اشاره: بدون تردید، یکی از موضوعات مهم در ارتباط با حوزههای علمیه، بحث تحول در حوزه و مدیریت این تحول است که مورد اهتمام جدی مقام معظم رهبری است؛ به گونهای که معظم له، در دیدارهای مختلف خود با اساتید و مسئولان حوزه، بارها با اذعان به این مطلب که تحول اجتنابناپذیر است و تحول در طبیعت و سنت آفرینش الهی است، بر این موضوع و ضرورت تحول در حوزه تأکید کردهاند. بر این اساس، به جرئت میتوان ادعا کرد اگر از رهگذر رهنمودهای مقام معظم رهبری این فرهنگ در حوزهها نهادینه شود که برای آینده بهتر، تحول در حوزهها امری اجتنابناپذیر است، شاهد پیشرفتهای بزرگی در بدنه حوزه خواهیم بود. این نوشتار، گفتوگویی با حجتالاسلام دکتر نجف لکزایی، رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در خصوص مدیریت تحول در حوزه است.
* به عنوان اولین سؤال بفرمایید برکات سفر مقام معظم رهبری به شهر مقدس قم به خصوص برای حوزههای علمیه چه بود؟
در آغاز لازم است به این مطلب اشاره کنم که حوزههای علمیه همواره دارای وظایف ذاتی و موقعیتی بودهاند. وظایف ذاتی در گذر زمان دچار تغییر نمیشود زیرا ثابت، فرازمانی و فرامکانی است و این وظیفه عبارت از تبیین معارف اسلامی در سه حوزه اصول دین، اخلاق و فروع دین است. البته با توجه به شرایط زمانی، این وظیفه فراز و فرودی هم پیدا کرده است و تحولی که پس از انقلاب اتفاق افتاد این بود که فضای فعالیت برای حوزه علمیه در انجام این وظایف ذاتی بیش از گذشته فراهم شد. اما غیر از بحث تبیین و تبلیغ معارف اسلامی، آموزش معارف اسلامی، پژوهش معارف اسلامی و عمق بخشیدن به معارف اسلامی که جزو وظایف ذاتی است، حوزهها دارای وظایف اقتضایی و موقعیتی هم هستند که برخوردار از زمینهها، شرایط و به تعبیر حضرت امام(ره) مقتضیات زمان و مکان است.
اما در خصوص برکات حضور مقام معظم رهبری در شهر مقدس به خصوص برای حوزههای علمیه باید بگویم مهمترین برکت حضور رهبری در حوزههای علمیه این است که حوزهها را علاوه بر وظایف ذاتی نسبت به این وظایف موقعیتی و متناسب با مقتضیات زمان و مکان آشنا و آگاه و درگیر میکنند و این هم از این جایگاه برمیخیزد که رهبری سکاندار رهبری عالم اسلام و بهویژه پیروان اهلبیت(ع) در مقابله با نظام سلطه و جهان کفر و طاغوت است. با توجه به این مقدمه، باید به این مطلب اشاره کنم که قبل از سفر مقام معظم رهبری وظایف موقعیتی کمرنگ است و بعد از هر سفر، این وظایف پررنگتر میشود. و این از برکات حضور رهبر معظم انقلاب در شهر مقدس قم و دیدار علمل و فضلا با معظم له است.
* به نظر شما چه فضاها و فرصتهایی به خصوص بعد از سفر معظم له در حوزه ایجاد شد؟ به عبارت دیگر، شما مطالبات مقام معظم رهبری را در خصوص حوزه، در چه محورها و مواردی میدانید؟
مقام معظم رهبری، هم در سخنرانیهای عمومی و هم فرمایشات خصوصی که در دیدار با مخاطبان تخصصی داشتند عمدتا فضاهای جدیدی را در حوزه وظایف و رسالتهای موقعیتی حوزویان باز کردند و از جمله محورهای مهمی که مورد تآیید مقام معظم رهبری بود میتوان به مواردی همچون تأکید بر رویکرد راهبردی در سطوح کلان حوزه اشاره کرد که در این بخش میتوانیم چند محور را به عنوان مثال یاد کنیم. اول اینکه حوزه در شرایط امروز لازم است حتی وظایف ذاتی خود را با یک نگاه راهبردی مورد بازخوانی قرار دهد و متناسب با مقتضیات امروز وظایف ذاتی را انجام دهد و مهمترین پیامد این نگاه راهبردی این است که خلأها، کاستیها و کمبودهای خود را بهتر نشان میدهد و برای مثال، ایشان تأکید زیادی بر فلسفه و کلام داشتند و همانطور که مستحضرید فلسفه و کلام هر دو مربوط به آموزههای اعتقادی و جزو وظایف ذاتی روحانیت است و در حوزه هم وجود دارد منتهی با توجه به تهاجمات فلسفی و کلامی سازمانیافتهای که به جهان اسلام صورت میگیرد که از جمله در بخش علوم انسانی وارداتی خود را نشان میدهد ایشان تلاش کنونی را ناکافی میدانند. در واقع ورود راهبردی در حوزه به این بخش کمک میکند که وظیفه موقعیتی خود را که امروز پیدا کرده است با توفیق بیشتری انجام دهد و آن شرکت در روند اسلامیسازی علوم انسانی در ایران است.
مثال دوم در این بخش توجه به فقه است. امروزه مسائلی وجود دارد که پاسخ فقهی میطلبد و خلأهایی وجود دارد که باید به زبان فقه آنها را پاسخ داد که از این قبیل به فقه امنیت، فقه انتخابات، فقه توسعه و پیشرفت، فقه محیط زیست و از این دست موارد میتوان اشاره کرد. انجام این وظیفه ذاتی هم باز در گرو شناخت موقعیتهای جدید است که ایشان در آغاز سال تحصیلی هم بر اهتمام حوزه به فقه حکومتی تأکید کردند و این یک وظیفه ذاتی است که از حوزهها انتظار میرود و در سفرشان به قم هم تأکید کردند.
مسلم است که نهاد مرجعیت یا اصول دین و نیز هدف اصلی خود را که نمیخواهیم متحول کنیم، بلکه میخواهیم در تاکتیکها و شیوهها و راههای رسیدن به آن هدف، تحول ایجاد کنیم.
مثال سوم توجه به مسائل اخلاقی و تهذیب نفس در سطوح فردی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی است که ایشان تأکیدات فراوانی داشتند که حوزهها، هم نسبت به مسائل اخلاقی درون حوزه اهتمام داشته باشند، هم مسائل اخلاقی درون اجتماع و این هم یک وظیفه ذاتی است.
محور دیگر توجه ایشان، اهتمام به تبلیغ و تربیت نیروی مبلغ برای خارج از کشور و موارد دیگری نیز وجود داشت که اگر بازخوانی شود میبینیم محورهای زیادی را مورد توجه قرار دادهاند.
محور دوم بیانات و مطالبات مقام معظم رهبری از طلاب جوان و طلاب در حال تحصیل، این بود که تحصیل و تهذیب را مهمترین وظیفه خود بدانند و این را سرلوحه امور خود قرار دهند که به نظر اینجانب تأکید ایشان به زی طلبگی و انتقال این زی طلبگی به طلاب باید محور بحثهای جدی در حوزه قرار گیرد و به بدنه طلاب منتقل شود.
محور سوم بیانات رهبری بحث آسیبشناسی حوزههای علمیه در ابعاد آموزشی، پژوهشی، اخلاقی، شیوههای تحصیل، سبکهای پژوهش و امثال اینها بود که اینها هم حوزه وسیعی دارد که باید مورد کنکاش قرار گیرد و تأکید ایشان بر نظم و تقسیم کار و پرداختن به همه معیارها در سطوح آموزشی و پژوهشی بود.
محور دیگر مطالبات مقام معظم رهبری توجه به طلاب خارجی و یادآوری رسالت و وظایف این طلاب بود که محورهای مهمی در این خصوص بیان شد و یک محور دیگر هم توصیهها و نکاتی بود که به نهادها و مراکز خاص همچون جامعه مدرسین یا دفتر تبلیغات اسلامی ارتباط داشت که دستگاهها میتوانند با بهرهگیری از این سفر حضرت آقا به بازسازی خود بپردازند.
محور مهم دیگر توجه دادن ایشان به جایگاه مرجعیت و حفظ حرمت مراجع و استفاده از مراجع در امور حوزهها و آخرین محور هم تبیین روشنی بود که ایشان از رابطه نظام و روحانیت داشتند و اینکه استقلال حوزهها مسئله مهمی است که مورد تأکید است.
* برخی دچار سوء برداشتهایی از استقلال حوزه شدهاند و آن را به معنای عدم حمایت نظام از حوزه تلقی میکنند. آیا این پندار درست است؟
خیر. معنای استقلال حوزهها از نظام این نیست که حوزه نظام را مورد حمایت قرار ندهد بلکه حوزه در عین حفظ استقلال خود از نظام، باید به حمایت و نظارت و تقویت نظام بپردازد و اگر هم جایی عدول از ارزشها میبیند باید با متانت و قوت و دغدغه دینی موارد ذکر شود و وظیفه نظارتی خود را انجام دهد و در همین قسمت بحث آخوند حکومتی مطرح شد. به نظر من این بخش فرمایشات ایشان که به بصیرت سیاسی حوزهها و همه سطوح مربوط میشود باید به شکل جدیتری مورد بازخوانی قرار گیرد و یکی از موانع انجام این نگاه در خصوص رابطه نظام و روحانیت پرداختن حوزهها به مباحث علوم و بهویژه فقه سیاسی و اخلاق سیاسی اسلام است تا بتوانند با شناخت دقیقتر از قدرت و حکومت و مدیریت جهانی و دیگر مباحث سیاسی آن رابطه حمایتی و نظارتی و تکمیلی را شکل دهند.
* با توجه به مطالبات مقام معظم رهبری، آیا تحول مدنظر معظم له محقق شده است؟
گمان من این است که فاصله نهادها و سازمانهای ما و رفتارهای ما و تصمیمگیریهای ما و برنامههای ما با انتظارات حضرت آقا بسیار زیاد است و در این مدت برخی تلاشها در حوزه صورت گرفته که علیالقاعده باید خود کسانی که که این فعالیتها را انجام دادهاند گزارش دهند مثل تربیت مبلغ برای خارج از کشور که دفتر تبلیغات اسلامی یک مرکز را در این خصوص راهاندازی کرده و برخی دیگر از مراکز، از جمله جامعه محترم مدرسین وشورای عالی حوزه و مرکز مدیریت حوزه علمیه اقداماتی را در این زمینه شروع کردهاند و همچنین بعضی دیگر نشستهای علمی برای اجرایی کردن مطالبات رهبری را شروع کردهاند اما امیدواریم از این پس شاهد اقدامات جدیتر در خصوص تحقق منویات معظم له باشیم و با توجه به اینکه دستورالعملها و توصیهها علیالقاعده باید در برنامههای کوتاهمدت، میانمدت، بلندمدت خود را نشان دهد امیدواریم شاهد اقدامات بیشتری از سوی مسئولین امر باشیم.
معنای استقلال حوزهها از نظام این نیست که حوزه نظام را مورد حمایت قرار ندهد بلکه حوزه در عین حفظ استقلال خود از نظام، باید به حمایت و نظارت و تقویت نظام بپردازد.
* راهکارهای شما برای تحقق آن بخش از مطالبات رهبری که هنوز عملی نشده است چیست؟
همه باید خود را مخاطب فرمایشات مقام معظم رهبری ببینند و هرکسی که مخاطب است به سهم خود فعال شود و نباید این فرمایشات محدود به عده خاصی شود و گفته شود فقط از آن طریق میخواهند آنها پیگیری و عملیاتی شود زیرا مهمترین آسیب این رویکرد این است که ارتباط اقشار وسیعی را با این بیانات قطع میکند و در پیچوخمهای اداری قرار میگیرد و بعد از مدتی که از فضای شور و احساس و عاطفی دور میشود کمکم به فراموشی سپرده میشود و شاید این مهمترین مسئله باشد.
* به عنوان سؤال اخر بفرمایید در بحث تحول، از کجا باید آغاز کرد؟
برای تحول در حوزه باید فرصتها و تهدیدها را شناسایی و نقاط قوت و ضعف را در سه سطح ایران، جهان اسلام و نظام بین الملل، شناسایی و از فرصتها و تهدیدها اطلاع کافی داشته باشیم. مناسبترین رویکرد در بحث مدیریت تحول در حوزه علمیه، رویکرد راهبردی است. کسانی باید متصدی این کار باشند که از فرهنگ راهبردی برخوردار باشند. چنین افرادی وقتی به دنیا مینگرند، نگاهشان جهانی و راهبردی است و در حقیقت، کسی که نگاه جامع دارد، ورودیها و خروجیها را میبیند. اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت خود را مشخص میکند. همچنین مقدورات، امکانات و تواناییها را شناسایی میکند و کار خود را به پیش میبرد.
وقتی میگوییم باید در حوزه تحول ایجاد شود، نمیتوانیم همه چیز را متحول کنیم. برای مثال مسلم است که نهاد مرجعیت یا اصول دین و نیز هدف اصلی خود را که نمیخواهیم متحول کنیم، بلکه میخواهیم در تاکتیکها و شیوهها و راههای رسیدن به آن هدف، تحول ایجاد کنیم.
به نظر بنده تا امر تحول در حوزه توسط کسانی که حاملان تفکر راهبردی هستند، مدیریت نشود، تحول مطلوب، یعنی حرکت از وضع موجود به سوی وضع مطلوب اتفاق نمیافتد. در نگاه راهبردی، نهاد شورای عالی حوزه باید امر تحول در حوزه را ساماندهی کند و دیگر نمیتوان گفت که چندین نهاد، این امر را مدیریت کنند؛ چنانکه مقام معظم رهبری نیز در این خصوص میفرمایند که شورای عالی حوزه، این کار را کار اصلی خود بداند. در مرحله بعد نهادهای دیگر حوزوی به لحاظ فکری و اجرایی کمک کنند.
عکس: ابناء