روحانیت شیعی همواره در طول تاریخ ایران معاصر، نقش و جایگاه ممتازی را در تحولات سیاسی- اجتماعی ایران ایفا کرده است؛ برخی از این ایفای نقشها عبارتند از تحریم تنباکو، نهضت مشروطیت، قیام پانزده خرداد و انقلاب اسلامی. قیام پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ هجری شمسی، نقطه آغازین انقلاب اسلامی بهشمار میرود که سرانجام در ۲۲ بهمنماه سال ۱۳۵۷ به ثمر نشست. اهمیت این قیام تاریخی باعث شده تا شناخت پدیده انقلاب اسلامی نیز در گرو فهم و درک قیام پانزده خرداد باشد و بدون واکاوی و تحلیل این رخداد مهم نتوان به خاستگاه و ریشه انقلاب اسلامی دست یافت. چنان که حضرت امام خمینی(ره)، بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران در سخنرانی خود در جمع خانواده شهدای پانزده خرداد فرمودند: «پانزده خرداد که ما مردان با ارادهای را از دست دادیم و جوانانی از دست ملت ما رفت، نقطه عطفی در تاریخ و مبدأ این نهضت است. آنها که در پانزده خرداد قیام کردند، قیام مردانه کردند و در مقابل دژخیمان نه گفتند و به شهادت رسیدند؛ آنها مبدأ این نهضت عظیم شدند».[۱] در تحلیل و واکاوی این قیام، نقش روحانیت و مرجعیت به خصوص حضرت امام خمینی(ره) بسیار پررنگ است؛ بهگونهای که میتوان رهبر این قیام را روحانیت عنوان کرد.
امام خمينى(ره) بعد از ۱۵ خرداد ۴۲ به اين نتيجه رسيد كه يك قرائت جديدى از اسلام سياسى يا يك نظريه سياسى جديدى را از متن معرفت اسلامى ارائه بدهد و اين نظريه يا تئورى سياسى ناظر به اين باشد كه روحانيت از عصر تقيه خارج شود؛ يعنى روحانيت مستقيماً در سياست دخالت كند و اين ضرورت دخالت روحانيت منجر به تبيين نظريه ولايت فقيه شد كه بعدها در اوج انقلاب اسلامى، نظريه مردمسالارى دينى نیز به نظريه ولايت فقيه اضافه شد. بنابراین میتوان نقش روحانیت به خصوص در پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ را در تحولات سیاسی- اجتماعی ایران پررنگتر و حائز کنشگری سیاسی دانست.
قیام پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ را میتوان ترکیبی از سه عنصر مردم، روحانیت به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و نیز نیروی مذهب و علاقه و انگیزه اسلامی دانست که در حقیقت، نقطه عطف تحولات سیاسی ـ اجتماعی ایران معاصر بهشمار میرود. مقام معظم رهبری، دراینباره میفرمایند: «… پانزده خرداد را متن مردم با انگيزه اسلامی و با انگيزه عشق به روحانيت و با انگيزه عشق و ايمان به امام خودشان بهوجود آوردند و ستون فقرات حادثه ۱۵ خرداد علاقه به اسلام و امام بود و مردم بودند كه اين حركت را ميدان دادند و به وجود آوردند. پس آنچه در ۱۵ خرداد به وجود آمد، عبارت بود از پيوند مستحكم ملت و امام؛ آن هم به بركت اسلام…».[۲] بنابراین میتوان اینگونه ادعا کرد که مردمیبودن، مذهبی بودن، حسینی و شیعی بودن حرکت پانزده خرداد، در حقیقت، عکسالعمل هدایت روحانیون بود که با هم این سه ضلع حرکت عظیم را تشکیل میدادند.[۳]
همچنین در خصوص مردمیبودن این قیام نیز باید اذعان کرد که قیام پانزده خرداد، نهضتی بود برخاسته از متن مردم و سربرآورده از غیرت دینی آنها و بدون هیچ برنامهریزی قبلی. حسین فردوست ارتشبد سابق شاه در این مورد میگوید: «درباره تظاهرات وسیع پانزده خرداد، حتی تا شب قبل از آن، ادراه کل سوم و شهربانی هیچ اطلاعی نداشت و هیچ گزارشی به دفتر نفرستاد. طبعاً اگر حرکت فوق با آن وسعت، یک حرکت برنامهریزیشده و سازمانیافته بود، باید اطلاعی به دفتر میرسید و برای مقابله تدارکاتی انجام میشد؛ ولی از آنجا که این حرکت، یک حرکت مردمی و طبعاً فاقد برنامهریزی قبلی بود، ساواک به کلی غافلگیر شد و محمدرضا شدیداً به وحشت افتاد.[۴]
میتوان گفت پانزده خرداد، قیامی مردمی بود و از اعتماد و ایمان مردم به مرجع تقلید نشأت گرفته بود. مردم در سال ۴۲ آگاهانه قیام کردند و این حرکت را جزو وظایف اصلی خود میدانستند. همین که مردم حس کردند یک مرجع دینی در رأس قیام است، پشتیبانی آنان بیوقفه بود.[۵]
در این میان، نقش حضرت امام(ره) و ویژگیهایی که او با خود در این قیام به همراه آورد، بسیار حائز اهمیت است. نهضتی كه به رهبری امام خمينی(ره) در مقام مرجعيت در ۱۳۴۱ از درون حوزه علميه قم آغاز شد، هرچند در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ بهصورت بیرحمانهای توسط رژيم سركوب شد، اما نابود نشد؛ بلكه بذری شد كه در خاك سرزمين افشانده گشت و پس از پانزده سال كه مردم مسلمان ايران با تحمل سختیها و مرارتها آن را با اشك و خون آبياری كردند، سرانجام در بيست و دوم بهمن ۱۳۵۷ سر از خاك برآورد و سبز گشت و شكوفه كرد و ثمر داد. رژيم شاه و حاميان آمريكايی او گمان میكردند میتوانند با اعمال خشونت و افزايش كنترلهای پليسی و امنيتی، نهضت پانزدهم خرداد را ريشهكن سازند و به فراموشی بسپارند. پس از پانزدهم خرداد رژيم در دادگاههای نظامی خود، گروهی از كسانی را كه مانند ساير مردم مسلمان در مبارزه شركت داشتند به محاكمه كشيد و با اعدام دوتن از بارفروشان تهران به نامهای «طيب حاج رضايی» و «حاج اسمعيل رضايی» ـ كه از پيروان امام خمينی بودند ـ اولاً كوشيد تا آنان را عامل اصلی حركت پانزده خرداد قلمداد كرده و ذهن مردم را از عظمت و اهميت نهضت و رهبری آن منحرف سازد و ثانياً با نشاندادن آشكار و وسيع واقعهی اعدام آنان به توده مردم، قدرتنمايي كرده و مردم را بترساند. اما نهضت اسلامی امام(ره) كه از فرهنگ الهی چهارده قرن اسلام تغذيه میشد و بر تجربه لااقل يكصدساله ملت ايران از مبارزه مستقيم با استبداد و استعمار استوار بود، خاموش نشد و با نفوذ در عمق جامعه و گسترش در سراسر ايران، سرانجام دوباره شعلهور گرديد و موجب انفجاری عظيم گشت كه به عمر دوهزار و پانصدساله نظام شاهنشاهی در ايران خاتمه داد. برای آشنايی بيشتر با تحولی كه در فاصلهی سالهای ۴۲ تا ۵۷ در ايران روی داد، لازم است به ويژگیهای قيام پانزده خرداد، به خصوص با محوریت روحانیت و حضرت امام خمینی(ره) كه به انقلاب اسلامی ايران منتهی شد، اشاره كنيم.
الف) حضور روحانيت در صحنه مبارزات: خصوصيت ديگر اين نهضت حضور بسياری از روحانيون در صحنه مبارزه بود. اين ويژگی نتيجه مستقيم اسلامیبودن مبارزه بود كه در درجه اول در شخصيت رهبری نهضت جلوهگر شده بود و به همين دليل بسياری از روحانيون را به صحنه مبارزه آورده بود. حضور اين روحانيون در نهضت سبب گستردگی و فراگيری نهضت بود؛ زيرا آنان با همه قشرهای مردم ارتباط داشتند و در سراسر كشور، از شهرهای بزرگ تا بسياری از روستاهای دورافتاده در كنار مردم زندگی میكردند و به دليل اخلاق اسلامی و تقوای خود نزد مردم مورد احترام و اعتماد بودند. روحانيون به اين ترتيب در برقراری ارتباط ميان توده مردم و رهبری نهضت تأثير بزرگی داشتند.
ب) اسلامیشدن مبارزه: پانزده خرداد، سرآغاز جنبشی در ميان مردم ايران شد كه صددرصد اسلامی بود. اسلامیبودن اين جنبش بهصورت كاملاً مشخص در شخصيت رهبر آن كه مرجع تقليد و فقيه و زعيم حوزه علميه قم بود، جلوهگر شده بود. با رهبری امام خمينی، افسانه جدايی دين از سياست كه دهها سال توسط رژيم و دشمنان اسلام تبليغ شده بود، عملاً باطل شد و مردم مسلمان ايران در مبارزهای قدم نهادند كه ادامه آن برای آنها مانند نماز و روزه، شرعاً واجب بود. ايدئولوژی و مكتب اين مبارزه، اسلام بود و اصول و مبانی و انگيزههای آن از قرآن و سنت پيامبر و معصومين به دست آمده بود.
ج) اخلاص و قاطعيت در رهبری: رهبری امام خمينی، يكی از ويژگیهای مهم نهضت اسلامی ايران بود. رهبری امام، اگرچه برای هميشه به جدايی دين از سياست خاتمه داد، اما انگيزهی آن هيچگونه شباهتی با انگيزههای سياستمداران حرفهای دنيا نداشت؛ بلكه قيامی الهی بود كه از سر اخلاص و برای انجام وظيفه و تكليف شرعی صورت گرفته بود و به قصد قربت به پروردگار آغاز شده بود. امام در طول اين نهضت بارها فرمودهاند كه ما همانند رسول خدا(ص) و ساير انبيای الهی، موظف به ادای تكليف هستيم؛ آنچه برای ما در درجه اول اهميت قرار دارد، همين ادای تكليف است؛ نه پيروزی. در حقيقت، پيروزی واقعی ما در اين است كه توانسته باشيم به وظيفه دينی خود عمل كنيم. اين اخلاص به نوبهی خود در رهبری امام خمينی(ره)، قاطعيتی پديد آورد كه از عوامل مهم پيروزی نهضت بوده است. از آنجا كه امام مبارزه را يك تكليف شرعی میدانند، در راه آن هرگز سازش و مماشاتی نشان ندادهاند؛ همچنان كه سازش در انجام عبادات معنی ندارد.
د) مردمیشدن مبارزه: نهضت پانزده خرداد، نهضتی كاملاً مردمی بود. اين نهضت به هيچ قشر خاصی تعلق نداشت؛ شهری و روستايی، بازاری و دانشگاهی، زن و مرد و پير و جوان در آن شركت داشتند. آنچه همه اقشار را به ميدان مبارزه كشاند و آنها را به هم پيوند داده بود، اسلام بود. مردمیبودن نهضت، نتيجه عمومیبودن و ريشهدار بودن مكتب آن بود. رابطه رهبری و تودههای مردم از طريق روحانيون برقرار میشد كه همهجا بودند و در عمق زندگی تودههای مردم با آنان حشر و نشر داشتند. پايگاه اصلی برقراری اين ارتباط نيز مساجد، مجالس دينی و ساير اماكن مذهبی از قبيل زيارتگاهها و حسينيهها بود. به عبارت دیگر میتوان گفت حضرت امام(ره)، حرکت انقلابی و تعیینکننده پانزده خرداد را شخصاً و بدون یک شبکه سیاسی ـ تشکیلاتی مشخص آغاز کردند. امام(ره)، نه حزبی داشتند و نه گروه سیاسی معینی که در اجرای اهدافشان و برنامهریزی با ایشان همکاری کنند. بر عکس، اصالت فکری امام بود که عامل اصلی حرکت مردم و حتی ایجاد تشکلهای سیاسی در اقشار و طبقات مردم شد. در واقعه قیام پانزده خرداد، امام نه به اعتبار نتیجه، بلکه به خاطر اعتقاد به اصول حرکت کردند. حرکت بیبدیلی که امام در قیام نیمه خرداد برپا نمودند، به هیچیک از حرکتهای انقلابی کشور ما شباهت نداشت؛ چرا که این حرکت امام، ساختار نظام سیاسی کشور را عوض کرد. بنابراین، قیام پانزده خرداد را باید سکوی پرتاب و شالوده انقلاب اسلامی ایران دانست که بنیادیترین تغییرات ساختاری را در نظام سیاسی ایران به وجود آورد.[۶]
و) مخالف با اصل سلطنت: خصوصيت مهم ديگر نهضت پانزده خرداد اين بود كه برخلاف عموم حركتها و مبارزههای قبل، هدف اصلی را نشانه گرفته بود و شاه را مقصر اصلی میدانست. پيش از اين نهضت، سياستمداران و مبارزان سياسی يا جرأت مخالفت با اصل رژيم سلطنتی را نداشتند و يا اصولاً به براندازی آن معتقد نبودند و يا احياناً با مطرحكردن شعار «شاه بايد سلطنت كند؛ نه حكومت» به وجود شاه مشروعيت میدادند. آنان درصدد بودند تا با انتقاد از دولت و با قوانين انتظامی، آزادیهايی كسب كنند و روزنامه و نشريهای داشته باشند و بتوانند نمايندگانی به مجلس بفرستند. آنان میخواستند نه با ریشه، که با شاخه مبارزه كنند. اما ويژگی حركتی كه به رهبری امام خمينی آغاز شد اين بود كه حرف دل مردم را كه شاه و دربار را عامل فسادهای داخلی و خيانتهای بيگانگان میدانستند، شعار خود قرار داده بود و تيشه بر ريشه رژيم پوسيده و كهن و فاسد سلطنتی میزد.
هـ) بيگانهستيزی: نهضت اسلامی پانزده خرداد هيچ نوع گرايشی، نه در مكتب و نه در عمل، به بيگانه نداشت. اين نهضت به دليل اسلامیبودنش از بطن مردم جوشيده بود. از آنجا كه در انديشه اسلامی نهضت، انحرافی از صراط مستقيم الهی وجود نداشت، در خط مشی سياسی و مبارزاتی آن نيز انحرافی به سوی شرق و غرب در كار نبود. امام خمينی از همان آغاز، آمريكا، انگليس و شوروی را عامل بيچارگی مردم ايران معرفی كردند و مبارزه با بيگانگان را آغاز نمودند. مردم ايران، عالیترين جلوه استقلال سياسی را كه ناشی از استقلال مكتبی بود، در نهضت امام خمينی مشاهده میكردند.
از دیگر ویژگیهای مهم قیام پانزده خرداد میتوان به این مطلب اشاره کرد که قیام پانزده خرداد، صددرصد دینی بود و هیچگونه صبغه اقتصادی یا سیاسی نداشت؛ چرا که اگر انگیزه این حرکت صرفاً اقتصادی بود، شاه داعی کشتن کسی را نداشت و اگر این حرکت، حرکت یک گروه سیاسی غیرمذهبی بود، شاه انگیزه نداشت که این همه ننگ را برای خود بهبار آورد. بهطور کلی آنچه که آن روزها رخ داد و هماهنگیای که میان مردم پدید آمد، ناشی از دو عامل بود؛ اول، علاقهمندی مردم به خاندان نبوت؛ دوم، شیوه عزاداری سنتی مردم در بزرگداشت شهادت امام حسین(ع) و یارانش. شرکت در عزای امام حسین(ع)، نقش اصلی را در مقابله با شاه ایفا کرد و در این میان، تنها و تنها همین حرکت مذهبی و دینی در قالب سوگواری برای امام حسین(ع) بود که مردم را به حرکت در آورد. در واقع، روحانیت، نقش بسیج کردن و ارشادنمودن و طراحی این حرکت را داشت.
بههرحال میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که حرکت پانزده خرداد، حرکتی دینی و تحت رهبری روحانیت آن روز با محوریت حضرت امام(ره) بود.[۷]