تمدن عربی پس از ظهور اسلام شکل گرفت. مناطق عربزبان تا قبل از اسلام جز ادبیات، شعر و سخنوری تمدن خاصی نداشتند. همراه با نمو تمدن اسلامی، تمدن عربی نیز پا به عرصه ظهور نهاد. علیرغم وجود شاعران توانا و قابل، تا قبل از اسلام تعداد باسوادان در شبه جزیره محدود بود. اکثراً اشعار بهصورت بداهه سروده و بهصورت شفاهی از شخصی به شخص دیگر منتقل میشد. با ظهور اسلام و تشویق اسلام بر علم و علمآموزی، جامعه عربی به سمت فراگیری و آموزش خواندن و نوشتن سوق داده شد.
روند علمآموزی در دنیای عرب به نحوی پیشرفت کرد که در سال ۸۵۹ میلادی، یعنی در سال ۲۳۸ هجری شمسی یکی از قدیمیترین دانشگاههای جهان در شهر فاس تأسیس شد. دانشگاه قرووین در کشور عربزبان مراکش آغاز بهکار کرد و تا کنون نیز به کار خود بهعنوان یک مؤسسه آکادمیک ادامه داده است. ابن خلدون که به نحوی مؤسس علم جامعهشناسی بهشمار میرود فارغ التحصیل همین دانشگاه بود.
سال ۹۷۲ میلادی (۳۵۱ هجری شمسی) دانشگاه الازهر مصر آغاز به کار کرد. برخی گزارشها حاکی از این است که این دانشگاه دومین دانشگاه جهان از حیث قدمت به شمار میرود. حکومت فاطمی این دانشگاه را بنیان گذاشت. آغاز کار این دانشگاه با درسهای علوم اسلامی از جمله فقه و حدیث بود. در کنار این درسها زبان و ادبیات عرب نیز تدریس میشد. به مرور زمان دیگر رشتههای علوم انسانی، علوم تجربی و ریاضی نیز اضافه شد.
سومین دانشگاه عربزبان در سال ۱۰۵۶ میلادی (۴۳۵ هجری شمسی) در بغداد تأسیس شد. دانشگاه نظامیه را سلجوقیان در دوران عباسی پایهگذاری کردند؛ نام آن هم از مؤسسش خواجه نظامالملک توسی، گرفته شده است. بعدها هم شعبههای دیگری از این دانشگاه در شهرهای موصل، بصره، اصفهان و نیشابور بازگشایی شد. از جمله کسانی که در این دانشگاه تحصیل کردند میتوان به شیخ مصلحالدین سعدی، شهابالدین سهروردی، ابن هیثم و ابن رشد اشاره کرد. این دانشگاه یکی از پایههای تأسیس دانشگاههای غربی با شیوه نوین به شمار میرود.
هر یک از دانشگاههای ذکرشده، اکنون یکی از بهترین دانشگاههای کشور خویش هستند؛ ولی متأسفانه در رنک جهانی و حتی گاهی در رنک عربی نیز جایگاه قابل توجهی ندارند. این مسأله خود شاید بهترین نمونه برای نشاندادن پسرفت علمی جهان عرب و جهان اسلام باشد؛ مسألهای که نیازمند هماندیشی متخصصان و رسیدن به نتایج مناسب است.
دانشگاه قاهره، در رتبه چهارم قرار میگیرد. شاه فؤاد اول سال ۱۸۱۶ میلادی (۱۱۹۵ هجری شمسی) این دانشگاه را در قاهره ـ پایتخت مصر ـ تأسیس کرد.
نکته جالب در پنجمین دانشگاه است. همانگونه که قبلاً گفته شد دانشگاههای عربی از جمله قدیمیترین دانشگاههای جهان هستند. دانشگاهی مانند نظامیه بغداد خود الهامبخش تأسیس دانشگاههای غربی بود. ولی پنجمین دانشگاه عربی در بیروت و توسط آمریکاییها تأسیس شد. نام این دانشگاه هماکنون دانشگاه آمریکایی بیروت است؛ ولی سال ۱۸۶۶ میلادی (۱۲۴۵ هجری شمسی) با نام دانشکده سوریهای پروتستانی[۱] تأسیس شد. در نامگذاری اولیه، هیچ اثری از آمریکا دیده نمیشد؛ ولی بعدها و بعد از جا افتادن دانشگاه در جامعه علمی عربی، به ناگاه این تغییر نام رخ داد.
بعد از دانشگاه آمریکایی بیروت، چندین دانشگاه در مناطق مختلف جهان عرب تأسیس شد. از جمله آنها میتوان به دانشگاه خارطوم که در سال ۱۹۰۲ میلادی تأسیس شد اشاره کرد. یک سال بعد از دانشگاه خارطوم، دمشق شاهد افتتاح اولین دانشگاه خود شد. دانشگاهی که بعدها نام دمشق را بر سردر خود حمل کرد.
پنج سال بعد، در سال ۱۹۰۸ میلادی (۱۲۸۶ هجری شمسی) دانشگاه بغداد آغاز به کار کرد. در آن زمان، دانشگاه بغداد بزرگترین دانشگاه جهان عرب بهشمار میرفت و در دورهی خود یکی از پیشرفتهترین دانشگاهها بهحساب میآمد.
هر یک از دانشگاههای ذکرشده، اکنون یکی از بهترین دانشگاههای کشور خویش هستند؛ ولی متأسفانه در رنک جهانی و حتی گاهی در رنک عربی نیز جایگاه قابل توجهی ندارند. این مسأله خود شاید بهترین نمونه برای نشاندادن پسرفت علمی جهان عرب و جهان اسلام باشد؛ مسألهای که نیازمند هماندیشی متخصصان و رسیدن به نتایج مناسب است.
(تصویر ابتدای متن؛ ورودی دانشگاه قرووین مراکش)