دو شب قبل برنامه تلویزیونی «شوکران» با موضوع «عدالت، آگاهی و آزادی در حوزههای علمیه» میزبان احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی بود. برنامهای که با تهیهکنندگی و اجرای پیام فضلینژاد ـ که به روزنامهنگار و فعال رسانهای هوشمند و صریحگو شهرت دارد ـ به گفتوگوهاى چالشى با متفکران و شخصیتهاى تراز اول فکرى و فرهنگى کشور میپردازد. حضور واعظی در این برنامه، زمینهای شد برای طرح مهمترین سؤالات و مسائل مطرح پیرامون حوزههای علمیه و روحانیت. به نظرم مهمترین مباحث مطرحشده در این برنامه را در چند محور میتوان خلاصه کرد:
۱. حوزه علمیه نسبت به وضعیت امروز جامعه باید پاسخگو باشد و نمیتواند خود را کنار کشیده و بیتفاوت نشان دهد؛ چرا که این نظام و این مدل حکومت بر اساس ایده حوزوی و توسط یک مرجع تقلید پایهگذاری شده است و به همین دلیل، حوزه و روحانیت همچنان که نسبت به حدوث و ایجاد این نظام، در وسط میدان بوده، در بقا و تداوم آن نیز در وسط میدان است.
۲. پذیرش تنوع و تکثر علمی، از ضروریات یک محیط علمی است و با توجه به این که محیط حوزه علمیه قم در درجه اول یک محیط علمی است، طیفهای مختلف فکری نیز در این محیط فعال هستند؛ لذا توقع این که از چنین محیطی صدایی واحد و یکدست شنیده شود، توقعی بیجاست. در هیچ محیط علمی دیگری نیز نمیتوان این یکدستی را پیدا کرد.
۳. حوزه علمیه طی سالهای اخیر در چند محور تولید و عرضه داشته است؛ از جمله کادرسازی و تربیت نیرو برای نظام اسلامی، تربیت افراد جهت حضور در محیطهای علمی و دانشگاهی و نیز پژوهش و تولید علم؛ همه اینها در کنار تربیت مبلغ جهت تبلیغ و ترویج دین بوده است.
۴. یکی از دلائل وضعیت موجود که شکاف بین نهادهای حوزوی و عرصه جامعه ایجاد شده، بهکارگیری تولیدات است. امروزه در حوزههای علمیه تولید علم که شامل نظریه، راهکارها و برنامهها صورت میگیرد (ممکن است در حد مطلوب نباشد؛ اما بههرحال تولید میشود)؛ اما امکان بهکارگیری همین حد از تولید هم فراهم نمیشود؛ که علت آن را باید در جای دیگری جستوجو کرد نه در حوزه علمیه؛ مثل تبدیل این تولیدات به قانون که وظایف قوه مققنه است تا استفاده از آن در سایر قوا.
در کنار این نکات، به چند محور از انتقادات نیز اشاره شد؛ از جمله:
۱. بعد از انقلاب توسعه کالبدی و فیزیکی اتفاق افتاده است؛ اما این توسعه کالبدی آنگونه که باید، به توسعه علمی منجر نشده است که نیاز به بررسی عوامل و دلائل دارد.
۲. فضای آزاد اندیشی که مقدمه تولید و توسعه علم، دانش و نظریه است، نسبت به قبل کمتر شده است و این مسأله میتواند باعث کمرونقشدن حوزهی علمیه شده، مانع تحرک علمی گردد؛ مخصوصاً نسبت به نواندیشان و مصلحان، آستانه تحملها کم شده است.
۳. مراودات علمی با جهان اسلام کم شده است. در سابق طلاب با آثار و نظریات اندیشمندان مسلمان و مخصوصاً جهان عرب آشنایی بیشتری داشتند و تعامل علمی بین مراکز علمی در جهان اسلام برقرار بود؛ ولی امروزه آشنایی طلاب با آثار نظریات غربیها بیشتر از آشنایی با نظریات علمای جهان اسلام است؛ که در نتیجه آن، حضورمان در محیطهای علمی جهان اسلام کم شده است و این میتواند خطرناک باشد. یکی از دلائل آن این است که نظام آموزشی تابع سیاستها شده است.
ادامه حضور مدیران مهمترین نهادهای حوزی و گفتوگوی صریح و چالشی به آن شکلی که در برنامه شوکران اتفاق افتاد، میتواند فتح بابی باشد برای گفتوگوهای بعدی تا بتوان در محیطی به دور از سیاستزدگی، به درکی واقعی و منصافه از وضعیت فعالیتهای حوزههای علمیه دست یافت.