دبیر علمی: حجتالاسلام مجیدی نظامی
اصطلاح نامه اخلاق اسلامی عبارت است از مجموعه اصطلاحات استانداردشده در حوزه علم اخلاق اسلامی که فهرستی منظم از واژههای کلیدی و کاربردی آن حوزه همراه با روابط معنایی بین آنها ارائه میدهد. وظیفهی اصطلاحنامه، سازماندهی یک علم است؛ سازماندهی و نظاممند ساختن مفاهیم مختلفی که در یک علم از آنها استفاده میشود. بهتعبیر دیگر، اصطلاحنامه موظف است اصطلاحات مختلفی که در یک علم مورد استفاده قرار میگیرد را جمعآوری و کشف کند و درنهایت تعیین نماید که کدام را باید مرجح قرار داد.
اصطلاحات این حوزه دارای سه رده اصلی است:
- فضایل اخلاقی؛
- رذایل اخلاقی؛
- آداب و حقوق.
تدوین اصطلاحنامه اخلاق اسلامی در سال ۱۳۷۶ با همکاری اساتید مشاور آغاز گردید و تحقیق آن در سال ۱۳۸۲ به پایان رسید. این مجموعه حاوی ۴۷۲۸ اصطلاح است که با مراجعه به ۱۷۵ منبع اخلاقی در سه بخش الفبایی، نظامیافته و ترسیمی تنظیم شده به چاپ رسیده است. این اثر پژوهشی ششمین اثری است که مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی بعد از اصطلاحنامه فلسفه اسلامی، اصطلاحنامه علوم قرآنی، اصطلاحنامه اصول فقه، اصطلاحنامه منطق و اصطلاحنامه کلام اسلامی منتشر کرده است.
ارائهدهنده: حجتالاسلام و المسلمین علیمحمد حسینزاده
تدوین این اثر مشکلات و سختیهای خاص خودش را داشت. در ابتدا اصطلاحنامه را بهعنوان یک فرهنگ لغت تصور میکردند. در ابتدای امر بسیار دشوار بود تا ما بتوانیم اصطلاحنامه نویسی را در حوزه دانشها جا بیندازیم. هرچند موفق شدیم در عرصه ملی و بینالمللی در این زمینه افتخاراتی کسب کنیم؛ اما در طی این ده سال، این حوزه نیازمند به جهشهای بلندتری بوده است. چندزبانه کردن اصطلاحنامهها کاری است که میتواند رشد اصطلاحنامهای را در جریانی که باید تحقق پیدا کند سرعت ببخشد و بتواند آن فرهنگ پژوهشی نسبت به مدیریت اطلاعرسانی که یکی از وظایف اصلی اصطلاحنامهها هست را شکل بدهد.
من در این جلسه در ارتباط با اصطلاحنامههای اخلاقی توضیح مختصری ارائه میدهم. حدود ده سال قبل این جلسات پژوهشی آغاز شد و به گردآوری منابع در حوزه اخلاق پرداختیم و با وجود تمام موانع موجود در سال ۸۲ این اثر به اتمام رسید و در سال ۱۳۸۶ به زیور چاپ آراسته شد.
اصطلاحنامه اخلاق با دو ترکیبواژه شروع میشود: «اصطلاحنامه» و «اخلاق». ترکیب این دو نیازمند یک تعریف مفهومی، هم نسبت به اصطلاحنامه و هم نسبت به اخلاق است؛ این تعریف مفهومی میتواند زمینهی نقد و بررسی را در این حورزه فراهم کند.
از دو منظر میتوان جلسات نقد را پیگیری کرد: ۱. از جهت خود فن اصطلاحنامه؛ ۲. وقتی با مسألهی اخلاق اسلامی تلفیق میشود (از حیث نگرش به اخلاق و ساختاری که قرار است برای اخلاق بهوجود بیاید).
اصطلاحنامهها بر اساس آن تباری که دارند موضوعشان در حوزه علم کتابداری و اطلاعرسانی است و هدفشان ساماندهی روند انتقال و ذخیرهسازی یافتهها و دادههای اطلاعاتی است؛ یعنی انسجام بخشیدن به این حوزه. اساسیترین وظیفه و کارکردش ابزار کنترل واژهها و برگرداندن زبان طبیعی مدارک به زبان کنترل شده سیستم یا همان زبان اطلاعاتی است. بهترین ابزار مدیریت اطلاعات، زبان اصطلاحنامهای است.
وقتی اصطلاحنامه چنین وظیفهای دارد، میتوانیم پی به اهمیت آن ببریم؛ ابزار مهم نمایهسازی که از کارامدترین اصول برای نظاممند کردن اطلاعات پراکندهی متون و منابع است. درواقع وقتی میخواهد به حوزه اطلاعات انتظام ببخشد، ناچار است وقتی وارد حوزه دانش میشود انتظام را در حوزه دانش هم پدید بیاورد. مثلاً وارد دانش اخلاق میشود؛ وقتی وارد دانش اخلاق میشود به سمت انتظام بخشیدن میرود. این انتظام بخشیدن نیازمند یک نقشه راه است. ما این نقشه را در حوزه اخلاق از کجا بیابیم؟ یکی از دشوارترین مراحل در تدوین اصطلاحنامهها همین مرحله است. نیازمند یک مبنای روشن است. ما برای یافتن این مبنا جلسات متعددی برگزار کردیم. در این مرحله دو ایده کاربرد دارد؛ یکی بایستگی این حوزه (اخلاق) و انتظامبخشیدن به آن است. زبان اصطلاح نامه برای بازیابی اطلاعاتی است که تولید شده است. دیگری شیوه جدیدتری است که بر اساس میدانهای ارتباط تقسیم میشود.
بعد از مشاوره و جستوجوی فراوان به این سمت رفتیم که تراث ما مجموعهای از روشهای مختلف است. ما این روشها را – با توجه به اینکه موضوع اخلاق از نظر قدمای ما به سمت فضایل اخلاقی میرفت و انتظام خاصی هم نداشتیم – در سه دسته جمعآوری کردیم.
اصطلاحنامه نیازمند بهروزرسانی است. یکی از مشکلات ما این است که اصولاً اخلاق را بهعنوان دانش عنوان نمیکنند. اگر اخلاق را بهعنوان دانش بپذیریم و به تولید اطلاعات در حوزه اخلاق بپردازیم، چالشها و گرههای رفتاری بسیاری حل خواهد شد. البته اخیراً بسترهای مناسبی برای تولید آثار علمی در این زمینه فراهم شده است.
نکته دیگر اینکه بحث اصطلاحنامه باید تفکیک شود. حوزه اصطلاحنامه و اصطلاحنامه نویسی با آنچه در دانشگاه هست. مراد از اصطلاحات در این حوزه معرفتی، واژهای است اعم از فرهنگ لغات. یعنی ما هر واژهای که صلاحیت دارد و میتواند اطلاعاتی را بازیابی کند، میگوییم اصطلاح نمایهای یا اصطلاح اصطلاحنامهای که میتواند اعم از اصطلاح در فرهنگهای تخصصی و عامیانه باشد.
ناقد: فاضل ارجمند دکتر محسن جوادی
این اثر، بیشک کار پر ارزشی است؛ ولی بهعلت فرصت اندک از مزایای آن سخن نمیگویم و بیشتر به اشکالات میپردازم. بحث من در مورد خروجی این کار است؛ برای اینکه در آینده بهتر بشود نکاتی را عرض میکنم و ارزش کار دوستان در جای خود محفوظ است.
به نظر من خروجی کار خیلی مناسب نیست؛ به این دلایل:
- برداشت درستی از اخلاق اسلامی نشده است؛ زیرا اخلاق اسلامی در آثار مختلف پراکنده است. بخشی از این آثار در این کتاب نمایه شده؛ ولی بخش بزرگی از مباحث اخلاق اسلامی در کتب کلامی ماست که در این اصطلاحنامه به آن پرداخته نشده است. یا مثلاً به اخلاق فلسفی در این اثر توجه نشده است. بهتر بود از ابتدا مشخص شود که در چه حوزهای از اخلاق این اثر تدوین میشود. بهنظر من این یک ایراد اساسی است و به همین علت است که مثلاً در منابع این کتاب نامی از ابن سینا نیست؛ در صورتی که آثار ابن سینا در اخلاق بسیار مهم است.
- پیوستگیهای معنایی. بهنظر من این پیوستگیها خیلی فنی نیست؛ زیرا بیجهت تکرار شدهاند که لزومی نداشته است.
- ۳. اصطلاحات مرجح. در این کتاب ارجح را عربی به فارسی دانستهاید. در صورتی که اصطلاح ارجح بهمعنای این نیست که لزوماً واژه تعبیر فارسی شود؛ بلکه مرجح بودن باید بر اساس نیاز باشد. باید برای این ترجیح سازوکارهای دیگری بیابید.
- در فهرستی که اینجا از فضایل اخلاقی ارائه شده، موارد بسیاری وجوددارد که جزو فضایل اخلاقی نیست.
- بهتر بود دامنه کار مشخص میشد؛ مثلاً مشخص میشد که قرار نیست به به اخلاق کاربردی پرداخته شود؛ یا مثلاً به اخلاق پزشکی هیچ اشارهای نشده است.
- کمتعداد بودن مشاورهای مربوط به اخلاق محتوایی؛ باید یک تیم مشاور در هر حوزه این اثر را بررسی میکرد.
نهایتاً اینکه بهتر است چنین اثری پس از چندین بار نقد وارد مرحله چاپ شود.