دیروز در مجلس شورای اسلامی، برای احوالپرسی و عرض تبریک به حجتالاسلام والمسلمین آقای دکتر سید عباس صالحی به اتفاق دوستی روحانی که قبلاً سفیر ایران در واتیکان بود، خدمت آقای وزیر رسیدیم. تبریک گفته و خدا را شکر کردم که روحانی فاضل و دانشمندی که تاکنون از حوزه جدا نبوده است سکان فرهنگ عمومی و هنر و رسانه کشور را به دست گرفته است . خوشحالیام در همان لحظه به اضطرابی آمیخته شد!
روحانی همراهم به آقای دکتر صالحی گفت حق همین بود که این وزارتخانه بالاخره به حوزه سپرده شود!
تشویشی از این سخن به جانم افتاد و تیترهایی که در فضای مجازی دیده بودم دوباره در ذهنم برجسته شد که برای اولین بار این تیتر را به کار بردند که یک حوزوی وزیر ارشاد شد.
وقتی گفته شد که جناب وزیر جدید ارشاد اسلامی سه روز آخر این هفته را در قم به دیدار مراجع و علما و نخبگان حوزه میروند این دغدغه را پیدا کردم که جناب استاد صالحی با ریسک بالایی بر کرسی این وزارت پر تلاطم و پر معضل جلوس کرده است.
دغدغه بنده این است که امروز حوزویان منتقد و تاحدی معارض با سیاستها و برنامههای این وزارتخانه، پس از سالها انتقاد و تقابل، اینک با وزارت یک استاد حوزوی متصل و مرتبط و عجین با حوزه خواه و ناخواه تمام توان خودشان را به صحنه و میدان عمل بردهاند.
شاید بگویید قبلاً هم این وزارتخانه سه وزیر روحانی را به خود دیده است؛ بنده عرض میکنم خیر؛ بسیار فرق میکند و وابستگی و پیوستگی آن سه بزرگوار به حوزه مثل سید عباس صالحی نبود و هیچوقت در آن سه دوره گفته و نوشته نشد که وزارت ارشاد به یک حوزوی سپرده شده است!
این مسأله است که به موضوع حساسیت بسیار زیادی داده است. موفقیت و عدم موفقیت در این دوره دیگر به پای یک نفر حساب نمیشود؛ بلکه به حساب حوزه نوشته خواهد شد. این نگاه البته همانقدر که امتیاز ویژهای برای سید عباس صالحی است، برای او مخاطراتی نیز بهدنبال خواهد داشت.
به گمان نگارنده، امروز آزمونی سخت برای حوزویان بهعنوان پشتوانههای وزیر جدید شروع شده است؛ تا پس از چهار دهه اعتراض و گلایهمندی و انتقاد از این وزارتخانه ـ که با ابراز نارضایتی مکرر مقام معظم رهبری و مراجع در دورههای مختلف نیز همراه بوده است ـ اکنون در این دوره گوی و میدان را به دست گرفته و خود را بیازمایند.
موفقیت در این عرصه حساس و پر ظرافت و شکننده امکان پذیر است؛ اگر حوزه در عمل حمایتها و مقدورات خود را از دوره مدیریت جناب صالحی دریغ نکند و نخبگان و دلسوزان حوزوی فقط در بیرون گود نمانند و پای در گود عمل بگذارند؛ و البته وزیر بایستی تمهید و بسترسازی کند تا زمینه این همدلی گسترش یابد و به همگامی و همکاری در عمل برسد.
اوضاع بیمبالغه چنین است که یک حوزوی سکاندار شده و بیم موج و گردابهای هائل در پهنه معضلات فرهنگی و دینی و اخلاقی و اعتقادی جامعه زیاد شده و متأسفانه رو به ازدیاد است.
فرصتها کوتاه هستند و مغتنم و تضییع هر فرصتی خسران بزرگی است که غصه بهبار میآورد.
همه بزرگان و اساتید حوزه و هر صاحب نظر دلسوزی، میبایست خودش را شریک در این مسئولیت متفاوت و همراه و همسنگر سید عباس صالحی بداند.
و من ﷲ التوفیق