* گسترش بدحجابی و بدپوشی در جامعه چه آسیبها و پیامدهای اجتماعی و امنیتی دارد؟
بدپوششی، بدحجابی و بیعفتی، آثار سوئی در سطوح فردی و شخصیتی، خانوادگی و اجتماعی بهدنبال دارد.
آثار فردی: حجاب بر اساس آیات قرآن، برای فرد امنیت روانی ایجاد میکند. زنی که حجاب و عفاف دارد، وقتی در جامعه حرکت میکند، گویا برای خودش امنیت ایجاد کرده است. اولین ضرر بدحجابی، تضعیف امنیت روانی زن است؛ زیرا انسان به حریم نیاز دارد. یکی از حقوق فردی که جنبهی روانشناختی دارد، حریم فرد است. البته زنان به حریم بیشتری نیاز دارند. از نظر شخصیتی یک محدوده و فاصلهای در اطراف فرد است که اگر کسی به این محدوده نزدیک شود، فرد احساس میکند حریمش شکسته شده است و احساس ناامنی میکند؛ زیرا شخصیت او به این حریم نیاز دارد. اگر فرد حجابش ضعیف باشد، گویا یک مقدار حریمش را باز کرده است. مثلاً تماس بدنی و دست دادن زن و مرد خلاف عفاف است. زنی که راحت با مردها دست میدهد، یک مقدار حریماش را باز کرده است و باعث میشود که فرد بیگانه راحت به حریمش وارد شود؛ آن موقع احساس عدم امنیت میکند.
یا طرز گفتوگوی یک زن را فرض کنید؛ زنی که با مردی گفتوگو میکند، این گفتوگو حریمش را تعیین میکند. ممکن است این زن با نوع گفتوگویش حریم خودش را باز کند؛ یعنی در گفتوگویش زیاد شوخی کند یا با ناز و کرشمه صحبت کند. با این کار حریم خود را میشکند. اگر حریمش شکسته شد، طبیعی است که ممکن است رفتاری با او بشود که احساس امنیت نکند.
در روانشناسی مفهومی بهنام آزار جنسی وجود دارد. در روانشناسی اجتماعی در فرهنگ غرب در مورد آن زیاد بحث میکنند. آزار جنسی از جزئیترین چیزها شروع میشود؛ مانند این که مردی به هیکل، بدن و صورت یک زن خیره شود؛ این آزار جنسی است. کسی که بدون اجازه دست به بدن یک زنی بزند، مرتکب نوعی آزار جنسی شده است. بیان کردن عباراتی در رابطه با ظاهر یک زن – حتی دوستانه – آزار جنسی است. مراتب بالاتر آزار جنسی، تعرض و تجاوز جنسی است. یکی از آثار بدحجابی این است که امنیت فرد و حریمش توسط عملکرد خودش شکسته میشود و این امر، زمینهی آزار جنسی فرد را فراهم میآورد.
نکته دیگر این است رعایت حجاب و عفاف، مقداری از تمرکز افراطی زن نسبت ظاهرش میکاهد و به ابعاد دیگر زن جهت میدهد. رعایت حجاب و عفاف برای زن، زمینهساز بروز و رشد استعدادهای دیگر اوست.
۳) آثار اجتماعی بدحجابی: با گسترش بدحجابی، زمینههای فساد جنسی و انحرافات جنسی در جامعه نیز زیاد میشود. همچنین زن به تدریج در جامعه، شخصیتی جنسی و جسمی پیدا میکند؛ یعنی به زن که مجموعهای از استعدادهاست، نگاه جنسی میشود. ضرر این نگاه، تأثیری است که میتواند بر اخلاق و عفاف جامعه داشته باشد.۲) آثار خانوادگی: در مورد آثار خانوادگی، شهید مطهری و دیگر متفکران اسلامی گفتهاند، پوشش و حجاب، به تحکیم ارتباط زن و شوهر و تحکیم رابطه عاطفیشان خیلی کمک میکند. غربیها تحقیق سادهای در روانشناسی اجتماعی انجام دادهاند که در آن، مردانی که عکسهای زنان زیبا را دیدهاند، اقرار کردهاند همسر مورد علاقه خودشان را کمتر دوست دارند؛ یعنی در تحریک حسی بهطور طبیعی این اتفاق میافتد. کسی که مرتب در معرض آن تحریکات حسی باشد، محبتش به همسر کم میشود. وقتی مرتب به دیدن زنان زیبا میپردازد، برایش یک محرک حسی لذتآور و خوشایند است. طبیعی است که خانمش را با آنها مقایسه میکند؛ میگوید او این زیبایی را داشت که همسرم آن را ندارد؛ آن جنبه را او داشت این ندارد؛ کمکم مرد محبتاش کمتر میشود؛ این امری عادی است. برای پیشگیری از آن باید چه کار کرد؟ ما میگوییم راه حل، عفاف است. از این طرف به مرد میگوییم که تو باید رعایت کنی و نگاه نکنی؛ از آن طرف هم به زن میگوییم، تو زیباییهایی داری؛ اما اگر زیباییهایت را بخواهی راحت در معرض افراد بیگانه قرار بدهی – یکی از آثارش میتواند این باشد که – خانوادهها را از نظر روحی و ارتباط عاطفی تضعیف میکنی. اگر فرهنگ عفاف و حجاب تضعیف بشود، کمکم با فروپاشی خانوادهها مواجه خواهیم شد. مردی با زنی که عفاف و حجاب را رعایت نمیکند، یکی دو بار حرف میزند و کمکم از او خوشش میآید. نتیجهی آن در برخی موارد میشود قتلهای ناموسی، طلاق و مواردی از این قبیل. این مسأله، بسیار مهم است و بر بنیان خانواده اثر میگذارد. برای خانوادههای غربی هم مضرّ است؛ به همین دلیل است که خانوادههای غربی استحکام خانوادههای ما را ندارند.
* برای اصلاح وضعیت پوشش و حجاب چه اقداماتی باید انجام داد؟
- طراحی سیاستهای فرهنگی مشخص و منسجم: باید سیاستهای فرهنگی مشخص و منسجمی در رابطه با بحث پوشش و حجاب داشته باشیم؛ سیاستهایی که در رابطه با حدود، قوانین، نوع برخورد با بدحجابی و بیحجابی بحث کند و قوانین، منسجم و مشخص شوند.
- توجه به ابعاد مختلف ترویج حجاب: هرچند بحثهای اجرایی، حقوقی، قانونی و جرم انگاری، از مباحث مهم در نهادینهسازی فرهنگ حجاب و عفاف است، اما حوزهّهای اخلاق و شرع هم بسیار اهمیت دارند. در هر کدام از این حوزهها باید کار کنیم تا عفاف و حجاب را بتوانیم در جامعه گسترش بدهیم.
- پشتوانه علمی و تحقیقاتی قوی: باید در زمینه فلسفه حجاب و عفاف کار کنیم. مبلغمان ما باید در این زمینه دستشان از نظر علمی و تحقیقاتی پر باشد؛ یعنی از نظر فلسفه عفاف و حجاب از یک پشتوانه علمی خوبی برخوردار باشند. باید از نظر تحقیقاتی آنقدر غنی باشیم که بتوانیم هم در سطح علمی و هم در سطح کاربردی در رابطه با فلسفه عفاف و حجاب پاسخگوی جامعه باشیم.
۴) هماهنگی و همگرایی بین نهادهای تبلیغی: بعد از کار علمی وارد حوزه تبلیغ میشویم؛ در حوزه تبلیغ باید یک سیاست هماهنگ و منسجم بین نهادهای تبلیغی مثل سازمان صدا و سیما و نهادهای دیگر وجود داشته باشد؛ یک برنامه تبلیغی جامع با اهداف مشخص.
* اقدامات نیروی انتظامی در ترویج فرهنگ حجاب و مقابله با بدحجابی چقدر میتواند در اصلاح وضع موجود مؤثر باشد؟
اولاً باید تکلیف را روشن کنیم که آیا نیروی انتظامی میخواهد صرفاً در محدوده مجرمانه عفاف و حجاب وارد شود یا در عرصههای دیگر آن نیز قصد ورود دارد؟ اینکه نیروی انتظامی بخواهد به بحث تبلیغ و ارشاد و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب ورود پیدا کند، بحثی چالشی است. به نظرمن، ما اول باید یک عقبنشینی داشته باشیم تا ببینیم چهکار باید بکنیم. عقبنشینی ممکن است به این شکل باشد که بگوییم نیروی انتظامی صرفاً در محدوده جرم وارد شود. نگرشها در مورد برخورد با بدحجابی را ببینید؛ این تحقیقات را حتماً خود نیروی انتظامی دارد؛ ولی من میخواهم تأکید کنم. در تحقیق آقای دکتر حسین محبوبیمنش که درسال ۱۳۸۶ انجام گرفته است، مشخص شد ۱/۹۵% مسئولان قضایی، ۵/۹۲% روحانیون، ۸۷% فرماندهان انتظامی و ۷۶% دانشگاهیان معتقدند ناجا باید از روشهای ارشادی و آگاهیدهنده استفاده کند؛ یعنی بحث جرم نباشد.
زن بدحجاب بهعنوان یک شهروند حقوقی دارد؛ پس باید این حق و فرصت را داشته باشد که اگر بر خلاف حقوق شهروندیاش عمل شد، شکایت کند
ثانیاً در همان محدوده مجرمانه نیز فرض کنید دختری که مانتو کوتاه پوشیده یا یک ذره موهایش بیرون است، آیا مجوز شرعی برای دستگیریاش داریم؟ اگر زنی با شوهرش دارد میرود و مانتوی کوتاه پوشیده، آیا اصولاً شرع اجازه میدهد او را دستگیر کنیم؟
ثالثاً نیروی انتظامی با چه نیرویی میخواهد با بدحجابی برخورد بکند؟ ترجیحاً باید از نیروی زن استفاده کند؛ نه از سربازهایی که اوج نیازهای جنسیشان است.
مطالب و مسائل فوق نشان میدهد که کار نیروی انتظامی دراینباره بسیار مشکل است.
* برای بهبود برخورد نیروی انتظامی با افراد بدحجاب، چه شیوهها و راهکارهایی پیشنهاد میکنید؟
- استفاده از پلیس زن: همه مجریان نیروی انتظامی در زمینه مقابله با بدحجابی در حوزه مجرمانهاش، باید زن باشند؛ یعنی در زمینه برخورد با زنان بدحجاب، فقط پلیس زن باید وارد عمل بشود؛ چون برخورد پلیس مرد با یک زن بدحجاب خودش ممکن است زمینهساز ارتکاب گناه باشد.
- عمل به مرّ قانون: یعنی اینکه هرچه قانون میگوید در رابطه با زن بدحجاب عین همان عمل بشود.
- رعایت حقوق شهروندی: زن بدحجاب بهعنوان یک شهروند حقوقی دارد؛ پس باید این حق و فرصت را داشته باشد که اگر بر خلاف حقوق شهروندیاش عمل شد، شکایت کند؛ مثلاً اگر در برخورد با یک زن بدحجاب به او سیلی بزنند، حق دارد شکایت و از حقش دفاع کند؛ چون سیلیزدن کار خلاف قانون است. بنابراین باید بر حقوق زنان بدحجاب – مثل حقوق بشر و حقوق متهم – تأکید داشته باشیم و این امر باید در ذهنیت نیروهای انتظامی نهادینه شود. باید حقوق زنان بدحجاب را در کنار جرمشان به پلیس امنیت اخلاقی توضیح دهیم و خود فرد هم باید بتواند از حقوق خودش دفاع کند.
* مهمترین موانع فراروی نیروی انتظامی در ترویج فرهنگ حجاب و مقابله با بدحجابی چیست؟
یکی از موانع این است که هنوز قانون دقیق و درستی در اینباره وضع نشده است. قانون باید تعریف و دقیقاً معین شود که نیروی انتظامی بتواند وظیفهاش را بهدرستی انجام دهد.
مانع دوم اختلاف نظر مراکز قضایی و اجرایی کشور است. فرض کنید فرمانده نیروی انتظامی یا رئیس قوه قضاییه میگوید این کار را بکنید؛ رئیسجمهور مخالفت میکند. در بحث اجرای قانون میان مراکز دولتی هماهنگی و همگرایی وجود ندارد.
مانع سوم، کمبود نیروی کارآمد برای برخورد با پدیده بدحجابی مجرمانه است؛ مشخصاً افرادی که باید در خیابانها حضور داشته باشند؛ مثلاً خانمهایی که لازم است این کار را بکنند..
* بهنظر شما راهکارهای اجرایی نیروی انتظامی برای مدیریت حجاب و پوشش اسلامی در جامعه چیست؟
نیروی انتظامی باید: اولاً: طبق یک قاعده مشخص و معین عمل کند؛ نه سلیقهای و گزینشی؛ ثانیاً: پلیس امنیت اخلاقی باید زن باشد؛ ولی زیر نظر مرد تا خطری برایش پیش نیاید؛ ثالثاً: کاملاً در چارچوب قانون عمل کنند؛ رابعاً به حقوق بدحجاب توجه کند؛ اینکه بدحجاب یک انسان است و حقوقی دارد؛ بنابراین باید بهعنوان یک انسان به او و حقوقش احترام بگذاریم.