توصیف کتاب
تاریخ اندیشههای اعتقادی شیعه را از ابعاد گوناگون میتوان بررسی کرد؛ یک بُعد آن، کاوش زمینهها، عوامل و چگونگی پیدایش این اندیشهها و اعتقادات و پیگیری تطورات آن و اسباب و علل این تطورات، طی یک بازه زمانی خاص است. یکی دیگر از ابعاد آن، بررسی زندگی و چگونگی تأثیرگذاری اندیشمندان بزرگ شیعه و میزان تأثیر آنان در فرایند تحول و فراز و فرود این اعتقادات است.
این اثر گرانقدر یکی از گامهای نخست درباره تفکر اعتقادی امامیه است که مواردی مانند تاریخچه اعتقادی شیعه، حدیثگرایی در اعتقادات و اندیشمندان حدیثگرا و مسائل اعتقادی برآمده از حدیثگرایی و زمان آن، پیدایش عقلگرایی در اعتقادات و اندیشمندان عقلگرا و مسائل برآمده از عقلگرایی، اوج عقلگرایی در اعتقادات و اندیشمندان آن عصر، عقلگرایی در قرن ششم و اندیشمندان آن عصر و ورود تفکر نظاممند فلسفی به میان امامیه و آمیختهشدن کلام امامیه با تفکر عرفانی و تأثیر آن بر برخی اعتقادات آنان را بررسی میکند.
اندیشه شیعه امامیه فراز و نشیبهای زیادی داشته است. بررسی این اندیشه، گذشته از آنکه ما را با اندیشه گذشتگانمان آشنا میکند، نقشه راهی فراروی ما قرار میدهد تا تفکر بزرگان این مذهب بهخصوص امامان معصوم(ع) را پی گیریم و بهکار بندیم؛ تفکری که در طول تاریخ با عقلگرایی عجین بوده است. این پژوهش مروری اجمالی به سیر تفکر شیعیان دوازدهامامی از عصر حضور تا ظهور صفویه است و بنا دارد مکتبها، آرا و اندیشههای شیعیان و سیر تطور آنها را تبیین کند.
تفکر امامیه با عقلگرایی عجین است و شیعه از امامان خود آموخته است که عقل جایگاه بلندی در فهم دین دارد. در دوره حضور امامان، عقلگرایانی مثل هشامبنحکم و مؤمنالطاق در کنار حدیثگرایان حضور پررنگی داشتند و همیشه تحت حمایت ائمه(ع) بودند. پس از دوره حضور، اهمیت عقلگرایی در شیعه دوچندان شد و پاسخ به شبهات دینی، بهخصوص شبهات معتزله و اصحاب حدیث، تنها با کتاب، سنت پیامبر و عقل امکانپذیر بود؛ زیرا عنوانهایی مثل قال الباقر و قال الصادق (علیهماالسلام) برای مخالف، تعبد نمیآورد و علمای شیعه باید از استدلالات عقلیِ مطرح در بیانات ائمه(ع) در جواب مخالف استفاده میکردند. به همین علت عقلگرایی کلامی در میان شیعه رشد کرد و بزرگانی همچون شیخ مفید، سیدمرتضی و شیخ طوسی رخ نمودند و تفکر آنها (عقلگرایی کلامی) تفکر رایج حوزهها شد.
در دوره سوم با ظهور فلسفه مشّاء و تطورات آن، مطالب مفید فلسفه توسط خواجه نصیرالدین و علامه حلی اخذ شد و به بالندگی فکر شیعه افزود و آثاری همچون کشفالمراد نوشته شد که هنوز پس از هفتصد سال جزو کتب درسی حوزههای علمیهی شیعه است. پس از دوره فلسفه، عرفان ابنعربی نیز توسط سیدحیدر آملی وارد تفکر شیعه شد و آثار مفیدی در این زمینه نگارش یافت. تلفیق این تفکرات را در حکمت متعالیه صدرایی میبینیم که امروز تفکر رایج حوزههای شیعه است. سیر همین تحولات فکری مسأله اصلی این پژوهش است.
ساختار کتاب
کتاب از شش فصل تشکیل شده است که عناوین هر فصل عبارتند از: فصل اول دوران حضور ائمه(ع)؛ فصل دوم مکتب قم؛ فصل سوم مکتب بغداد؛ فصل چهارم ادامه تفکر قم و بغداد در قرن ششم و هفتم؛ فصل پنجم خردگرایی فلسفی (فلسفه مشّاء)؛ فصل ششم ورود عرفان ابنعربی به شیعه میپردازد.
نویسندگان کتاب در فصل اول بیان میدارند که تاریخ تفکر امامی را میتوان به چند دوره تقسیم کرد که مهمترین آن، دو دوره تکوین و تثبیت است. تکوین و تثبیت تشیع در عصر حضور ائمه(ع) شکل گرفت و تثبیت شد. دورههای بعدی تاریخ فکر امامی را میتوان دوره ترکیب و دوره تجدید نامگذاری کرد. در دوره ترکیب، تفکر عقلی ـ کلامی با فلسفه درآمیخته، سپس به عرفان روی میکند؛ اما در عصر جدید برخی از این اندیشهها در حال بازنگری است. نویسنده درباره دوره تکوین که فراز و نشیبهایی نیز داشته است بیان میدارد که این دورهها که همزمان با حضور امامان و رهبران اصلی شیعه امامیه است، خود دو دوره متفاوت دارد: یکی تا زمان صادقین است و دیگری پس از دوره صادقین که آن را با تسامح، یک دوره به شمار میآورد؛ اگرچه زمان امام پنجم تا عصر غیبت هم، خود قابل تقسیم به چند دوره است.
گفتار اول این فصل به امامیه در قرن اول (عصر امیرالمؤمنین تا امام سجاد علیهماالسلام) و گفتار دوم به امامیه در قرن دوم و سوم (عصر امام باقر(ع) تا غیبت) اختصاص دارد. در ادامه، گرایشهای فکری اصحاب ائمه(ع) مورد بررسی قرار گرفته است: گرایش نقلی؛ گرایش عقلی؛ گرایش باطنی.
در فصل دوم که به مکتب قم اختصاص دارد، نویسندگان کتاب نشان میدهند که این شهر بهعنوان پایگاه تشیع، رویکردی حدیثی داشته و همیشه با متکلمان در ستیز بوده است. در ادامه اسامی برخی محدثان و شخصیتهای مکتب قم که میراث روایی اهل بیت(ع) را حفظ نمودند ذکر میگردد و شخصیتهایی که بیشترین تأثیر را داشتند، توصیف میشوند؛ شخصیتهایی مانند محمدبن حسن صفار قمی؛ سعدبنعبدﷲ اشعری؛ محمدبن یعقوب کلینی؛ ابن ولید و… .
برخی مشخصههای مکتب قم از نگاه نگارندگان کتاب عبارتند از:
– در مدرسه قم، عقل بهعنوان مفسر وحی (سنت و کتاب) مورد پذیرش است. البته در تعارض عقل و نقل، نقل مقدم است؛
– خبر واحد حتی در اعتقادات حجت است؛ البته خبر واحدی که محفوف به قرائن باشد؛ مانند عمل محدثین قبلی؛
– مکتب قم قایل به تنزیه خداوند است؛ هرچند نوعی جسمانیت در میان برخی محدثان وجود داشته باشد.
مؤلفین در ادامه، جایگاه عقل، توحید، عدل الهی، توحید، عصمت، اسلام، ایمان، نفس و روح را در اندیشه شیخ صدوق بررسی میکنند. از نظر ایشان شیخ صدوق محدثی عقلگراست که بهجای استدلال و بیان خود، تلاش میکند از روایات بهره ببرد؛ اما لابهلای مطالب خود به استدلال عقلی هم توجه دارد.
در فصل سوم کتاب که به مکتب بغداد اختصاص دارد، چنین آمده که همزمان با استیلای محدثان بر محیط علمی و مذهبی شیعه در قرنّهای سوم و چهارم – که پایگاه اصلی آنها شهر مقدس قم بود – شخصیتهای عقلگرایی در شیعه ظهور کردند که در فقه و کلام از شیوه استدلال عقلی استفاده کرده و با تفریع فروع از اصول، در فقه به اجتهاد پرداخته و در کلام، عقل را بر نقل ترجیح دادند. مؤلفین ضمن معرفی اجمالی بزرگان این مکتب به بررسی دیدگاههای آنان نیز پرداختهاند. شیخ مفید و شاگردانش سیدمرتضی و شیخ طوسی، محمدبن احمدبن جنید اسکافی و… . در گفتار نخست این فصل به مشخصههای مکتب بغداد، در گفتار دوم به اندیشههای بزرگان بغداد و در گفتار سوم به تأثیر تفکر بغداد بر عالمان پس از خود پرداخته شده است.
فصل چهارم به ادامه تفکر قم و بغداد در قرن ششم و هفتم میپردازد. دو جریان حدیثی و کلامی در یک قرن پس از شیخ طوسی حضور جدی دارند. شاید پذیرش حجیت خبر واحد از سوی شیخ طوسی باعث شد قرن شش هجری را بتوان قرن تفسیرنویسی، مناقب و مثالب نویسی، ادعیه و زیارتنویسی، اربعیننویسی و شرحنویسی دانست که بیشتر با رویکرد حدیثی تألیف شدهاند. در کنار این جریان، تفکر کلامی نیز حضور دارد که از سردمداران آن میتوان به ابوعلی فضل بن حسن طبرسی صاحب تفسیر مجمع البیان اشاره کرد. از ویژگیهای این دوره گرایش به اعتدال و در شاخه دیگر ادامه تشیع حشوی و اخباری است. بنابراین نویسندگان در ادامه به بیان این دو گرایش و صاحبان اندیشههای این دو گرایش پرداختهاند. الف) اعتدال و عقل گرایی؛ ب) بازگشت گرایش حدیثی. بررسی اندیشه حدیثی ـ کلامی ابن طاووس مورد توجه نویسندگان است.
فصل پنجم به خردگرایی فلسفی (فلسفه مشّاء) اختصاص دارد. پس از دوره متکلمان، عالمانی از امامیه ظهور کردند که شیوه فلسفی را وارد تفکر شیعه کردند. سرآمد این عالمان، خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلی هستند که آرای آنها توسط مؤلفین مورد بررسی قرار گرفته است: بحثهای معاد؛ بداء و رجعت .
اوج تفکر کلامی ـ فلسفی این دوره با علامه حلی است. ایشان را باید متکلمی فیلسوف دانست؛ زیرا هم دیدگاه متکلمان را می پذیرد و هم نظر فیلسوفان را. بحثهای ایشان که مورد بررسی قرار گرفته است عبارتند از: نگاه کلامی علامه؛ حسن و قبح عقلی؛ امامت و شناخت خدا. در نهایت در این فصل اندیشه ابن میثم بحرانی نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل ششم (آخرین فصل) ورود عرفان ابن عربی به شیعه را بررسی میکند. دوره پس از خواجه و علامه را باید دوره نفوذ و گسترش تصوف در میان شیعیان دانست. این تفکر را که قبلاً ابن عربی ایجاد کرده بود، سیدحیدر آملی توسعه داد. ابن عربی شیعه نیست و اینکه برخی بهخصوص عرفای شیعی، وی را هممذهب خود قلمداد کردهاند درست نیست. این تصور به دلیل روایاتی است که ابن عربی درباره فضایل اهل بیت(ع) آورده است؛ اما میدانیم که این روش را بیشتر ـ بلکه همه محدثان ـ اهل سنت دارند و نقل فضایل اهل بیت(ع) به تنهایی هیچگاه دلیل بر اعتقاد به تشیع و امامت اهلالبیت(ع) نیست. در ادامه تفکر کلامی عرفانی سیدحیدر آملی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین به زعم نویسندگان کتاب، «حافظ رجب برسی» از جمله افراد مؤثر در انتقال تصوف به شیعه است؛ همچنین سنیهای محب نیز عاملی برای تصوف شیعی بودهاند.
نتیجهگیری کتاب بدینصورت است که جریان تشیع در درون خود، جریان عقلگرایی و حدیثگرایی را پرورش داد و روزبهروز عقلگراتر و حدیثگراتر میشد؛ اما بهترین راه و محکمترین روش، اعتدال و میانهروی است که آن را میتوان در روش و منش افرادی چون شیخ مفید، شیخ طوسی و علامه حلی دید. بنابراین باید مکتب بغداد را بازخوانی کرد و با اصلاح هستیشناسی، انسان شناسی، معناشناسی، مبدأشناسی و فرجامشناسی آن مکتب، مکتبی بهنام مکتب نوبغدادگرایی به جامعه عرضه کرد.
کتابشناسی
مهدی فرمانیان و مصطفی صادقی کاشانی، نگاهی به تاریخ تفکر امامیه، از آغاز تا ظهور صفویه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی (پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت علیهمالسلام)، چاپ اول: زمستان ۹۴، قیمت ۱۲۰۰۰ تومان.