شاید به خاطر نزدیک شدن انتخابات باشد، اما هر چه هست، اوضاع نشان از باطن ناجوری دارد که این ظاهر نامتعارف از آن برآمده است. وقتی، روح فاسد باشد، جسمی هم که بر آن سوار شده، فاسد خواهد شد. با این منازعات اخیر، روشن می شود که اخلاق در کشور ما بیش از آنی که فکر می کنیم ضعیف شده است. بحث از اخلاق، صرفا رعایت اصول مذهبی نیست، بلکه مهمتر از آن، جنبههای انسانی آن است. حالا با این جدالها، میدان سیاست را نه صحنه ساختن جامعه و جوانان نیازمند به توجه مسوولان، بلکه آوردگاه نبرد قدرت کردهاند.
یک طرف، برای ساقط کردن دیگری از چشم مردم، بحث از حقوق نجومی میکند، و دیگری هم، به یاد حسابهای قوه قضائیه میافتد تا آن ضربه را پاسخ دهد و رسانه ملی و امکانات دیگر رسانهای هم آتشبیار معرکه. هر دو به یکدیگر توهین میکنند، هر دو از ابزارهای موجود علیه هم استفاده میکنند، و هر دو از قدرتی که در اختیار دارند برای لجنمال کردن دیگری بهره میبرند. این منازعه هم مانند دعواهای دیگر آرام خواهد شد، یعنی امیدواریم، اما دود آن به چشم ملتی خواهد رفت که دلش میخواهد پاک باشد و آرزو دارد رهبران اخلاقی سالمی داشته باشد. این کمترین انتظار مردم از یک دولت منتسب به روحانیت و دین است.
من اگر جای شورای سیاستگذاری ائمه جمعه بودم، از این پس به تمام ائمه جمعه میگفتم به جای سیاست، اولا فقط درس اخلاق بدهند. ثانیا این کار را در صورتی ادامه بدهند که خود به حرفهایشان وفادار باشند. ترجیحا مدتها از سیاست چیزی جز جنبههای اخلاقی آن نگویند. به رئیس جمهور محترم هم میگفتم به خاطر لباسی که بر تن دارد، لااقل در هر سخنرانی، نیمی از سخنان خود را به اخلاق اختصاص بدهد، فارغ از اینکه رئیس جمهور هست یا نیست؛ نه اینکه از اول تا آخر سخنرانی، بحث از سیاست و نقد این و آن کند. رعایت کلمات استوار هم از طرف ایشان یک اصل مسلم است.
در واقع، همه اینها مشروط به آن است که مسوولان، وقتی از اخلاق حسنه میگویند، مراقب لفظ و کلام خود باشند. ادب و حلم برای همه لازم است، اما برای مسؤولان برازندهتر. وقتی از اخلاق انسانی سخن میگویند، حرمت اشخاص را حفظ کنند. مسلما مردم فرق خوب و بد را میفهمند، اما بیچارهها بین این منازعات غیر اخلاقی چه چیزی جز بیاعتمادی نصیبشان خواهد شد؟
طلبه موحد و تمدن ساز
از دیدارهای رییس جمهور با مراجع، تا همایش زباندانان
اقدام قابل تقدیر خانواده استاد نکونام