بر اساس گزارشهای منابع کهن و معتبر تاریخی و روایی، امیرمؤمنان(ع) در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان با شمشیر مسموم ابن ملجم مرادی که بر فرق سر مبارک فرود آمد، در مسجد کوفه ضربت خورد و درشب بیست و یکم [ آن ماه،] شب جمعه، از سال چهلم هجرت، به فیض شهادت رسید و فرزندانش حسن و حسین(ع) پیکر مطهرش را غسل دادند و کفن کردند و به امر مبارکش به سرزمین غری نجف کوفه بردند و آن حضرت را در حالی که ۶۳ سال از سنّ مبارکش میگذشت به خاک سپردند.
شهادت مظلومانهی آن حضرت، البته برای خود آن بزرگوار، چیزی جز فوز و رستگاری نبود؛ چنانکه هنگام فرودآمدن ضربت شمشیر بر تارک نازنینش، درمحراب عبادت فرمود: «به خدای کعبه، رستگار شدم». امّا برای تمامی آیندگان، بهویژه دوستان و شیعیان، مصیبت و خسارتی بسیار سنگین و جبرانناپذیر در ابعاد مختلف آن بود و محرومیتِ همگان را از سرمایههای گرانمایه، سعادتآفرین و رهاییبخشِ از منجلاب گمراهی و شقاوت درپی داشت. چنانکه منابع معتبر تاریخی و روایی، بر نمونههای اندکی از خسارتهای بیشمار آن گواهی داده است و افزون بر این، اعتراف برخی از ناباوران را به محرومیت و خسارت ثبت نموده، از آن حکایت کرده است که موارد و نمونههای اندک آنها عبارتند از:
۱. خسارت علمی: ازجمله خسارتهای ناشی ازشهادت امیر مؤمنان علی(ع) خسران و زیان درعرصهی علم و دانش است که در همان ساعات آغازین پس ازشهادت، بر آن اظهار تأسف شده، عمر بن علی(ع) از آن خبر داده میگوید: «هنگام شهادت امیرمؤمنان علی(ع)، حسن بن علی(ع) خطاب به مردم فرمود: در این شب مردی از میان ما رخت بر بست که نه گذشتگان در علم و دانش همانندی برایش یافتند و نه آیندگان نظیر او را در آن عرصه خواهند یافت».
به روایت زعفرانی، ابی صالح نیز، گزارش داده است وقتی امیرمؤمنان علی(ع) به شهادت رسید، ابن عباس گفت: در این روز، سرمایهی علم و دانش، دچار خسارت شد؛ زیرا ظهور خسران و زیان در زمین، با پیدایش نقص وخسارت در علما و اندیشمندان آن است.
به گزارشی، عبدﷲ بن عمر نیز در روز شهادت آن حضرت گفته است: «امروز (روز شهادت علی بن ابی طالب(ع)) [روزی است که] علم و دانش اسلام زیان و خسارت دید».
۲. خسارت عقیدتی: دیگر خسارتی که با شهادت مولیالموحدین علی(ع) بر آیندگان پس از آن حضرت عارض گردید، محرومیت آنان از شخصیتی بود که بر پایهی گزارش عبدﷲ بن عباس از پیامبر خدا(ص) آن حضرت رکن ایمان و هدایت بود و به روایت علامهی مجلسی، در شب ضربتخوردنش ندای منادی چنین به گوش رسید که به خدا قسم ارکان هدایت فروریخت. بر اساس گزارشی، عبدﷲ بن عمر در روز شهادت آن امام بزرگوار میگوید: «امروز رکن ایمان از میان ما رخت بر بست».
به گزارش سلیمان بن یسار، ابن عباس از آثار منفی وخسارت وارد بر عقیده و ایمان مردم خبر میدهد و میگوید: «از پیامبر خدا شنیدم که میفرمود: روزی که امیر مؤمنان علی(ع) دنیا را ترک کند، خصلتهایی در دنیا ظهور خواهد کرد که خیری در آنها نیست؛ که بروز و ظهور چنین خصلتهایی کاشف از پیدایش ضعف و نقصان در عقیده و ایمان مردم و انحراف آنان از دین در فقدان رهبر و امامی چون علی(ع) است».
۳. خسارت اخلاقی: امیر مؤمنان(ع) در همهی ابعاد ـ ازجمله در امور اخلاقی ـ الگو و اسوهی مردم بود. با فقدان و شهادت آن حضرت، الگونمایی عملی جامع و فراگیرش ـ بهویژه در سبک زندگی سیاسی ـ به پایان رسید و آنان که میباید به دنیاگریزی آن حضرت تأسی کنند، دچار غفلت شده، تمامیتطلب و زراندوز شدند؛ که گویا چنین دغدغهای از جمله عوامل تأثیرگذار در اشارهی امام حسن(ع) به دنیاگریزی آن حضرت در روز شهادت آن امام زاهد و وارسته بوده است؛ آنگاه که مردم کوفه را مخاطب خود قرار داده، از بزرگی مصیبت پدر و خسارت بودن آن برای آیندگان سخن گفته است: [آن حضرت] از طلا و نقره، جز هفتصد درهم ـ که از [انفاق و] عطایش اضافه آمده بود و میخواست برای عیالش خادمی خریداری کند ـ ازخود برجا نگذارد». البته آن حضرت فقیر و تهیدست نبود؛ چون اولاً برآیند فراز یادشده از سخن امام مجتبی(ع) این است که آن حضرت عطایا و انفاقاتی داشته؛ ثانیاً گزارشهای معتبر تاریخی بر ثروت و تموّل وعطایای خرد و کلان آن حضرت گواهی داده که مجالی برای طرح و بحث آن نیست و تنها به بیان سخنی از خود آن حضرت بسنده میکنیم که فرمود: «زمانی را به یاد دارم که در حضور رسول خدا(ص) از شدت گرسنگی سنگ بر شکم خود میبستم؛ درحالی که اکنون صدقه سالیانه اموال من به چهل هزار دینار میرسد. من درحالی با فاطمه(س) ازدواج کردم که زیراندازی نداشتم. امّا اگر الآن صدقه اموال من، بین بنیهاشم تقسیم شود، همه آنان را کفایت میکند».
فقدان آن حضرت هرگز تنها در ابعاد معدود مذکور خسارت و زیان نبود؛ ازدسترفتن همهی ابعاد وجودی آن امام همام خسران و زیان برای همهی بشریت بود. از این همین روست که بسیاری از شخصیتها، فقدان آن بزرگوار را زیان و خسارت دانستهاند؛ عبدﷲ بن عباس میگوید: «همهی زنان [عالم، دیگر] شخصیتی همچون امیر المؤمنین(ع) به دنیا نیاورند». حتی معاویة بن ابی سفیان که از جمله دشمنان بهنام و قسم خوردهی امیر مؤمنان علی(ع) بود وسالیانی متوالی سبّ آن حضرت میکرد ـ بلکه دستور سبّ آن حضرت را بر بالای منابر داده بود ـ همان سخن ابن عباس را مکرر به زبان میآورد و میگفت: «هیهات که دیگر زنان، شخصیتی چون علی بزایند».