین سبب، عالم کلیسا را «روحانی» میخواندند. ادامه …
وی در ارتباطی که میان روحانیت و روشنفکری برقرار میکند، جریان روشنفکری را همچون روحانیت، پدیدهای فرهنگی میداند با این تفاوت که روحانیت از قدمت و اصالت تاریخی بیشتری برخوردار بوده، در بستر تاریخی و تمدنی دیگری شکل گرفته و تداوم یافته است و جریان روشنفکری پدیده فرهنگی و تمدنی نسبتاً نوظهوری است. ادامه …