هوالسميع
موضوع آوای ربنای عاليجناب استاد محمدرضا شجريان، در اين سالها که پشت سر نهادهايم، گاه در گفتوگوهای سياسی بهميان ميآمد. تا آنجا که چنين بود، نيازی به مناقشات علمی احساس نمیشد. به هرحال، چند تن از خسروان مملکت صلاح ديدهاند که نوای خسرو آواز ايران، در رسانه رسمی به گوش مردم نرسد؛ گرچه خود میدانند که اين نوا با روح مردم پيوند خورده و با دستور و فرمان، به حصر درنمیآيد.
اما در اين روزها ندای ديگری هم برخاسته که ظاهراً رنگ و بوی علمی دارد؛ يا دستکم میتوان آن را در سپهر علمی به نظر و مناظره نشست. گفته شده است: «از آنجا که موضوع دفاع از ایشان یک مناقشه سیاسی شده است، لذا در تلاوت مذکور توجه به آیه تحتالشعاع قرار میگیرد و این امر خلاف موازین شرعی تلاوت است… تحتالشعاع قرار گرفتن توجه به آیات باهرات نسبت به مقارنات آنقدر مهم بوده که برخی از فقهای بزرگ تلاوت ملحون را مورد شبهه قرار دادهاند. البته این حساسیت در میان موسیقیدانان بزرگ و حرفهای هم مطرح است و آنان غالباً ابا دارند که قطعات مهم ترکیبی آنان همراه با آواز پخش شود؛ زیرا معتقدند توجه به الحان و معانی (و گاه حرکات متناظر بدنی) توجه به رموز و ظرافتهای نهفته در تناسبهای ایقاعی را که جوهر اصلی هنر موسیقی است تحتالشعاع قرار میدهد».
در اين سخن، سه ادعا به ميان آمده است:
۱. از آنجا که دفاع از عاليجناب استاد شجريان يک مناقشه سياسی است، توجه به آيات قرآن، تحتالشعاع قرار میگيرد.
بطلان اين ادعا اظهر من الشمس است؛ زيرا بسياری از افراد جامعه با شنيدن آيات زيبای قرآن يا ادعيه شکوهمند، به حال و هوای ربانی و ملکوتی آن مفاهيم سير می کنند و اصولاً کاری به اين ندارند که آن را چه کسی خوانده است. اگر بنا بر اين میبود که اين گونه ملاحظات در برداشت از نواهای قرآن و ادعيه دخيل شود، نوای گروهی از مداحان و مؤذنان و قاريان بايد غيرمباح شمرده شود؛ زيرا کم نيستند خنياگران و نغمهپردازان و مداحانی که زندگی و رفتار و شخصيتشان خالی از مناقشات اجتماعی يا سياسی نيست. در سيره اهل بيت عصمت ـ عليهم آلاف التحيات ـ به نمونههايی برمیخوريم که رفتار اجتماعی يا فردی يک هنرمند، گاه چنان ناصواب بوده که اصحاب و مؤمنان به امام معصوم اعتراض میکردهاند که چرا به فلانهنرمند صله میدهد يا از او حمايت میکند. اما امام به اين اعتراضات وقعی ننهاده و هنر آن هنرمند يا نقش و کارکرد هنر وی را ارج نهاده است. از جمله میتوان به سيره امام صادق ـ صلوات ﷲ عليه ـ درباره شاعر نامدار سيد اسماعيل حميری اشاره نمود که اين يادداشت مختصر جای شرح آن نيست.
هيچ منصفی نمیتواند بر اين حقيقت پرده بپوشد که آوای آسمانی عاليجناب استاد شجريان در قطعه باشکوه «ربنا» و نوای افشاری ابيات حضرت مولانا که سفره افطار اين سرزمين را رنگ اشراقی زده، آن قدر لطيف و جانبخش و نورانی است که حتی امروز هم در پی اين مناقشات سياسی، بخش عظيمی از شنوندگان تحت تأثير فضای ملکوتی آن قرار میگيرند و با روح اين مفاهيم قدسی پيوند برقرار میکنند و کمتر کسی به ملاحظات سياسی درباره خواننده معطوف میشود.
۲. از آن جا که برخی از فقهای بزرگوار، تلاوت ملحون را مورد شبهه قرار دادهاند، در اين مورد نيز بايد از شبهات آن فقيهان پيروی کرد.
بسی جای شگفتی است که صاحب اين سخن در اين مورد خاص به چنين ريسمانی دست آويخته است. آوای ربنا، ساليان بسيار فراگوش رهبر بنيانگذار انقلاب اسلامی و نيز مقام معظم رهبری بوده و اين دو بزرگوار کوچکترين مناقشه فقهی در آن نکردهاند يا گزارشی از آن، فرادست نيست. از هيچ فقيه بزرگوار ديگری هم در طول اين چهاردهه شبههای در اين زمينه گزارش نشده؛ با اين که چنين مسالهای محل ابتلای بسياری از مردم بوده و علیالقاعده اگر شبههای در ميان بود، میبايست بدان میپرداختند. آيا تلاوت استاد در همين چند سال اخير، با چنين شبههی فقهیای روبهرو شده است؟!
آنچه گوينده اين سخن بدان اشاره کرده، مربوط به مواردی است که لحن، مخصوص مجالس يا حالت خاص و نامتناسب با کلام وحی باشد و آن لحن خاص، مضمون يا مفهوم را تحت تأثير قرار دهد. «ربنا»ی استاد شجريان بیهيچ شک و شبهه با لحن شبههناک تلاوت نشده تا اصولاً در اين قلمرو شبهه وارد گردد. دستورهای چندباره پيامبر گرامی برای تلاوت قرآن کريم به الحان عرب و البته پرهيز از قرائت با الحان اهل فسوق، در اين زمينه بايد مستمسک قرار گيرد.
آوای ربنا، ساليان بسيار فراگوش رهبر بنيانگذار انقلاب اسلامی و نيز مقام معظم رهبری بوده و اين دو بزرگوار کوچکترين مناقشه فقهی در آن نکردهاند يا گزارشی از آن، فرادست نيست. از هيچ فقيه بزرگوار ديگری هم در طول اين چهاردهه شبههای در اين زمينه گزارش نشده؛ با اين که چنين مسالهای محل ابتلای بسياری از مردم بوده و علیالقاعده اگر شبههای در ميان بود، میبايست بدان میپرداختند.
۳. غالب موسيقيدانان بزرگ ابا دارند که قطعاتسازی آنان همراه با آواز اجرا گردد تا مبادا ايقاعات تحتالشعاع معانی قرار گيرد. اين ادعا مربوط به اهل فن شريف موسيقی است و بايد ايشان در اين زمينه اظهار نظر کنند. بهتر است امثال من و نيز گوينده اين سخن، به حيطه تخصصی اهل موسيقی ورود نکنيم؛ همانگونه که از ايشان نيز انتظار داريم به حيطه علمی اهل فقه ورود ننمايند. اما بهعنوان شنونده و نه اهل فن، اين قدر میدانيم که بسياری از قطعات آوازی و سازی در دهههای اخير با يکديگر همراه شدهاند و شاهکارهای جاودان موسيقی اين سرزمين را خلق کردهاند و هيچ شنونده منصفی اين برداشت را نداشته که ايقاع تحتالشعاع مفاهيم يا به عکس، قرار گرفته است. اصولاً يکی از جلوههای دلبرانه هنر موسيقی، همين است که همنشينی ايقاع و مفهوم را چنان ظريف و لطيف سامان میدهد که هيچکدام فدای ديگری نشود و از همين همنشينی تأثيری مضاعف بر جان و روح شنونده پديد آيد.
چقدر خوب و منصفانه است که اگر در قلمرو هنر يا علم، سليقهای خاص ـ اعم از سياسی و غيرسياسی ـ داريم، از دين و فقه برای آن مايه نگذاريم و همين مقدار از ديانت را که برای مردم اين ديار باقی نهادهايم، سودای اين گونه مناقشات نکنيم.
از فرصت مغتنم اين روزهای ناب دعا بهره میبرم و تندرستی و پايندگی خسرو آواز و هنر موسيقی شريف ايران، عاليجناب شجريان، را از محضر خداوند لطيف دادگر، آرزو و اميد میورزم. شک ندارم که اگر از خيرات و صالحات، فقط همين ربنا در کارنامه آن عزيز ثبت شده باشد، فلاح و صلاح او را کفايت و دعای اهل دل را در حق وی اجابت میکند. آمين…
کمترين طلبه حوزه علميه قم: سيدابوالقاسم حسينی (ژرفا)
هشتم خرداد ۱۳۹۶
سوم رمضان المبارک ۱۴۳۸
سید مهدی
«شک ندارم که اگر از خيرات و صالحات، فقط همين ربنا در کارنامه آن عزيز ثبت شده باشد، فلاح و صلاح او را کفايت و دعای اهل دل را در حق وی اجابت میکند» ایشان بفرمایند بر چه مبنایی از دین، به چنین یقینی رسیده اند. آیا در کسوت یک عالم دینی، بواقع، معیار کرامت (تقوی) را در جناب شجریان رصد کرده اند که این چنین غلیظ از ایشان با احترام و بزرگداشت یاد میکنند؟ ظاهرا خود ایشان هم (در کنار بیان برخی اشارات صحیح و دقیق) از دایره انصاف خارج شده اند و بغرض ورزی گرفتار گشته اند.
ف
حالا متن شما یک نظر است اما عالیجناب؟ یک طلبه در مقابل یک خواننده باید عنوان عالیجناب بکار ببرد؟ بابا شما دیگر چقدر خودکم بین هستید. متاسفم برایتان. همین.
سید حجت
این آقای روحانی، روحانی کدام دین است، آیا اسلام؟ اگر اسلام، که قرآن ملاک انسانهای برتر را انجام واجبات و ترک محرمات می داند، بعد هر کس خوبیهایی هم در ذیل این قوانین داشت چه بهتر، خواندن و نوای خوش داشتن خوب است اما قطعا حیا برتر از آن است، خواندن خوب است اما قطعا مبارزه با انسانها و حکومتهای ظالم بسیار برتر و بهتر، هنر زینت اما زینت فرد صالح.
عجیب است این افکار التقاطی در میان حوزویان، وجه حمل خوبش این است که بگوییم ایشان اطلاعاتش از معارف اسلامی بسیار ضعیف و نحیف است.
بنده
با سلام
مطلب ایشان ناقص و جانبدارانه است.
از جمله اینکه ساز جدایی با نظام را خود عالیجناب کوک میکنند. و خودشان درخواست عدم پخش دادند.
جواد
تمام مباحث به يك كنار اما درباره باز نشر اين مطلب از سوي سايت وزين مباحث دو نكته اش مغفول است:
۱- چرا آقاي براي لاريجاني انتخاب شده اما براي منتقدش استاد ژرفا؟ جا داشت براي جلوگيري از جانبداري در متن يا جناب ژرفا و لاريجاني را با يك لقب خطاب مي كرديد يا واقع را بيان مى كرديد :حجة الاسلام دكتر محمد جواد لاريجاني، چون اين آقا هم ملبس هستند، هرچند لباس نمي پوشد.
۲- گيرم جناب ژرفا گفته استاد شجريان شما براي چي در ليد خبر گفته ايد :استاد!
اين جا براي جلوگيري از بي طرفي بين مباحثات حوزوي سايت فخيم مباحثات بايد از عنوان آقاي شجريان در ليد خبر استفاده مى كرد
علی م
برای جناب آقای ژرفا متاسفم که شأن لباس مقدس را رعایت نکرده و از انسان مغرور و متکبری مثل شجریان اینگونه تمجید و تعریف می کند. کسی که رسماً در مستند خیام (ساخته شده توسط BBC) اشعار خیام را می خواند و می گوید (نقل به مضمون) خیام به ما یاد داده نقد را بگیریم و نسیه را رها کنیم، چه اینکه از کجا میدانیم بعد از مرگ خبری هست!!
فردی که بر اثر خودپرستی اش با پرویز مشکاتیان نراع می کنند ک چه کسی رهبر ارکست شود، و کار را به جایی می رساند که مشکاتیان (که داماد شجریان بوده و اتفاقا انسانی غیر متشرع است) دختر شجریان را طلاق دهد، شایسته است که مورد تمجید قرار گیرد؟!!
شجریان که دخترش را رسماً در کنسرت دعوت می کند تا او هم پا به پای همایون آواز بخواند، «بدون شک» به خاطر ربنایی که خوانده به فلاح و صلاح ابدی نائل خواهد شد؟!!!
اتفاقا شجریان در مصاحبه با VOA از صوت استادانۀ ام کلثوم (از مغنیه های مصری) بسیار تعریف می کند. شایسته است که جناب ژرفا (فارغ از اسلام و دین) متنی فاخر در ثنای ام کلثوم بنویسند و از هنرهای این بزرگ بانوی موسیقی عرب تمجید کنند! و البته بدانند که پیشگام این ثناگویی نیستند، چه اینکه عبدالباسط نیز در مصاحبه ای با افتخار عنوان کرده که به ترانه های ام کلثوم گوش می دهد و او را «کوکب الشرق و الغرب» می داند!!
امیدوارم اینگونه نباشد، ولی ظاهراً خیمه گاهی که ایشان در قبای حوزوی جبهه گشایی اش می کنند، منتهی به چیزی جز «هنر برای هنر» نمی شود. معنویتی که بر اثر آواز و غنا نصیب انسان شود، توهم معنویت است.
خداوند عاقبت امر همه مان را ختم به خیر کند …
محمودی
اقای شجریان از دسه های پهلوی و از منشا اشرف پهلوی بود حالا صدای خوبی هم دارد دلیل نمی شود انقلاب اسبامی را به صدای یک مظرب بفروشیم بروید کمی مبارزه کردن بیاموزید
طلبه
بسم الله الرحمن الرحیم
چرا بعضی خلع لباس نمیشن؟
علمایی که عمامه گذاشتید بیاید بردارید
این آقا حتی به خودش زحمت نداده صحبتای این شخص تو بی بی سی رو گوش بده ،بعد عین یه مرجع تقلید خطابش کنه
،مع الاسف باید از قشر روحانیون هم باشن
مسلمان ایرانی
فقط متاسفم برای آقای ژرفا که حرمت لباسی را که به تن کرده ندارد و در کسوت یک روحانی به دفاع از یک فاسق با عنوان «در حیطه ای که تخصص نداریم وارد نشویم» پرداخته است!!!!!
احتمالا روز عاشورا هم چون یک عده ای تخصص نداشتند نباید از امام حسین ع دفاع و در مقابل یزید و یزیدیان قیام میکردند؟!!!!!!!!!!!!
مهدی
خداوند انشالله دینش را از دست برخی از ما مصون و محفوظ دارد . که یک روحانی شده مدافع یک مطرب
محمد
عالِم فاسد عالَمی را خراب میکند…
قاسم
نظرات مغرضانه و شخصی و برداشت جاهلانه و قضاوت کردن و حکم صادر کردن برخی متوهمان دین، آدمی را یاد خوارج می اندازد>کجاست علی با ذوالفقارش؟
سعید عقیلی
ای کاش یاد میگرفتیم به این سادگی دیگران را قضاوت نکنیم ویادمان باشد نظرات ما نظرات کل جامعه نیست.ایا براستی زمان ان فرا نرسیده کمی با تفکر بیشتر حرف بزنیم.
آرمان
دوستان گرامی. به جای پرداختن به شخصِ انتقاد کننده، مطلبش را نقد کنید. آن هم با منطق، انصاف و ادب.
آرمان
انتقاد مرحوم استاد محمدرضا لطفی از همآوازی شجریان با BBC و VOA
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، «محمدرضا لطفی» استاد و نوازنده تار و سه تار در گفتوگویی که نشریه آسمان آن را منتشر کرده، اظهار داشت:
مطالبی را که شجریان در بیرون مرزها و داخل مرزهای کشورمان مطرح کرده، با مطالبی که من گفتهام و میگویم کاملاً متفاوت است.
شجریان از سال ۵۷ و بعد از انقلاب تا امروز بالاترین حجم تولید و بیشترین و موفقترین کنسرتها را داشته است.
اگر شجریان قبل از انقلاب یک دهم موسیقی تولید کرده بود، بعد از انقلاب صد در صد تولید داشته است.
شخص آقای شجریان اگرچه مانند بسیاری از موسیقیدانها دچار مشکلاتی بوده ولی هیچوقت برنامههایش قطع نشده،
آثارش منتشر شده، کنسرتهایش برگزار شده و همیشه مجوز گرفته است.
وی در ادامه اظهار داشت: اولین کنسرتهای این مملکت را در شهرستانها شخص شجریان برگزار کرده است.
خود آقای خاتمی در زمان وزارتشان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در کنسرت اصفهان شجریان حضور داشتند.
امروز من شخصاً نمیفهمم شجریان به عنوان یک موزیسین موفق که این همه کنسرت داده و کار تولید کرده
و آثارش در رادیو و تلویزیون پخش شده و بیش از ۳۰۰ کنسرت خارج از کشور داشته، چرا اکنون اعتراض میکند؟ من این را نمیفهمم.
یک وقت شما را برای سالیان دراز محروم کردهاند و با کلی بدبختی یک کنسرت برگزار میکنید و هزارگونه مشکل دارید و اعتراض میکنید؛
اگر چنین شخصی بخواهد بر روی این مسائل صحبت کند قابل فهم است.
این نوازنده تار در ادامه گفت: ضمن اینکه من اصلا دوست ندارم هنرمندان مان تریبون خودشان را از داخل به خارج از کشور ببرند.
به همین دلیل شخص من هرگز با بیبیسی مصاحبه نکردهام. با صدای آمریکا در طول ۲۵ سال فعالیتم در خارج از کشور به طور مشروط مصاحبه کرده ام.
لطفی گفت: بیبیسی، صدای آمریکا، رادیو بینالمللی فرانسه و یا سایر رسانههای آنطرفی در ۱۰ سال اخیر مواضع اپوزیسیون به ایران دارند
و گاهی اوقات نیز کار را به براندازی حکومت نیز میکشانند. این را ما امروز به طور رسمی میدانیم
و آخرین صحبتهای وزیر امور خارجه انگلستان همه موید این رویکرد آنها است.
طبیعی است وقتی امروز رسانههای آنطرفی این امکان را به یک هنرمند میدهند تا بیاید در بیبیسی صحبت کند،
حتماً باید در درجه اول اپوزیسیون یا نیمچه اپوزیسیون باشد.
وی ادامه داد: من حق دارم دوست نداشته باشم به عنوان یک هنرمند
در صدای آمریکا و بی بیسی انگلستان که به عنوان دو ارگان دولتی مشغول فعالیت هستند، حرف بزنم.
من حتی اگر هزار مشکل در ایران داشته باشم ترجیح نمیدهم هرگز در تریبونهایی که قصد اصلاح و کمک به مردم ایران را ندارند همصدا شوم. این سلیقه شخصی من است.
ولی کسانی که این کار را میکنند اگر چه به آنها انتقاد دارم اما کار آنها را ممنوع نمیدانم. آنها زندگی و مسئولیت خودشان را دارند. ولی باید مسئولیت را فردی نبینند.
این نوازنده سه تار اظهار داشت: شجریان اگر این مسئولیت را فردی ببیند، مشکل به وجود میآید. این مسئولیت و مشکل، یک مشکل اجتماعی عمومی است
و حرفها و گفتهها برای نگرانی از وضعیت موسیقی کشور است.
اما آنچه از گفتههای شجریان در رادیو استرالیا، بیبیسی و صدای امریکا دنبال کرهام، تنها در دهد رصد از صحبتهایشان به مشکلات موسیقی اشاره داشته است.
لطفی گفت: من میگویم یک موسیقیدان اول میبایست دردش خود موسیقی باشد.
در این مصاحبه اخیر مصاحبه کنند از ایشان میپرسد «الآن که آلبوم مرغ خوشخوان شما مجوز رسمی گرفته
و کنسرت هاتان نیز در ایران اعلام شده مشکلی ندارد، برخورد شما چگونه است؟» شجریان از کنار این مسأله رد می شود و جواب قانع کنندهای نمیدهد.
وی ادامه داد: به نظر من وقتی پهلوان شدید، مسئولیت شما مسئولیت یک گروه نیست؛ بلکه مسئولیت همه ملت را برعهده دارید.
در واقع سخن شما میبایست بازتاب سخن همه ملت ایران باشد. من خودم این مشکلات را بعد از انقلاب داشتهام و بدون اینکه حتی خبر داشته باشم
از اسمم کلی سوءاستفاده شده است. به نظرم چنین حرکتهایی بیشتر سیاسی محسوب میشود تا فرهنگی هنری، و این نظر شخصی من است.
لطفی گفت: اما در مورد شجریان این مسأله کاملاً متفاوت است.
شجریان هیچ وقت بهدنبال ایجاد یک جریان فرهنگی هنری مستقل با شرکت همکاران خودش نرفته است.
یک شرکت اقتصادی به نام «دلآواز» درست کرده و کار خودش را مانند یک شرکت تولید کننده انجام میدهد،
و درآمد زایی خوبی هم از گذشته تا به امروز داشته و دارد.
پیام پوربرات
ام کلثوم ایمانش کاملتراز شماها بود استاد شجریان واقعا بینظیر
رفيعي راد
تعجب ميكنم از صحبت هاي ايشان! چرا كه بر کسی پوشیده نیست که آثار مرحوم شجریان طی سالهای متمادی از صدا و سیما پخش میشد، اما پس از درخواست کتبی استاد شجریان در خرداد سال ۸۸ از عزت الله ضرغامی رئیس وقت سازمان صدا و سیما مبنی بر اینکه راضی نیست آثارش از صدا و سیما پخش شود، این روند متوقف شد.
محمدرضا شجریان در نامه خود تأکید کرده بود: «اینجانب در سال ۱۳۷۴ نیز اعلام کردم راضی به پخش آثار خود از صدا و سیما نیستم. مجدداً تقاضای خود را تکرار کرده و تأکید میکنم آن سازمان هیچ نقشی در تهیه این آثار نداشته و شایسته است به حکم شرع و قانون سریعاً کلیه واحدهای آن سازمان از پخش صدا و آثار من خودداری کنند.»
گل سرخ
احسنت بر جناب حسینی که از افراد کوته بین و خشک مغز هراسی نداشته و جانب انصاف را رعایت کرده است