همه کارهایی که فرهنگستان زبان و ادب فارسی در حوزه فرهنگنامهنویسی میکند، بسیار عالی است و دستمریزاد دارد؛ اما کاری که زمین مانده و در این زمان، با این همه امکانات کامپیوتری، هم راحت است و هم سخت نیازمندش هستیم، جمع تمامی متون کهن فارسی در یک برنامه منسجم و هماهنگ و لو در حد جستوجو (search) است؛ این که بتوان هر لغت ، ترکیب، اصطلاح و اسم شخص و مکانی که خواستی را در آن برنامه جستوجو کنی و به راحتی یا خودش یا مشابهش را بیابی.
خیلی ساده، این کار در دو مرحله و همزمان میتواند انجام شود:
۱. نخست گردآوری کارهای چاپی که تاکنون انجام شده و هنوز هیچ فهرست جامعی از آن نداریم و تایپ آنها در یک برنامه خوب. این که هرچه هست گردآوری شود بسیار مهم است. (بیچاره ما که هنوز فهرستی از رسائل منتشره از آثار کهن هم نداریم و سالهاست یکی دو مرکز وعده میدهند و هنوز کاری عرضه نشده است).
۲. ساماندهی آثار خطیِ فارسی با ارزش. هنوز هزاران هزار کتاب با ارزش از قرون پیش از ما در کتابخانهها هست؛ آثاری که درون آنها سرشار از لغات و ترکیبات و اصطلاحات تازه است. همینطور اشعار متفرقه که نقش مهمی در غنای ادبی ما دارند. اگر ما بتوانیم با انتخاب دقیق و البته به مرور تقریباً هرآنچه خوب است را، دقیق حروفچینی کنیم (تصحیح انتقادی دقیق بماند برای استادان ادب) و آنها را در «برنامه جامع متون فارسی» بگذاریم، هزاران هزار مشکل را برای دانشجویان ادبیات و تاریخ و فرهنگ حل خواهیم کرد. با این برنامه، حتی استادان کهنسال ما که دیگر توان گشتن زیاد ندارند، به راحتی کارهایشان را پیش خواهند برد. اگر متن اسناد منتشره را هم به این مجموعه بیفزاییم که نور علی نور خواهد شد و خدا میداند تا چه اندازه در پیشرفت کار علمی در کشور مؤثر خواهد بود.
تصور کنید، ما دست کم ده هزار کتاب و هزاران رساله قدیمی مهم در زبان فارسی را بتوانیم در یک برنامه جامع، شبیه برنامه های نور داشته باشیم؛ آن وقت، چه سرمایه بزرگی برای پژوهش در اختیار داریم؛ آن وقت چهقدر می توانیم مشکلات علمی خود را در تصحیح متون جدید، در کاوشهای لغوی، در نگارش فرهنگنامههای جدید و در تحقیقات اجتماعی، فرهنگی و تاریخی، حل کنیم.
عاجزانه خواهش میکنم، مراکز کتابخانهای و فرهنگستانی جمع شده (چون دولت بیپول است و معالاسف در تجربه این سهسال بی علاقه به فرهنگ) هرکدام سرانه مبلغی را روی هم بگذارند، به یک متولی اهل عمل و کاربلد که بازی سر آنها درنیاورد بدهند، تا ما بتوانیم حداکثر از سه تا پنج سال آینده، چنین مجموعهای را در اختیار داشته باشیم.
باید از مرکز کامپیوتری نور تشکر کرد که بخش کوچکی از این هدف را به انجام رسانده و با این که وظیفهاش فقط حوزه دین بوده، به حوزههای تاریخ، جغرافی و ادب هم آمده است؛ هرچند کاش دست از کارهای متفرقه برمیداشت و همان مسیر قبلی را ادامه میداد. باید از پایگاه مجلات تخصصی نور (noormags) سپاسگزاری نمود که ما را با گنجینهای بینظیر و سرمایهای هنگفت تنها گذاشته تا فارغ از منازعات سیاسی و گذاشتن آن برای اهلش، از صبح تا شب در آن پرسه بزنیم. از سوی دیگر اما، وزارت علوم، فرهنگستانها، کتابخانه ملی، دانشگاه، وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات و تمامی مراکزی که پول اصلی را کم و زیاد یا زیاد و کم در اختیار دارند بهخاطر کمکاری در زمینه دیجیتال مقصرند. اقتصاد ما همهجایش دولتی است؛ لااقل برای فرهنگ هم همین باشد و انتظار از بخش خصوصی نباشد؛ که به هیچ جایی نخواهیم رسید.