با توجه به تجربیات حضرتعالی در عرصههای مختلف، لطف کنید ارزیابی خود را از حضور روحانیت در سه دهه گذشته ارائه نموده و نقاط ضعف و قوت روحانیت را در این دوره تشریح کنید.
انقلاب اسلامی، پدیده مبارکی بوده است که روحانیت را به صحنه تازهای از مسائل اجتماعی و سیاسی وارد کرد. البته باید این نکته را در نظر داشت که روحانیت تا پیش از انقلاب، هم دارای تکیهگاه مردمی بود، هم در مسائل گوناگون حوزه اجتماعی و سیاسی مشارکت داشت و به عنوان معتمد مردم در مسائل خانوادگی، محلی و حتی کشوری راهگشای مشکلات مردم بوده است.
اما اتفاقی که بعد از انقلاب رخ داد این بود که قدرت سیاسی به طور رسمی به روحانیت منتقل شد که این مسئله، فرصتهای جدیدی را برای روحانیت به وجود آورد. به عبارت دیگر، قرار گرفتن روحانیت در بالاترین سطح قدرت سیاسی از یک طرف و فراهم آمدن زمینه حضور روحانیت در فرایند تشکیل حکومت از طرف دیگر، باعث ورود مستقیم روحانیت در صحنههای اجتماعی شد. برخی از اشخاصی که در این عرصهها وارد شدند مانند حضرت امام خمینی(ره) با توجه به پیشینه علمی و معنوی خود توانستند کارنامه بسیار درخشانی از خود به جای بگذارند. امامخمینی به عنوان یک مرجع تقلید و رهبر سیاسی تأثیرات بسیار گسترده و مثبتی در اقشار مختلف جامعه ایجاد کرد و زمینه تحقق انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی را فراهم نمود.
برخی از مناصب تعریف شده در حکومت اسلامی مانند رئیس قوه قضائیه، دادستان کل کشور، وزیر اطلاعات، فقهای شورای نگهبان و اعضای مجلس خبرگان به دلیل شرط اجتهاد اختصاص به روحانیت دارد. همچنین غیر از مناصب اختصاصی روحانیت، مناصب مشترکی مانند ریاست جمهوری، ریاست و نمایندگی مجلس هم وجود دارد که اختصاص به روحانیت ندارد، ولی مردم در پارهای از اوقات به دلیل اعتماد، این مناصب را به روحانیت سپردهاند. حضور روحانیت در این مناصب به دلیل تخصص، تقوا و وارستگی آنها باعث شده تا تأثیرات بسیار مثبتی در آن زمینهها ایجاد شود و از این جهت موجب ایجاد تأثیرات مثبتی بر فرهنگ جامعه نیز شده است.
در کنار فرصتهای به وجود آمده برای روحانیت، تهدیداتی هم رخ داده است؛ به عبارت واضحتر، همانطور که قدرت، فرصتی برای انجام خدمت است، میتواند تهدیداتی را هم برای رخداد فساد در بر داشته باشد.
ورود روحانیت در صحنههای حکومتی، امکان بهرهمندی از مواهب دنیا را به شکل گستردهای برای روحانیت فراهم کرده است. برخی از شخصیتهای قوی و خودساخته توانستهاند در برابر کششهای دنیا مقاومت کنند و گرفتار دنیا و دنیازدگی نشوند، اما برخی دیگر، با مراتب متفاوت، گرفتار این بلیّه شدهاند. البته هر چند که در سالیان پس از انقلاب، سطح معیشت عمومی مردم ارتقاء پیدا کرده و لذا اگر به تبع آن، سطح معیشت روحانیت هم تا حد مردم متوسط ارتقا پیدا کند، برای مردم خلاف انتظار نیست، اما اگر روحانیت به ویژه آن افرادی که ارتباط و تماس بیشتری با توده مردم دارند، به سمت دنیاطلبی بروند و سعی در جمع مال و زندگی مرفه نمایند و حتی سعی کنند وجه شرعی به این مسئله بدهند، صدمات مهمی بر پیکره روحانیت وارد خواهد آمد.
یکی از بزرگان انقلاب در یکی از خطبههای نماز جمعه اوایل انقلاب این تعبیر را مطرح کردند که اگر روحانیون دارای امکانات شخصی باشند که شاید احیاناً ارث پدری آنها هم باشد، سعی کنند زندگی سادهای داشته باشند. البته باید گفت که سادهزیستی با توجه به موقعیت و شرایط فرق میکند و میتواند جایگاه معنوی روحانیت در بین مردم را تثبیت کند. پیش از انقلاب هم، وقتی یکی از بزرگان دارای زندگی بهتری شد، امام(ره) از نجف پیام دادند که نباید روحانیون به سمت دنیاطلبی بروند. بنابراین لازم است که یک مطالعه دقیق در خصوص چگونگی ارتباط روحانیت با دنیاطلبی صورت گیرد و مشخص شود که روحانیت تا چه اندازه توانسته در مواجه با این چالش مهم سربلند بیرون آید. البته به نظر اینجانب، بسیاری از شخصیتهای روحانی که پس از انقلاب درگیر مناصب و مقامات حکومتی شدند، توانستند خود را حفظ کنند و آلوده دنیا نشوند، هر چند که اقلیتی مبتلا شدند و متأسفانه این اقلیت در جامعه بیشتر دیده میشود. متأسفانه در جامعه، زهد امثال شیخ انصاری چندان دیده نمیشود، اما بیتقوایی یک روحانی مورد توجه همگان قرار میگیرد.
در سالیان پس از انقلاب به افرادی مانند مرحوم شهید بهشتی در خصوص مسائل مالی اتهامات گوناگونی زده میشد، اما بعد از شهادت این بزرگوار معلوم شد که ایشان با عزت نفس فوقالعادهای زندگی میکردند و حتی از لحاظ مالی در بعضی از اوقات دچار مشکلات میشده است.
امروز هم برخی از شخصیتهای بزرگ روحانی هستند که علیرغم داشتن مقامات برجسته، زندگیهای بسیار ساده و حتی فراتر از ساده دارند. اما متأسفانه تعداد قلیلی از روحانیت که دنیاطلب شدهاند، بیشتر درچشم مردم قرار دارند و بیشتر دیده میشوند.
ارتباط روحانیت با مردم را چگونه ارزیابی می کنید؟
در ابتدای انقلاب، روحانیت ارتباط گستردهای با مردم داشت و مردم به راحتی میتوانستند با شخصیتهای روحانی ارتباط برقرار کنند، اما امروز آفت دور شدن مردم از روحانیت، به شدت تهدید کننده است؛ بنابراین ضرورت دارد روحانیت با مردم زندگی کند و با شناخت دقیق مردم، فرهنگ جامعه را به خوبی درک کند، زیرا به این دلیل که روحانیت معمولاً سعی در اجتناب از موقعیتهای فسق و فجور دارد، این خطر پیدا میشود که روحانیت در شرایط بیخبری از جامعه قرار گیرد. بنابراین لازم است روحانیت ضمن اجتناب از فسق و فجور، از شرایط زندگی مردم و خطراتی که زندگی آنها را تهدید میکند، مطلع باشد؛ بهعنوان نمونه در دنیای امروز یک روحانی چگونه میتواند برای نسل امروز الگو ارائه کند و مشکلات و پرسشهای آنها را پاسخ دهد، در حالیکه از اینترنت یا سینما و فضاهای هنری بیاطلاع است؟ همچنین اگر یک روحانی با مشکلات معیشی مردم آشنا نباشد و فقر و تنگدستی آنها را در تأمین نیازهای اولیه زندگی درک نکند، به هیچ عنوان نمیتواند راهحلهای مناسبی را در حوزه مسائل اقتصادی برای مردم مطرح کند. در زمینه مسائل سیاسی نیز لازم است روحانیت با ضرورتهای مورد نیاز یک جامعه دینی مانند آزادیهای مورد تأیید اسلام و نظام اسلامی آشنا باشد و نیز از تحولات مختلف دنیا در زمینههای گوناگون غافل نباشد تا بتواند راهحلهای مناسب را در مسائل داخلی و خارجی ارائه کند.
بنابراین از آنجا که وظیفه روحانیت، تبیین دین و توسعه دینداری و ایجاد زمینه مناسب جهت عمل به دین است، لازم است که روحانیت با مخاطبین خود ارتباط نزدیک داشته باشد و زبان و نیازهای آنها را به خوبی درک کند. از این لحاظ میتوان گفت که انقلاب اسلامی، فرصت بسیار مهمی را برای روحانیت ایجاد کرده است و لذا لازم است که روحانیت با دوری از آفات و خطرات تهدید کننده، سعی در عمل به وظایف داشته باشد.
یکی دیگر از عرصه های مهم حضور روحنیت، ابعاد فرامرزی است. در این عرصه عملکردها را چگونه ارزیابی می کنید؟
در خصوص ابعاد فرامرزی حضور روحانیت نیز میتوان گفت که روحانیت شیعه تا پیش از انقلاب تنها در فضاهای سنتی مانند مساجد، حسینیهها و دفاتر مراجع تقلید برای مردم شناخته شده بود، اما با پیروزی انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی، روحانیت نه تنها به کلیه اقشار جامعه معرفی شده، بلکه ارتباط گستردهای میان روحانیت و اقشار گوناگون مردم به وجود آمده است.
وجود رسانهها نیز عامل شتاب در معرفی روحانیت به جهان شد. امروز علیرغم تبلیغات منفی دشمن در معرفی ناصحیح روحانیت، روحانیت در مجامع جهانی حضور گستردهای پیدا کرده و توانسته است با مخاطبین گوناگون و فرهنگهای مختلف ارتباطات گستردهای پیدا کند، در حالی که پیش از انقلاب چنین زمینهای وجود نداشت. بنده در این سالها به کشورهای مختلفی مانند اندونزی، فرانسه و انگلستان سفر کردم و در همه این سفرها، سخنرانیهای اینجانب با استقبال گستردهای مواجه شده که به هیچ عنوان با فضای قبل از انقلاب قابل مقایسه نبوده است. همچنین وقتی شبکه ABC آمریکا در یکی از برنامههای خود گزارشی از زندگی اینجانب در قم پخش کرد و خود آن شبکه، ایمیلی برای بنده در سایت خود ایجاد کرد، استقبال گستردهای از این موضوع شد و نامههای زیادی برای من ارسال شد. یکی از مواردی که در این نامهها مطرح شده بود این بود که چرا مسائل دینی اسلام از زبان روحانیت تا کنون برای جهان بیان نشده است.
بنابراین باید گفت که امروز یک مطالبه جدی از روحانیت در سطح جهانی جهت معرفی دین اسلام و حقایق مکتب اهل بیت علیهمالسلام وجود دارد. در سفرهای اینجانب به دانشگاه کپنهاک، گلاسکو و نیز تونس، این مطالبات بهطور جدی حتی توسط اندیشمندان و اساتید مختلف مطرح شد. این مسئله نشان میدهد که اشتیاقی جدی در دنیای امروز به اسلام و تشیع وجود دارد، اما متأسفانه به این اشتیاق زیاد، پاسخ مناسبی داده نشده است، زیرا از یک طرف، تعداد روحانیونی که با مسائل بینالمللی و زبان خارجی آشنا باشند، اندک است و از طرف دیگر لغزشهای برخی از روحانیون صاحب منصب باعث ایجاد آثاری سوء شده است.
انقلاب اسلامی، یک نعمت بزرگ برای بشریت و دینداران عالم بود و زمینه بازگشت به دین را فراهم کرد. امروز همه فرهیختگان غربی در آغاز هزاره سوم میلادی اذعان دارند که منشأ نوزایی ادیان در دنیای معاصر، انقلاب اسلامی بوده است. انقلاب اسلامی همچنین نعمتی برای جهان اسلام و مذاهب اسلامی بوده است. این انقلاب باعث اعتبار بخشی به هویت اسلامی شد، به طوری که امروز یک مسلمان از هویت خود، احساس سربلندی میکند.
به برکت انقلاب اسلامی، ارزشهای اسلامی در سراسر جهان احیا شده است که ثمرات آن در کشورهای گوناگون قابل مشاهده است. انقلاب اسلامی برای تشیع نیز نعمت بزرگی بوده است. پیش از انقلاب، شیعه همیشه در حاشیه قرار داشت و معمولاً به عنوان یک اقلیت مطرود با آن برخورد میشد، اما امروز شیعه دارای جایگاهی والا در جهان شده است. موفقیتهای شیعیان عراق، افغانستان و نیز حزباللّه لبنان همگی مرهون انقلاب اسلامی بوده است.
انقلاب اسلامی همچنین نعمتی بزرگ برای مردم ایران بوده است. پیش از انقلاب، در جهان کسی ایران را نمیشناخت. ایران، حیات خلوت آمریکا محسوب میشد و اسرائیل از بهترین منابع ما مانند نفت بهره میبرد، اما با پیروزی انقلاب، تمامی ذخایر کشور برای ایران و تشیع محفوظ باقی ماند و این مسئله فرصت و نعمت بزرگی برای روحانیت فراهم آورده است.
در زمان مرحوم آیت اللّه بروجردی وقتی زمین مسجد اعظم در اختیار ایشان قرار گرفت، در خصوص نحوه استفاده از این زمین نظرات مختلفی مطرح بود. برخی پیشنهاد ساخت مسجد و برخی نیز پیشنهاد کتابخانه را دادند که البته این دیدگاه مورد تأیید ایشان قرار گرفت، اما نظر و پیشنهاد حضرت امام(ره) به آیت اللّه بروجردی این بود که ایشان با توجه به نفوذ خود از دولت بخواهد که این مکان را تبدیل به یک ایستگاه رادیویی نماید تا از این امکان، روحانیت بتواند مفاهیم اسلامی را به مردم منتقل کند، زیرا اعتقاد امام این بود که با یک رادیو محلی، روحانیت میتواند بسیاری از کارها را انجام دهد.
امروز این کشور بزرگ و مهم با امکانات و منابع غنی، موقعیت حساس منطقهای و جغرافیایی و نیروی انسانی تحصیل کرده و توانمند در اختیار روحانیت قرار گرفته است و این یک فرصت بزرگ است. امروز دهها شبکه رادیویی، تلویزیونی و ماهوارهای در اختیار نظام اسلامی و روحانیت قرار دارد. بنابراین باید این مسئله مورد ارزیابی قرار گیرد که روحانیت به عنوان مغز متفکر شیعه تا چه اندازه به مسئولیتهای داخلی و خارجی خود آشناست و تا چه میزان به این مسئولیتها عمل کرده است.
در نتیجه به عقیده اینجانب باید برای بهرهگیری از فرصتها، سرمایهگذاری مناسبی صورت گیرد. امیدوارم که از همایشها و مصاحبههای صورت گرفته نتایج عملی مناسبی بهدست آید. البته این نتایج با مطالعه منصفانه و واقعبینانه مسائل قابل دستیابی است.
عکسها از پایگاه اطلاعرسانی آیتﷲ هادوی تهرانی و پایگاه خبری شفقنا
امتداد شاگردان علامه در انقلاب اسلامی
شیعهستیزی و راهکارهای دفاعی مطلوب
اسلام و غرب؛ امام خمینی و شارحانش
زعیم حوزه و تشیع