پس از سه هفته رایزنی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با مراجع عظام تقلید، هفت عضو هفتمین دوره شورای عالی حوزه انتخاب شدند.
دوره هفتم با دو تغییر نسبت به دوره پیشین فعالیت خود را از روزهای آینده آغاز خواهد کرد.حضرات آیات رضا استادی، مرتضی مقتدایی، سید هاشم حسینی بوشهری، سید احمد خاتمی، جواد مروی، ، سید محمد غروی و علیرضا اعرافی قرار است به مدت چهارسال سیاستهای کلان مدیریت حوزه علمیه قم و حوزههای علمیه تحت اشراف آن را تعیین کنند.
یکی از نخستین و اصلیترین اقدامات این شورا انتخاب مدیر جدید حوزه علمیه قم برای یک دوره دوساله خواهد بود.اما سوال اینجاست که مدیر جدید حوزه علمیه قم چه کسی خواهد بود؟
حسینی بوشهری، ادامه مدیریت بیست ساله؟
حسینی بوشهری متولد ۱۳۳۵ شمسی پس از تحصیلات ابتدایی، دروس حوزوی را در بوشهر آغاز کرد و در حوزه علمیه قم زیر نظر اساتیدی از قبیل: ستوده، میرزا محسن دوزدوزانی و پایانی ادامه داد و دروس خارج فقه را زیر نظر گلپایگانی، لنکرانی و تبریزی گذراند. وی اصول را از میرزا هاشم آملی، مکارم شیرازیو وحید خراسانی و اسفار را از حسنزاده آملی و انصاری شیرازی فراگرفت.
وی از اواسط دهه شصت در کنار تدریس و برنامههای علمی گام به امور اجرائی حوزه نهاد.مدیریت مدارس حوزوی رسالت،حضرت آیتﷲ گلپایگانی و مدرسه حجتیه از نخستین تجارب مدیریتی اوست. حسینی بوشهری از ابتدای دهه هفتاد به سطوح بالاتر مدیریت در حوزه وارد شد و به عنوان قائممقام مرکز مدیریت حوزه و معاونت آموزش مرکز جهانی علوم اسلامی آن زمان انتخاب شد.
دهه هفتاد شورای عالی حوزه به شخصیت نسبتا جوان اون اعتماد کرد و مدیر حوزه علمیه قم شد.در کنار مدیریت حوزه سمتهای مختلف عضویت در شورای عالی یا هیات امنای مراکز مختلف حوزوی را بر عهده داشت.
با این تفاصیل باید آیتﷲ حسینی بوشهری را در کنار افرادی همچون حضرات آیات استادی و مقتدایی به عنوان با سابقهترین افراد مدیریت در حوزه دانست.
اما هماینک بعد از چند دوره مدیریت وی باید دید جامعه مدرسین یکبار دیگر این مدیر دورههای مختلف را ابقا خواهد کرد؟ یا آنکه با عزمی جدی تصمیم بر تحول در حوزه دارد و تلاش میکند پس از مدیریت طولانی حسینی بوشهری تغییری در امور اجرایی حوزه ایجاد کند؟
به نظر میرسد شخص آیتﷲ حسینی بوشهری نیز با توجه به سمتهای متعدد و جایگاه علمی مورد توجهی که دارد بی میل نیست که وارد عرصههای فراتری شود و در یک اقدامی سنجیده مدیریت حوزه را به یک نیروی تازه نفس منتقل کند. به هرحال سابقه طولانی تعامل با بزرگان و مراجع و از سوی دیگر شخصیت علمی او زمینه مناسبی برای ایفای نقش در عرصههای بسیار مهمتر حوزوی را فراهم کردهاست.
اعرافی، چهرهای متفاوت اما با تجربه
علیرضا اعرافی در سال ۱۳۳۸ در شهر میبد، واقع در استان یزد به دنیا آمد. پدرش مرحوم آیتﷲ محمد ابراهیم اعرافی از علمای مشهور آن دیار و از دوستان نزدیک روحﷲ خمینی بود. پس از خواندن مقداری از دروس ادبیات، در سال ۱۳۴۹ به قم آمد و همانجا تحصیلات دوره ابتدایی خود را تکمیل کرد و همزمان دروس حوزه خود را آغاز نمود و به سرعت دروس دوره مقدمات و سطح را به پایان رسانید؛ به گونهای که در سال ۱۳۵۶ به درس خارج راه یافت.
وی در تفسیر شاگرد آیتﷲ علی مشکینی بوده و کتابهای فلسفتنا و اقتصادنا نوشته شهید سید محمدباقر صدر را نزد آیتﷲ سید کاظم حائری فرا گرفت. در درس خارج فقه و اصول شاگرد استادانی چون آیتﷲالعظمی حاج شیخ مرتضی حائری یزدی، آیتﷲالعظمی فاضل لنکرانی، آیتﷲالعظمی وحید خراسانی، آیتﷲالعظمی جواد تبریزی بود. او دروس اسفار اربعه، برهان شفا، فصوص الحکم و تمهید القواعد را نزد آیتﷲ عبدﷲ جوادی آملی و بخشی از اسفار را نزد آیتﷲ شهید مرتضی مطهری آموخته، در زمینه فلسفه از آیتﷲ محمدتقی مصباح یزدی بهرههای زیادی برد.
حجتالاسلام والمسلمین اعرافی از اواسط دهه شصت امور مختلف اجرایی در حوزه را تجربه کرد به صورتی که در معرفی سوابقاش سمتهای ذیل به چشم میخورد:
– ریاست مرکز جهانی علوم اسلامی و عضویت در هیئت امنای آن
– ریاست پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
– مدیریت گروه علوم تربیتی مؤسسه امام خمینی
– معاونت پژوهشی حوزه علمیه قم
– عضو شورای فرهنگ عمومی کشور
– ریاست جامعه المصطفی(ص) العالمیه
– امام جمعه قم
جامعة المصطفی تجربهای موفق
تشکیلات جامعةالمصطفی که پیش از این با نام مرکز جهانی علوم اسلامی شناخته میشد دربرگیرنده فعالیت علمی و حوزوی کلیه طلاب خارجی است.اما به علت برخی مصالح و ملاحظاتی کمتر درباره آن اطلاعرسانی شده است.به اعتقاد بسیاری از کارشناسان حوزوی مدیریت سازمانی این تشکیلات بسیار گسترده دارای نمره موفق و بالایی بوده و چنانچه این مدیریت در حوزه علمیه برادران نیز اجرایی شود میتواند تحول قابل توجهی در این عرصه ایجاد کند.
از دیگر نکات مورد توجه درباره علیرضا اعرافی اعتماد جامعه مدرسین و مراجع و انتخاب او به عنوان عضو دور هفتم شورای عالی حوزه است که نشان میدهد شخصیت حقیقی وی هم جایگاه قابل قبولی در نزد بزرگان حوزه دارد.
به هرحال باید منتظر بود تا دید شورای عالی حوزه و جامعه مدرسین در روزهای بعد چه تصمیمی برای مدیریت حوزه خواهند گرفت و تصمیم دارند تحول مدیریتی در حوزه ایجاد کنند یا نه؟
مدیریت حوزه علمیه و چالش ها
اینکه چه کسی قرار است مدیریت آینده حوزه را به دست بگیرد مهم نیست. مساله مهمتر اینجاست که با سیستمی مواجهیم که در آن مدیریت حرفه ای اعمال نمی شود.چند صد حوزه علمیه در سطح کشور و قم، بودجه های هنگفت، مشکلات و معضلات جامعه که حوزه علمیه باید پاسخگو باشد و بسیاری از مشکلات نو پدید در حوزه علمیه و زمینه های وابسته به آن، یک تفکر و ایده می خواهد و نیازمند طرح یک ایده جدید در حوزه علمیه است که ظرفیت در پروسه اجرای آن نظر مراجع، توجه به نیازهای جدید جامعه و چندین متغیر دیگر باید لحاظ شود.