سیاست عملی مرحوم آیتﷲالعظمی موسوی اردبیلی
دکتر شفیعی، عضو هیأت علمی دانشگاه مفید، با بیان اینکه آیتﷲ موسوی اردبیلی در خانوادهای مذهبی و با وجود پدری مبارز تولد یافت و بهلحاظ علمی و اخلاقی شخصیت جامعی بود، گفت: آیتﷲ اردبیلی به دانشهای اسلامی مسلط بود و در فلسفه و تفسیر و فقه و اصول سرآمد بود و در اخلاق فردی و سیاسی شخص شاخصی بود که این قسمت از شخصیت ایشان واکاوی نشده است.
دکتر شفیعی گفت: آیتالله اردبیلی را نه بهعنوان یک فرد، بلکه از منظر یک جریان سیاسی باید مورد تحلیل قرار دهیم؛ چراکه ایشان ادامهدهنده یک جریان روشنفکری دینی بودند که در شرایط تاریخی در ایام جنبش مشروطه، تحت عنوان نواندیشی دینی و عقلانیت مذهبی شکل گرفت و کسانی مانند آیتﷲ نائینی افراد شاخص این جریان بودند. دکتر شفیعی با بیان این نکته که اخلاقیسازی سیاسی یکی از مهمترین دغدغههای این مرجع بزرگ بود، آیتﷲ اردبیلی را شخصیتی میانهرو در عرصه سیاست و به دور از افراط و تفریط معرفی کرد که علاوه بر ابعاد علمی، از اخلاق والایی در زندگی شخصی و سیاسی خود برخوردار بود و به صداقت، صمیمیت، یک رنگی و صراحت بیان توجه میکرد.

دکتر شفیعی با افزودن این مطلب که: فکر سیاسی این مرجع تقلید صرفاً بازتابدهنده یک فکر شخصی نیست، بلکه یک جریان فکری است که تداوم یافته است، آیتﷲ اردبیلی را در زندگی شخصی و سیاسی دارای صراحت بیان و صداقت معرفی کرد و افزود: ایشان تمایل به سالمسازی مناسبات سیاسی از طریق صداقت و حاکمکردن اخلاق و پرهیز از خودمحوری و انحصارطلبی و از طریق دیانت و عدالت با تأسیس نهاد قانون داشتند. شفیعی افزود: آیتﷲ اردبیلی با توجه به ویژگیهای شخصی و علمی و اخلاقی با رهیافتی فرهنگی وارد سیاست شد و با شخصیتهایی مانند بهشتی و موسی صدر رفاقت داشت.
این استاد دانشگاه به بیان منطق حاکم بر فعالیتهای سیاسی آیتﷲ اردبیلی در طول دوران مبارزات سیاسی قبل و بعد از انقلاب پرداخت و گفت: ایشان با زیربناقراردادن فرهنگ و مشخصاً بهلحاظ مصداقی اخلاق، ایمان، دانش و ایمان و روبناقراردادن سیاست و حکومت با رهیافتی فرهنگی وارد عرصه مبارزات سیاسی شدند و با همین رهیافت فعالیت سیاسی خود را تمام کردند.
آیتالله اردبیلی را نه بهعنوان یک فرد، بلکه از منظر یک جریان سیاسی باید مورد تحلیل قرار دهیم؛ چراکه ایشان ادامهدهنده یک جریان روشنفکری دینی بودند که در شرایط تاریخی در ایام جنبش مشروطه، تحت عنوان نواندیشی دینی و عقلانیت مذهبی شکل گرفت و کسانی مانند آیتﷲ نائینی افراد شاخص این جریان بودند.
این محقق به دغدغههای فکری و سیاسی آیتﷲ اردبیلی پرداخت و گفت: ایشان بهدنبال اسلامیسازی قوانین موجود، ایجاد قوانین اسلامی، تفکر، تعقل، برخورد انتقادی با جمهوری اسلامی ـ و نه حمایت تمجیدی ـ بودند و ما میتوانیم مشی انتقادی آن مرجع تقلید را در خطبههای وی ملاحظه کنیم.
دکتر شفیعی با بیان این مطلب که مرحوم آیتﷲ اردبیلی بهدنبال تحقق عملی شعارهای بنیادین انقلاب بود افزود: ورود مرحوم اردبیلی به سیاست از سر تصادف و فرصتطلبی نبود و ایشان سابقه زیادی در عرصه مبارزات سیاسی داشتند و حمایت انتقادی از جمهوری اسلامی جزء رفتارهای این مرجع تقلید بود. ایشان بسیار بر برخورد صادقانه با مردم تأکید داشتند و معتقد به اخلاقیسازی سیاست بود؛ نه اینکه از سیاست رنگ بگیرد. شخصیت بزرگ ایشان در جهات متعدد قابل توجه بود که یکی از این ابعاد تأکید ایشان بر شفافیت و صداقت با مردم بود.
دکتر شفیعی با بیان این مطلب که با دیدگاهی جامعهشناختی، حکومت پدیدهای است با دو منظر و چهره مثبت و منفی، افزود: حکومت در معنا و چهره منفی بهمعنای انباشت قدرت، ثروت، شوکت و همه مواهب مادی در یکجا و در اختیار قرار گرفتن این مجموعه در اختیار افراد و گروههای مشخصی که به مفاسد و اعمال ضداخلاقی دچارند که این چهره از حکومت به شکل تجربی در قرآن بازتاب یافته و مورد نقد قرار گرفته است. با اینحال، هم به نظر جامعهشناسان و هم از دیدگاه قرآن، حکومت با وجود تمامی مفاسدش، امری ضروری است و در سایه حکومت، امنیت، رفاه ایجاد میشود.
عضو هیأت علمی دانشگاه مفید با اشاره به اینکه حکومت چهرهی عمومی نیز دارد که همان چهره فایدهخیز آن است، به مسأله حکومت در ایران پرداخت و خاطرنشان کرد: سیاست در ایران قدرتمند است و حکومت با چهرهی خصوصی بر چهرهی عمومی آن غلبه داشته و همواره همردیف استبداد بوده و بازی سیاسی فرصتطلبانه و اقتدارگرایانه حکومت با این چهره، دنبال شده است.
او با بیان این نکته که انقلاب ـ بهعنوان پدیدهای که به هنگام بیماری لاعلاج در جامعه رخ میدهد ـ مانند حکومت پدیدهای است دوچهره که یکی چهره حامل هزینه انقلاب است و دیگری چهره دارای دستاوردهای مثبت، افزود: انقلاب ایران با آگاهی مردم و برای غلبه بر مشکلاتی که حکومتها و سیاستهای قبل از انقلاب ایجاد کردند، انجام شد.
دکتر شفیعی گفت: آیتﷲ اردبیلی در مسأله سیاست، رهیافت فرهنگی داشت و مانند تمام فرهنگگرایان تلاش میکرد منطق فرهنگ را بر سیاست اعمال کند و معتقد بود این منطق به سایر حوزهها نیز تعمیمپذیر است و انسان میتواند با تکیه بر عقل و تمایلات دیگرخواهانه پا به عرصه سیاست گذارد.
شفیعی با ذکر این مطلب که ایشان در بعد سیاست عملی و نظری نظرات قابل توجهی داشتند عنوان کرد: وی روحانیای بود که نسبت به سرنوشت سیاسی کشور دغدغه داشت و از همین رو سیاست و سیاستورزی را مورد توجه قرار داد. وی با تمایل به سالمسازی مناسبات سیاسی از طریق حاکمکردن اخلاق و پرهیز از خودمحوری و انحصارطلبی، به دنبال اجرای عدالت در جامعه با محوریت احکام اسلامی بهعنوان منبع اصلی در همه بخشهای زندگی بهویژه در بخش قضا بود.
بررسی مبانی دینی رأی اکثریت در دیدگاه آیتﷲالعظمی موسوی اردبیلی
در ادامه این نشست دکتر یوسف خانمحمدی، عضو هیأت علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه مفید به بیان دیدگاههای قرآنی آن مرحوم دربارهی رأی اکثریت پرداخت و گفت: آیتﷲ اردبیلی از یک منظومه سیاسی منسجمی برخوردار بودند و یکی از امتیازهای ویژه ایشان، علاوه بر اجتهاد مسلم، عمل سیاسی موفق و انتصابهای گوناگون در پستها و جایگاههای حساس نظام بوده است. وی افزود: آیتﷲ موسوی اردبیلی کتب شیعه را مشی اعتدال و میانهروی میدانست و به نقش مخرب منافقین در جامعه توجه و اهتمام ویژهای داشت.
دکتر خانمحمدی با اشاره به چرایی پذیرش رأی اکثریت از دید این مرجع تقلید که با دیدی قرآنی بحث شده است افزود: زیرساختهای هویتی جامعه ایران و اکثر کشورهای اسلامی در سه جریان قابل دستهبندی است: اولین دسته که یکی از بنیادیترین پایههای هویتی مسلمین است، اسلامگرایی است؛ دومین دسته، ناسیونالیسم یا ایرانگرایی و سومین دسته که در دویست سال اخیر نمود یافته، بحث تمدن غرب با جاذبههایی که دارد است و اگر بخواهیم جامعه به یک مسیر اعتدالی حرکت کند باید میان این سه مقوله ارتباط صحیحی ایجاد کنیم.

او با بیان اینکه در حکومت پهلوی به ایرانگرایی و غربگرایی توجه بیشتری شد و نتیجهاش توجه و اقبال بیشتر مردم بهسوی اسلام بود، افزود: نخستین فردی که در تلاش تعدیل بین حس ایرانخواهی با غربگرایی با اسلامگرایی بود، مرحوم نائینی است که بعد از او جریانات مختلفی از جمله جریان قرآنگرایان پدید آمد که آیتﷲ موسوی اردبیلی نیز ازجمله افراد برجسته این جریان است. خانمحمدی ادامه داد: ازجمله عقاید جریان قرآنگرایان این است که ورود به حوزه عمومی جامعه مانند عرصه سیاست منوط به اجازه تمام افراد آن حوزه است و در روزگار فعلی نیز این اجازه بارأیگیری انجام میشود و قابل دستیابی است. وی با تأکید بر اهمیت نظریه شورا و عمل به این توصیه ارزشمند الهی در امور سیاسی ادامه داد: وقتی موضوع مدیریت جامعه از منظر قرآن کریم بررسی میشود، چارهای جز ارجاع به آیات سوره مبارکه شورا نیست و از دیدگاه آیتﷲ اردبیلی نیز جامعه مطلوب قرآنی تحقق پیدا نمیکند، جز بهصورت شورایی و پایبندی به فکر جمعی.
این دانشآموخته حوزه با بیان اینکه هدف جریان راه سوم در کشورهای اسلامی، ارائه تفاسیر اجتماعی از اسلام در مقابل جریانات مارکسیست غربی بود و بسیاری از شخصیتهای برجسته و تأثیرگذار کشورهای اسلامی در منطقه متأثر از این اندیشه هستند، افزود: مرحوم آیتﷲ موسوی اردبیلی از جمله اشخاص معتقد به این جریان بود.
دکتر خانمحمدی با بیان جایگاه قوانین مجلس شورای اسلامی در تفکر سیاسی حضرت آیتﷲ موسوی اردبیلی گفت: قوانین مجلس شورای اسلامی در صورتی حکم شریعت است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی با آزادی کامل قانونگذاری نمایند و این نمونهای از اندیشه شورا و تفکر جمعی است. همچنین وی معتقد است جز چهارده معصوم، تمام مسئولین احتمال و امکان خطا دارند و نباید با توجیه عصمت اکتسابی، باب انتقاد را مسدود کنیم. دکتر خانمحمدی با بیان اینکه برخی تلاش میکنند با این شبهه که خداوند برای انتخاب انبیای خود و رسولانش انتخابات برگزار نکرد، جلوی رأی اکثریت را بگیرند افزود: آیتﷲ اردبیلی در پاسخ فرموده است که به نظر من رأی اکثریت دارای مبانی قرآنی است و باید متبع باشد و اگر جامعهای بخواهد مطلوب باشد باید با رأی اکثریت همراه شود.
چگونه ممکن است کسی خود را در امر حکومت مادامالعمر بداند؟ از دید آیتﷲ اردبیلی جامعه مطلوب محقق نمیشود مگر اینکه با حکومت شورایی همراه باشد. البته شورا این نیست که جامعه شکل بگیرد و بعداً تصمیم بگیرد؛ بلکه ایشان معتقدند تداوم جامعه به مراجعه به فکر جمعی و شورا براساس مبانی قرآنی است.
این پژوهشگر با بیان این نکته که اگر نگاهی به آثار قرآنی مرحوم موسوی اردبیلی و تفسیرهای ایشان داشته باشیم، متوجه میشویم که مفهوم اساسیای که ایشان برای توضیح جامعه سیاسی مطرح کرده، مفهوم «امت» است افزود: واژه امت، کلمه و مفهوم مطلوب و اساسی است که ایشان برای استفاده از مفهوم حکومت و سیاست بهره برده. ایشان همچنین مؤلفههای اساسی جامعه مطلوب سیاسی را نیز در قرآن کریم برجسته و مطرح میکنند؛ هرچند که قرآن کتاب سیاست، اقتصاد و فرهنگ نیست و صرفاً آموزههایی در قرآن کریم در این زمینهها وجود دارد؛ بهعبارت دیگر شکل حکومت در قرآن مطرح نشده که مثلاً ریاستی یا پارلمانی باشد؛ بلکه متفکران باید با عقل و آموزههای قرآنی، نحوه حکومت را تبیین کنند. خانمحمدی افزود: وقتی در موضوع قطع شیردهی زن امر بر مشورت زن و مرد شده است، چگونه ممکن است کسی خود را در امر حکومت مادامالعمر بداند؟ از دید آیتﷲ اردبیلی جامعه مطلوب محقق نمیشود مگر اینکه با حکومت شورایی همراه باشد. البته شورا این نیست که جامعه شکل بگیرد و بعداً تصمیم بگیرد؛ بلکه ایشان معتقدند تداوم جامعه به مراجعه به فکر جمعی و شورا براساس مبانی قرآنی است.
وی افزود: حضرت آیتﷲ موسوی اردبیلی توجهی خاص به علم تاریخ داشت؛ در حالی که این نوع نگاه در دیدگاه بسیاری از مفسران به جز ابن خلدون مغفول بوده است. فایده مهم علم تاریخ آن است که به مفسر کمک میکند تا هم مقتضیات زمان حاضر را در نظر بگیرد و هم مقتضیات زمان نزول را؛ اگر این مسأله مهم را مد نظر قرار ندهیم، نحلههایی همچون سلفیها بهوجود میآیند.
این استاد دانشگاه با بیان برخی ویژگیهای جامعه مطلوب قرآنی از دیدگاه مرحوم آیتﷲ اردبیلی، تأکید کرد: مرحوم آیتﷲ موسوی اردبیلی با استفاده از مبانی قرآنی، جامعه مطلوبی را در نظر گرفته و برای رسیدن به این جامعه مطلوب نیز آسیبشناسیهای لازم را مطرح کرده. اعتدال و قانونگرایی ویژگی اصلی چنین جامعهای است. وی افزود: توجه به سرمایه اجتماعی و حفظ اعتماد و امید مردم نسبت به حکومت، قانونمداری و عمل به قانون، شریعت و اسلامسازی قوانین سیاسی حکومت، حقوق بشر و اعتدال و میانهروی ازجمله مهمترین و عمدهترین مواردی است که در جامعه مطلوب و قرآنی آیتﷲ موسوی اردبیلی مورد توجه است؛ همچنین بحث منافقین، جهاد و امنیت نیز از دیگر شاخصهای جامعه مطلوب قرآنی در اندیشه ایشان است.
عضو هیأت علمی دانشگاه مفید با ذکر این نکته که مرحوم آیتﷲ موسوی اردبیلی ذیل بحث امت، به موضوع خانواده پرداخته و اساس جامعه را نظام خانواده دانسته، افزود: آیتﷲ اردبیلی اساس جامعه را خانواده میدانست و معتقد بود خانواده برای ایجاد تفکر شکل گرفته و در این بین نیز به تساوی حقوق زن و مرد معتقد است.
خانمحمدی افزود: آن مرجع بزرگ در اکثر آثارش، اخلاق را بهعنوان یکی از مهمترین موضوعات در جامعه مطلوب سیاسی خود مطرح کرد و تأکید فراوانی بر صداقت داشت و از مسؤلین میخواست هنگام صحبت با مردم صداقت خود را ازدست ندهند. ایشان به بازسازی اخلاقی نیز بسیار توجه داشتند و آن را کلید توسعه میدانستند. همچنین صداقت و راستگویی را نقطه امید پیشرفت جامعه دانسته و بیان میکردند: اگر صداقت و راستی از بین برود بزرگترین سرمایه اجتماعی حاکمان از بین خواهد رفت. ایشان عامل اصلی تضاد بین دولت و ملت را عدم صداقت در جامعه میدانستند و معتقد بودند اعتدال و میانهروی، مبانی قرآنی دارد و افراط و تفریط به مثابه خارجشدن انسان از گوهر انسانیت است.
نویسندهی کتاب «تفسير سياسی قرآن در ايران معاصر» با بیان این نکته که ایشان به دنبال جامعه مطلوب قرآنی با تکیه بر برداشتشان از مفهوم امت بودند، افزود: از دیدگاه آیتﷲ موسوی اردبیلی جامعه مطلوب تحقق پیدا نمیکند مگر با حکومت شورا و پایبندی به فکر جمعی بر مبنای قرآن. آن مرجع عظیمالشان معتقد بود که تخطی از قانونی که توسط مجلسی که با آزادی کامل و با رأی مردم، نمایندگان آن انتخاب شدهاند حرام است؛ همانطورکه نباید بحث معصومیت مسئولان را مطرح کنیم تا راههای انتقاد به آنها بسته شود.