در ابتدا دونکته را بهعنوان پیشفرض مطرح میکنم:
پیشفرض اول: ما در مضامین دینی (روایات) در چهار حوزهی اصلی به برقراری تعاملات مطلوب و استاندارد دعوت شدهایم؛ براساس آن روایات انسان چهار عرصهی کلان تعاملی دارد:
۱.تعامل با خدا؛
- تعامل با خود؛
- تعامل با انسانّهای دیگر؛
- تعامل با جهانی که در آن زیست میکند.
این تعاملات، هم عرصههای معرفتشناسانه و هستیشناسانه را دربرمیگیرند، هم عرصههای ارزشی و اخلاقی را و هم حوزههای هنجاری فقهی را. بنابراین ورود حوزه به این عرصه ضرورتی جدی دارد.
پیشفرض دوم: مسألهی صیانت و بهرهبرداری معقول، منطقی و استاندارد و بهرهورانه و آیندهنگرانه از محیط زیست – بهعنوان سرمایهی مشاع بشریت از ابتدای خلقت تا انتهای آن – مسألهای تکساحتی نیست که یک عرصه یا یک حوزهی دانش بتواند در حل آن موفق باشد؛ بلکه مسألهای کلان است. اگر امروزه تصرفات غلط در طبیعت و محیط زیست، مخاطراتی برای نوع بشر بهوجود آورده، حل این مخاطرات باید توسط همهی ذینفعان و مشارکان صورت بگیرد. ما با مجموعهای از سهامداران مواجهیم که میتوانند نقشآفرین باشند در حل این مسأله. حوزههای هستیشناسانه، معرفتشناسانه، فلسفی، الهیاتی آن از یکسو و حوزههای اخلاقی، عرفانی، فقهی و حقوقی آن از سوی دیگر، همه مدنظر صاحبنظران است.
بخشی از پیام آیتﷲالعظمی موسوی اردبیلی در همایش محیط زیست: «حوزویان، دانشگاهیان و عالمان دینی مکلف هستند با همفکری و هماهنگی و تلاش مفید و قابل توجه، ضمن شناخت و تبیین درست موضوعات زیستمحیطی و چالشهای پیش رو، با تدبر و تعمق در متون دینی و دستآوردهای علمی در صحنهی ملی و جهانی و بهدور از سطحینگری و تکرار مکررات و کلیگویی، راهکارهای زندگی شاکرانه را مطابق زمان و مکان، استنباط و بهصورت سازمانیافته و با استفاده از روشهای کارا و اثرگذار تبلیغی برای تمامی سطوح ملی و جهانی تبیین و ترویج نمایند؛ بهنحوی که علم جامع و مدیریت جامع و نتیجهگرا و اهتمام جمعی، به تغییر صحیح اجتماعی و اصلاح وضعیت نابسامان امروز زمین و محیط زیست براساس احکام دینی و رهآوردهای صحیح ملی منجر گردد».
با توجه به این دو مقدمه، حوزههای علمیه با عنایت به ظرفیتهایی که دارند میتوانند – و باید – با رویکرد مدیریت دانش و مدیریت حل مسأله، به مسألهی محیط زیست ورود کنند. ما برای حل این مسأله نیازمند نهادها و ساختارهای علمیای هستیم تا به کمک آنها مسأله، هم درست فهم شود، هم صحیح پاسخ داده شود و هم درست اجرا شود. ورود حوزههای علمیه به این مسأله میتواند در محورهای ذیل باشد:
- تأسیس رشتهای علمی در عرصهی حل مسائل محیط زیست با گرایشهای مختلف در سطح سه حوزه که معادل کارشناسی ارشد است و همچنین در سطح چهار حوزه که با کلانمسألهای بهنام محیط زیست سروکار دارد و گرایشهای خاص خود را نیز خواهد داشت؛ در حوزههای مختلف فلسفی، الهیاتی، فقهی، اخلاقی، حقوقی و… .
- راهاندازی گروههای علمی – پژوهشی در پژوهشگاههای جامع علوم انسانی و علوم حوزوی. ما پژوهشگاههای جامع متعددی داریم که از رتبههای علمی خوبی برخوردارند و میتوان از آنها خواست تا به تأسیس گروههای علمیپژوهشی با محوریت مسائل زیستمحیطی اقدام نمایند.
- احداث پژوهشکدهی تخصصی مطالعات اسلامی در حوزهی محیط زیست؛ بهویژه با ظرفیت مناسبی که امروز در پژوهشگران حوزه وجود دارد.
- تأسیس کتابخانه تخصصی محیط زیست با محور آثار مکتوب دینی و حتی ادیان مختلف که در باب مسألهی محیط زیست تألیف شدهاند.
- راهاندازی انجمن علمی مطالعات زیستمحیطی با رویکرد اسلامی در کنار دیگر انجمنهای فعال حوزه.
- پایاننامههای سطح سه و چهار حوزه نیز ظرفیت بسیار مناسبی برای پرداختن و ورود به این موضوع دارندِ؛ البته بهشرط آنکه هم بهلحاظ تعیین موضوعات و هم بهلحاظ علمی از نویسندگان آنها حمایت شود.
- استفاده از جشنوارههایی که در حوزههای علمیه (مانند جشنواره علامه حلی یا همایش کتاب سال حوزه) برای فرهنگسازی در جهت زایش نظریه در عرصههای زیستمحیطی.
- تدوین مجمعالمسائل فقهی درارتباط با موضوع محیط زیست که دربرگیرندهی نظر مراجع عظام تقلید باشد. چنین کاری برای فرهنگسازی دینی در بدنهی اجتماع و در میان آحاد مردم نسبت به این موضوع بسیار کارآمد و مفید خواهد بود؛ این کار همچنین باعث میشود افراد جامعه تکالیف دینی خود نسبت به این موضوع را با دقت و اهتمام بیشتری دنبال کنند.
- بیانیهای با امضای چند مرجع یا عالم بزرگوار شیعی که در آن نگرش و دیدگاه جهان تشیع و مکتب اهلبیت(ع) (و حتی در سطحی وسیعتر نگاه جهان اسلام) دربارهی محیط زیست بیان شده باشد.
- انجام یک نیازسنجی پژوهشی مسألهمحور در عرصهی محیط زیست. یکی از توفیقات حوزهّهای علمیه این بوده که با کمک انجمنهای علمی، نیازسنجیهای پژوهشی حوزههای دانش را انجام میدهند. پانزده نیازسنجی در پانزده عرصهی دانش در حال انجام است که ششتای آن منتشر شده است. در نیازسنجی فقه، موضوعات مستقیم مرتبط با بحث محیط زیست، حجم قابل توجهی را دربرمیگیرد؛ به نیازسنجی در حوزههای دیگر هم که نگاه میکنیم کمابیش این مسأله وجود دارد. در مجموع ما باید از نیازسنجی دانش عبور کنیم و به نیازسنجی کلانمسألهها و چالشهای مهمی که در جامعه با آنها روبهرو هستیم، توجه کنیم.