جمع شدن مراکز تخصصی فقهی قم، یک اتفاق خوب است که با توجه به تفاوت مشی مستقل این مراکز، بسیار هم جالب به نظر میرسد. این اتفاق چگونه رقم خورد؟
دو سال پیش در ایام آخر سال بود که محضر سید علی آقای شبیری زنجانی مدیر مدرسه امام باقر(ع) بودیم. ایشان در آن جلسه ایدهی نزدیک کردن مراکز فقهی به همدیگر را مطرح نمودند. البته پیش از آن هم فکر این کار در ذهن بنده بود؛ به این واسطه که من سابقهی تحصیل در دو مرکز فقهی حضرت آیتﷲ زنجانی(حفظه ﷲ) و مرحوم آیتﷲ فاضل لنکرانی(ره) را تجربه کرده بودم و واقعاً از اینکه این مجموعهها از همدیگر و از برنامههای هم خبر ندارند رنج میبردم و شاهد بودم که بسیاری از همپوشانیها میتواند اتفاق بیافتد؛ ولی بهدلیل عدم ارتباط مجموعهها با هم، این اتفاق نمیافتاد. مثلاً یک نشست علمی خوب که در مرکز امام باقر(ع) برگزار میشود، طلبههای دیگر مراکز هم میتوانند شرکت کنند؛ یا ممکن است یک مرکز بهدنبال طلاب فاضل برای تدریس باشد؛ یا مرکز دیگری بهدنبال محقّقان قوی و جوان نخبه باشد؛ در اینگونه موارد این مراکز میتوانند از طلاب فاضل دیگرمراکز که مناسب این کار هستند استفاده کنند.
نکتهی دیگری که نباید دور از نظر داشت این است که تعداد مؤسسات فقهی در چند سال اخیر، رشد خیرهکنندهای داشته است؛ مثلاً در سال ۸۸ حدود شش، هفت مؤسسه فقهی در قم وجود داشت؛ ولی با یک رشد جهشی این رقم در عرض شش سال به بیست و شش یا هفت مؤسسه رسیده است. خود این رشد نیز دلیل دیگری بود برای شکلگیری ارتباط این مراکز با همدیگر؛ زیرا این ارتباط میتواند بستر انتقال تجربیات مؤسسات قدیمیتر به مراکز جدیدتر باشد. این همگرایی بحمدﷲ در دانشگاهها خیلی پررنگتر است؛ ولی در حوزه هنوز کمرنگ است. این دغدغه اصلی ما بود و تلاش کردیم که دست کم این دو مجموعه بزرگ را به هم نزدیک کنیم.
پس از ورود سید علی آقای شبیری به این بحث و پیگیری موضوع، این حرکت کلید خورد و ایشان با توجه به ارتباط من با چند مرکز فقهی، امر فرمودند که لیست مدعوین به جلسه مشترک مراکز فقهی را تنظیم نمایم. لیستی از چهارده مؤسسه و مسؤولان مرتبط تنظیم شد و در اولین جلسه این نشست، همه مدعوین از چهارده مؤسسه تخصصی فقهی حاضر شدند. در آن جلسه آقایان – با توجه به حسن ظنّشان – بنده را بهعنوان دبیر این نشست منصوب کردند و شکر خدا، از آن تاریخ تاکنون جلسات را بهصورت منظم – ماهی یک جلسه – برگزار کردهایم. تابهحال یک دور کامل چهارده جلسه در چهارده مرکز فقهی برگزار شده و در حال حاضر دوره دوم جلسات آغاز شده است. برای جلسات، آییننامه داخلی تنظیم شده و روال داخلی هم منظم شده است.

چه شد که به فکر برگزاری آزمون ورودی مراکز فقهی بهصورت متمرکز افتادید؟
از موضوعاتی که در این جلسات مطرح شد این بود که تعدد آزمونهای ورودی، باعث اذیتشدن طلاب و پایین آمدن کیفیت آزمونها میشود. مثلاً سال گذشته در فاصله دو روز چهار آزمون ورودی برگزار شد؛ یعنی هر نیمروز یک امتحان! طلابی که دوست داشتند شانس خود را در این مؤسسات امتحان کنند باید در عرض ۴۸ ساعت حدود ده ساعت را در جلسه امتحان میگذراندند! این مسأله، هم از حیث روانی برای طلاب آزاردهنده بود و هم به لحاظ هزینه، اسراف. بهعلاوه برای طلاب این مسأله مطرح بود که آیا امکان ندارد با یک هماهنگی کوچک بین این مراکز، این فشار از روی ما برداشته شود؟! لذا بحث طراحی امتحان ورودی مشترک مطرح شد و الحمدلله مدیران هم خیلی خوب استقبال کردند و نُهمجموعه در این طرح شرکت کردند.
سبک کار ثبت نام را بر چه اساس تعریف کردهاید؟
سبک کار به این صورت است که پس از آغاز ثبت نام در فروردین ماه سال آینده، داوطلبان در سایت آزمون ورودی ثبتنام میکنند. در هنگام ثبت نام، امکان انتخاب هفت مرکز از نُه مرکز برای هرطلبه وجود دارد که این عدد به انتخاب مدیران مراکز بود. پس از برگزاری آزمون، نتیجهی آن، هم در اختیار خود طلبه و هم در اختیار هفت مجموعه انتخابی او قرار میگیرد و این خود مراکز هستند که بر اساس نمرات بالاتر، برای مصاحبه شفاهی از طلاب دعوت بهعمل میآورند.
چطور به یک استاندارد مورد قبول برای تمام مؤسسات حاضر در این طرح رسیدید؟
در کارگروه مدیران، یک کارگروه علمی برای این کار تعریف شده است که پنج عضو دارد و این گروه سؤالات را تنظیم میکنند. از سوی دیگر یک کارگروه اجرایی برای برگزاری امتحان تعریف شده است که سه مجموعه، متصدی کارهای اجرایی این بحث هستند و در حال حاضر تبلیغات این کار شروع شده است. خود برگزاری آزمون ورودی مشترک نیز زمینه خوبی برای نزدیکی بیشتر مجموعهها شده است.
چرا فقط نُه مرکز از چهارده مرکز فقهی، این آزمون مشترک را پذیرفتهاند؟
البته چهارده مرکز در ابتدای کار بود و بعد دو مرکز دیگر به این نشست دعوت شدند. برخی از این مجموعهها امتحان سطوح ندارند و صرفاً در درس خارج تمحّض دارند. مجموعه امام رضا(ع) و مجموعه حضرت آیتﷲ وحید خراسانی یعنی مجموعه باقرالعلوم(ع) گفتند که هدف ما جذب طلاب با اولویت مناطق خاص است. مثلاً اولویت مرکز امام رضا(ع) تقویت بنیه طلاب حوزه علمیه خوزستان است؛ هرچند محصور به آنجا نیست. یا سیاست اصلی مرکز باقرالعلوم(ع) تقویت طلاب مراکزی است که بیشتر در معرض هجوم وهابیت قرار دارند. دو مجموعه دیگر هم با توجه به اینکه این تجربه اول بود، گفتند که در سالهای آتی به این طرح ملحق خواهیم شد. لذا نُه مجموعه در این طرح حاضر شدند.
البته نفس همگرایی مؤسسات تخصصی یک کار زیبا و پرفایده است.
بله؛ این جلسات نماد زیبایی شده است از اینکه میشود در حوزه هم کار مشترک انجام داد. البته این جلسات قدم اول این اقدام مشترک هستند و در گامهای بعدی باید با راهاندازی سامانههای خبررسانی مخصوص طلاب این مراکز، آنان را از برنامههای مراکز دیگر نیز مطلع نمود. گام نهایی که بهنظر من بسیار اهمیت دارد، برگزاری جلسات مشترک معاونتهای پژوهش این مؤسسات با یکدیگر است. خیلی از طرحها را نمیتوان بهتنهایی انجام داد یا برای ورود به آن نگرانیهایی وجود دارد؛ ولی وقتی ارتباط باشد و اطلاع از اینکه یک مرکز وارد این کار شده است، ترس کم میشود. بعضی از کارها هم باید بهصورت مشترک برگزار شود؛ مثل برگزاری المپیادهای علمی.

اصل حضور در این مؤسسات تا چه حد میتواند در تقویت روحیه علمی و طلبگی مؤثر باشد؟
قابل انکار نیست که درسهای عمومی سطوح از نظم قابل قبولی برخوردار نیستند. بر اساس آمارهایی که ما داریم، درصد بسیار پایینی از کسانیکه در این دروس شرکت میکنند، توانایی قبول شدن در آزمون ورودی مؤسسات فقهی را دارند. آمارهایی که از امتحانات حوزه داده میشود اعتبار چندانی ندارد؛ چون در این امتحانات برای جلوگیری از اعتراضات طلبهها، سطح امتحانات تنزّل داده شده است. برای همین طلابی هستند که متأسفانه بدون حضور در کلاس، مطالعه و مباحثه و فقط با خواندن کتابهای مرحوم مسلم قلیپور نمره ۲۰ میگیرند!
فضای دروس آزاد ما به سمت دانشگاهیشدن میرود. کافی است وارد پنل درسی طلبه در سایت حوزه بشوید؛ میبینید که تعداد واحدهای درسی درج شده و همچنین آمده است که چندواحد گذرانده شده و چند واحد باقیمانده است. به صورت ناخودآگاه مهمترین دغدغه طلبه این میشود که واحدهای باقیمانده را پاس کند و این دقیقاً شکل دانشگاه است؛ اما یک دانشگاه بینظم! در حالیکه ما در مجموعه تخصصیمان، اصلاً کاری با امتحانات مرکز مدیریت نداریم و از طلبه میخواهیم که مطالعه دقیق و مباحثه نماید و این موضوع را از تکتک طلاب پیگیری میکنیم. فضای این مؤسسات، فضای نظم، جدّیت و کار علمی و افق کار ما ملّاشدن طلبه است. البته این هدف در دروس آزاد هم هست؛ ولی متأسفانه جوّ غالب خراب شده است. خصوصاً اینکه در سیستم رایج درسی حوزه، اساس بر تعمیق نیست و حتی برای امتحانات، معمولاً بخشی از کتاب حذف میشود. در حال حاضر رسائل، مکاسب و کفایه به شانزده قسمت تقسیم شده است تا متناسب با زمانبندی آموزشی امکان به پایان رساندن آن برای استادان حوزه باشد. در این تقسیمبندی، در طول روز از هر طلبه چهار درس اصلی به همراه یک درس فلسفه میخواهند. در حالی که اگر طلبه بخواهد مطالعه، مباحثه و حضور در درس را داشته باشد، به این تعداد درس نخواهد رسید. البته گفته شده است که طلبه میتواند طی چهار تا شش سال این دروس را بخواند؛ ولی این فقط در لفظ است و هنوز سیستم بر همان روال قبلی است و سالهای یازدهم و دوازدهم در آییننامه فرهنگسازی نشده است.
در عمل هم طلبه چون به پنج درس در روز نمیرسد، دو درس را به کلاس میرود و دو درس دیگر را با جزوه یا نوار میخواند که نوار هم نظم درستی ندارد و معمولاً نامنظم میشود. اما در نیمسال اول وقتی طلبه دروسش را با جزوه امتحان میدهد، میبیند که همان مقدار مطالعه هم لازم نبوده و فقط با خواندن جزوه میتواند در امتحان موفق شود. کافی است بهصورت تصادفی از چند طلبه در این سیستم آموزشی بپرسید که در روز چند ساعت روی درسها مطالعه، مباحثه و کار میکنند.
نکته دیگری که بد نیست به آن اشاره کنم این است که ما چندین مرکز تخصصی غیر فقه و اصول در قم داریم؛ مثل مجموعه حضرت آیتﷲ مصباح(حفظه ﷲ)، مرکز قضا و برخی دیگرمراکز تخصصی مربوط به حوزه که مشغول به فعالیت هستند. در تمام این مراکز، طلبه باید صبح به دروس عمومی برود و فقه و اصول بخواند و عصر هم باید در دروس این مراکز شرکت کند. ببینید چه فاجعهای اتفاق میافتد! نتیجه این است که ما کلّی روحانی معمم پرورش میدهیم که هیچ بویی از اجتهاد، حتی در ادنی مراتب آن نبردهاند؛ نتیجه این است که ما نهتنها پیشرفتی به لحاظ تولید علم نمیکنیم، بلکه بالعکس، بعضی از این افراد صرفاً به حفظ کردن ترجمههایی از متون غربی اکتفا میکنند و همانها را ارائه میدهند. نزول سطح علمی حوزه به همین دلیل است.
اما در مجموعه تخصصی ما، طلبه در روز یک رسائل، یک مکاسب و یک فلسفه میخواند. برای هرکدام از رسائل و مکاسب موظف است دوساعت مطالعه و مباحثه کند و برای فلسفه هم یک ساعت اعمّ از مطالعه و مباحثه داشته باشد؛ بنابراین طلبه در طول روز باید نُه ساعت کار علمی انجام دهد. البته طلاب ما دوره چهارساله را در طول پنج سال میخوانند. ضمن اینکه طلاب خودشان اعلام میکنند که ما در آن هفته چند ساعت کار کردهایم و ما هم این موضوع را بررسی میکنیم و اگر شاهد کمکاری باشیم، این موضوع را پیگیری میکنیم.
به خاطر همین کم کاریها و بینظمیها است که در نوع طلاب شاهد نوعی بحران هویت هستیم.
حوزه کارکردهای فراوانی دارد و جامعه ما به برکت نظام جمهوری اسلامی و انقلاب، تشنهی طلبهی فاضل است. طلبهای که بهصورت خوب و دقیق و عمیق دروس سطح و خارج را در طول ده سال وقت بگذارد و بخواند، بهواسطهی نیاز بالای جامعه بیکار نمیماند. کافی است نگاهی به خروجیهای مدرسه تخصصی فقه حضرت آیتﷲ شبیری زنجانی بیاندازید؛ چون این مدرسه پانزده سال است که کار خودش را آغاز نموده و در حال حاضر ما که ورودی سال دوم این مدرسه بودیم – و تعدادمان هفده نفر بود – هرکدام در مجموعهای فعال هستیم. اما اگر کار بهصورت منظم و بر اساس تعمیق و تحقیق مطالب پیش نرود، نتیجه همین میشود که امروز شاهد آن هستیم.
قائم مقام «««انجمن حجتیه»»» در قبل از انقلاب
دو نکته در مورد دفترچه آزمون ورودی هماهنگ مدارس و مراکز فقهی که در لینک زیر منتشر شده است
http://azmoonf.ir/index.php/2016-03-07-13-55-39
وجود دارد
مورد اول: حذف شرط لزوم اعتقاد به اصل ولایت مطلقه فقیه است یعنی لزوم اعتقاد به اصل ولایت مطلقه فقیه جزء شرایط الزامی کلیه داوطلبان شرکت در آزمون ورودی هماهنگ مدارس و مراکز فقهی ذکر نشده است در حالیکه این شرط جزء شروط الزامی کلیه داوطلبان شرکت در کلیه آزمونهای حوزه های علمیه خواهران و کلیه آزمونهای حوزه علمیه برادران می باشد. یعنی کلیه طلاب خواهر و برادر در بدو ورود به حوزه در پایه اول باید اعتقاد به اصل ولایت مطلقه فقیه را دارا باشند ولی برای شرکت در پایه هفتم و داوطلب شدن در آزمون ورودی این مراکز و مدارس فقهی داشتن این شرط بطور کلی ذکر نشده و حذف شده است. که دلیل آن معلوم نیست. زیرا همچنان این شرط در تمام دفترچه های کلیه آزمونهای حوزوی خواهران و برادران مندرج است
طلبه
یا للعجب
لزوم اعتقاد به اصل ولایت مطلقه فقیه!!!!!
شما از کجا امده ایی؟! یک فرع فقهی که بسیار مورد اختلاف است شرط پذیرش طلبه ای شود که می خواهد فقه بیاموزد؟!
امان از این سیاست
....
چی داری می گی برا خودت داداش
یه فرع فقهی یا یه اصل کلامی
احمد نجمی
مباحثات: در بخش دوم نظر آقای قائم مقام نکته ای پیرامون گرایش های فکری سیاسی برخی از حامیان مالی مدرسه ولی امر مطرح شده است.با توجه به شائبه ایراد اتهام و همچنین وعده مسئولان این مدرسه در خصوص ارائه پاسخ در این زمینه، این نظر ویرایش شد.
مباحثات تلاش می کند فضایی کاملا منطقی جهت ارائه نظرات و بحث های مختلف فراهم نماید.
همچنین رعایت امانت در انتقال نظرات از دیگر وظایف بدیهی هر رسانه است.
طلبه
شما بهتر است بجای درخواست پاسخگویی مسیولان این مدرسه در مورد ادعای بی دلیل ان اقا تحقیق می کردید و مدرسه انقلابی را این چنین متهم نمی کردید
سایتها بجز حفظ امانت در رعایت نظرات دیگران، وظایف دیگری از جمله جلوگیری از نظرات حاوی توهین و نشر اکاذیب را هم بر عهده دارد
احمد نجمی
رسانه موظف به انعکاس نظرات و نقدهای مختلف است.در نظر فوق هیچگونه توهینی وجود ندارد.همچنین زمانی شامل اکاذیب می شود که کذب آن به صورت مستدل ثابت شود.تاکنون پاسخی برای اثبات کذب بودن این نظر به دستمان نرسیده است و در صورت عدم دریافت پاسخ وظیفه خود می دانیم اصل نظر و تعدادی دیگر از نظرات موید آن را منتشر کنیم
رهگذر
نتیجه کلام شما این شد که: انعکاس هر گونه ادعایی علیه افراد و ایراد اتهامات مختلف نسبت به افراد آزاد است تا زمانی که کذب بودن آن بصورت مستدل و قطعی برای ما محرز گردد.
بنابر این ما هر گونه اتهامی را نسبت به هر گونه مسئولین و علما و مراجع و روحانیون منتشر میکنیم مگر اینکه آن شخص، ادله محکمه پسندی در رد ادعا ارائه دهد.
خیلی ممنون، از این فضای کاملا باز و منصفانه تون خیلی استفاده کردیم
احمد نجمی
صاحب نظر فوق در چند نظر بعدی کاملا مستدل و براساس کتابها و اسناد منتشره مرکز اسناد اسلامی ادعای خود را مستند کرده است.متاسفانه تاکنون هم هیچ پاسخی از این مرکز محترم به دست ما نرسیده است
علی
سلام
mohamad
مطالب فوق صحیح نمی باشد
صرامی
این فردی که به اسم قائم مقام انجمن حجتیه در قبل از انقلاب اسم برده شده در ایام جنگ تحمیلی مشاور امنیتی مقام معظم رهبری در دوران ریاست جمهوری بودند و بزرگانی چون ایت الله شب زنده دار و ایت الله مومن و ایت الله اراکی به شکل منظم و مستمر بر فعالیت های این مرکز نظارت دارند و حتی در عزل و نصب افراد و اساتید اعمال نظر میکنند واین مطلب نه تنها نشان از بی اطلاعی نگارنده از فضای انجمن حجتیه و رویکردها و نسبت ان با انقلاب دارد بلکه دلالت بر بی اطلاعی یا غرض ورزی نویسنده این نظر و منتشر کننده ان نسبت به یکی از انقلابی ترین (اگر نگوییم انقلابی ترین)مرکز تخصصی فقهی قم و تنها مرکز فقهی حوزه علمیه که رویکرد فقه حکومتی برای پاسخ به نیازهای حکومت اسلامی در عصر غیبت را انتخاب کرده دارد که عملی ترین مقابله با انجمن حجتیه در مبانی تئوریک ان یعنی نفی حکومت اسلامی در زمان غیبت است
مسعود
درمورد نکته دوم
عرض کنم که خیلی از بزرگان کنونی مملکت از جمله جناب حداد عادل قبل از انقلاب در انجمن حجتیه حضور داشتند ولی بعدها که انحرافاتی به وجود آمد از آنجا خارج شدند .
جناب مهندس و خانم دکتر سالی یکبار رفت و آمد خصوصی با رهبر انقلاب دارن و از نزدیکان ایشان بودن و هستن تا جایی که زمان ریاست جمهوری ایشان رو به عنوان وزیر اطلاعات معرفی کردند که شرط اجتهاد برای این مقام مطرح شد و موافقت مجلس را نگرفت.
قائم مقام «««انجمن حجتیه»»» در قبل از انقلاب
همچنین همانطور که لینکهای زیر آمده است
http://hojjatieh.blogsky.com/posts
http://mobareze.ir/his/9132.html
این «عضو فعلی هیات امنای مدرسه علمیه سطح عالی ولی امر عج» کسی بود که در مقام نخستین رئیس مرکز اسناد ساواک در بعد از پیروزی انقلاب، اسناد مربوط به همکاری انجمن حجتیه با ساواک را از این مرکز خارج کرد.
قائم مقام «««انجمن حجتیه»»» در قبل از انقلاب
هشدار «دکتر فرید الدین حداد عادل»برادر زن«فرزند رهبر انقلاب حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب سید مجتبی خامنه ای دامت برکاته» نسبت به مدارس «انجمن حجتیه»
در لینک زیر آمده است:
http://snn.ir/detail/News/267225/76
سؤال خبرنگار از «دکتر فرید الدین حداد عادل»برادر زن«فرزند رهبر انقلاب حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب سید مجتبی خامنه ای دامت برکاته»: نظر شما در خصوص دیگر مدارس مخصوص علوم انسانی چیست؟
پاسخ «فرید الدین حداد عادل»: نگرانی مان این است که برخی از این ها دزد با چراغ تربیت کنند و این خطر بزرگی است.دزد با چراغ یعنی؛ بچه با استعداد با سوادی که اعتقادات دینی ملی ندارد یا اعتقادات انحرافی دارد.
امروز فضای مدارس غیر دولتی کشور در دست مدارس «انجمن حجیته» است که عالمانه و عامدانه کسانی را تربیت می کنند که نگاه اجتماعی ندارند . چقدر لطمه است برای جمهوری اسلامی که کسی نماز بخواند، روزه بگید،برای امام زمان جانفشانی کند اما برای سربازان امام زمان از حیث سیاسی اجتماعی دل نسوزاند . و چقدر بد می شود اگر این ها بچه های خانواده پولدار، متدین و با شخصیت باشند. در مدارسی که تحت سلطه فکری «انجمن حجتیه» است بچه ها از لحاظ فکر سیاسی اجتماعی کاملا تخریب و بی استفاده می شوند.
قائم مقام «««انجمن حجتیه»»» در قبل از انقلاب
در لینک زیر در مورد مدارس غیرانتفاعی «انجمن حجتیه» آمده است
http://www.mashreghnews.ir/fa/print/177833
قرار است در روزهای پایانی آذر ماه ۱۳۹۱، انجمن حجتیه همایشی سراسری در تهران برگزار نماید که دستور کار آن نحوه اخذ مجوز برای راه اندازی مدارس ابتدایی غیر انتفاعی است. سران این گروه می گویند ما در تهران تجربه موفقی در تاسیس مدارس غیر انتفاعی داشته ایم
از اعضاء کار گروه اجرایی امتحان ورودی مشترک
از اشکال برادر قایم مقام خیلی تعجب میکنم
ما در کارگروه دفترچه را بر اساس دفترچه آزمون ورودی مراکز تخصصی حوزه طراحی کرده ایم
دوست گرامی اگر توجه میکردید، مجموعه ما را با آن مجموعه مقایسه میکردید
در دفترچه موسسات تخصصی قم که از این آدرس قابل دانلود است، میبینید که شرط التزام به ولایت مطلقه فقیه نیامده است http://mt.ismc.ir/news/آخرین+اخبار/۳۷۳۳۳۴/پذیرش+متمرکز+مراکز+تخصصی+و+مؤسسات+آموزش+عالی+حوزوی
لذا اشکال شما، شبیه بهانه گرفتن است!!!!!
قائم مقام «««انجمن حجتیه»»» در قبل از انقلاب
نام یکی از این مدارس علمیه تخصصی به نام حضرت «««حجت»»» صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه) نام گذاری شده است و زمانی که به سایت رسمی آن یعنی سایت رسمی مدرسه علمیه سطح عالی ولی امر (عجل الله تعالی فرجه) مراجعه کنیم متوجه تصویر گنبد مسجد حضرت «««حجت»»» یعنی مسجد جمکران قم به عنوان آرم این مدرسه انتخاب شده است و وقتی در این سایت
http://najah.ir/Secondpage.aspx?pages=hiat_omana
اسامی اعضای هیات امنا را ملاحظه می کنیم در میان اسامی علما نام یک فرد «««مهندس…»»» و نام همسر ایشان یعنی «««خانم دکتر….»»» به عنوان اعضای هیات امنای این مدرسه علمیه جلب توجه می کند. برای آشنایی با این مهندس اسم مذکور را در اینترنت سرچ می کنیم و به خاطرات زیادی که توسط سیاستمداران ایرانی در مورد «مهندس مذکور» گفته شده و دهها مطلب مختلف برخورد می کنید
قائم مقام «««انجمن حجتیه»»» در قبل از انقلاب
از جمله مطالب بی شماری که در اینترنت برخورد خواهید کرد این مطالب است
مثل این لینک
http://hojjatieh.blogsky.com/1390/02/23/post-22
و لینکهای زیر
http://hojjatieh.blogsky.com/posts
http://mobareze.ir/his/9132.html
که در مورد مهندس مذکور مطالب مهمی را با ذکر منابع و اسناد بسیار محکم و غیر قابل انکار درج کرده اند.
قائم مقام «««انجمن حجتیه»»» در قبل از انقلاب
تیتر زیر را در اینترنت سرچ کنید
در سایت خبرگزاری فارس و خبرگزاری دانا آمده است که:
«اخذ مجوز برای تاسیس دبستان؛ ماموریت جدید انجمن حجتیه»
در متن خبرگزاری فارس و دانا آمده است که:
کد خبر: ۲۱۷۳۱
تاریخ: ۱۳۹۲/۰۸/۰۶
اخذ مجوز برای تاسیس دبستان؛ ماموریت جدید انجمن حجتیه
انجمن حجتیه با هدف ترویج افکار خود و نهادینه کردن این تفکرات در مردم، به اعضای خود توصیه کرده است به دنبال گرفتن مجوز تأسیس دبستان های غیر انتفاعی باشند.
به گزارش خبرنگار شبکه اطلاع رسانی دانا، بر اساس اخبار رسیده از محاقل خصوصی انجمن حجتیه، این انجمن به اعضای خود توصیه کرده است به دنبال گرفتن مجوز تأسیس دبستان های غیر انتفاعی باشند.
قائم مقام «««انجمن حجتیه»»» در قبل از انقلاب
اگه قرار هست مسؤولان مدرسه علمیه سطح عالی ولی امر(عجل الله تعالی فرجه) پاسخی بدهند لطف کنند در همان پاسخ شان بفرمایند آیا حتی یک کلمه از مطالب زیر قابل تکذیب است؟ تمام مطالب زیر در کتابی که الان در اینترنت بصورت پی دی اف منتشر شده و با حمایتهای حجت الاسلام و المسلمین «روح الله حسینیان» رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی و نماینده فعلی تهران در مجلس شورای اسلامی در آستانه انتشار رسمی توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی هست و نویسنده کتاب («محمدحسن روزی طلب»با گرایش فکری اصولگرای بسیار متعصب) از کارمندان پژوهشی رسمی مرکز اسناد انقلاب اسلامی است درج شده است:
در متن کتاب «تأسیس نهادهای امنیتی در جمهوری اسلامی» [به صورت پی دی اف در اینترنت منتشر شده است و با تماس با خود مؤلف هم لینک دانلود کتاب برایگان ارسال خواهد شد] که در ابتدای این کتاب نوشته شده است که این کتاب با حمایتهای حجت الاسلام و المسلمین «روح الله حسینیان» رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی و نماینده فعلی تهران در مجلس شورای اسلامی توسط «محمدحسن روزی طلب» تألیف شده است و در آستانه انتشار است
در این کتاب آمده است:
(((«جواد مادرشاهی» متولد ۱۳۲۹ شمسی، فرزند مرحوم عبدالحسین با واسطه مهندس سجادی به «انجمن حجتیه» پیوست، «مادرشاهی» در سال ۱۳۴۷ وارد دانشگاه صنعتی شریف و با مجید شریف واقفی، وحید افراخته و جواد قدیری از اعضای سازمان مجاهدین خلق آشنا شد. سپس در تشکیلات «انجمن حجیته» رشد کرد و جزو هفت نفر اصلی اداره کننده انجمن در تهران شد و رابطه نزدیکی با محمود حلبی پیدا کرد. پس از پیروزی انقلاب به واسطه آشنایی با آیت الله خامنه ای و شهید چمران به مرکز اسناد ملی (آرشیو ساواک) رفت و در دوران ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای، مشاور امنیتی ایشان شد. «مادرشاهی» در دوران ریاست هاشمی رفسنجانی به مدت ۸ سال مشاور محمدرضا نعمت زاده وزیر صنایع بود. همچنین از موسسان دانشگاه علوم پزشکی فاطمیه قم بود که در سال ۱۳۸۱ شمسی منحل شد. «مادر شاهی» در سال ۱۳۵۲ با خانم «دکتر طاهره لباف» ازدواج کرد و ۶ فرزند دارد. «جواد مادرشاهی» پیش از انقلاب به همراه همسرش «طاهره لباف» برای زیارت و آشنایی بیشتر با فرقه بهاییت سفری به فلسطین اشغالی(اسرائیل) داشت. برخی از اعضای «انجمن حجیته» مدعی اند که در عملیاتی که «مادرشاهی» در سال ۱۳۵۶ هدایت کرد، آمار و اطلاعات تمام بهایی های ایران از ساختمانی در بلوار کشاورز تهران به دست «انجمن حجتیه» رساند و آن را در ابتدای پیروزی انقلاب به تفکیک دستگاه ها و وزارتخانه ها در اختیار سران انقلاب اسلامی گذاشته اند.)))
نام مستعار وی در مقام ریاست مرکز اسناد ساواک «مروج» بود که مطابق آنچه که در کتاب منتشر شده «صخره سخت» تألیف «محمدحسن روزی طلب»(از اصولگرایان بسیار تندرو و کارمند فعلی مرکز اسناد انقلاب اسلامی) آمده است، «مروج» نام مستعار «مهندس محمد جواد مادر شاهی» بوده است.